تحولات منطقه

پس از آغاز بحران اوکراین، بحران‌های مختلفی در جهان شکل گرفت که مهم‌ترین آن افزایش بهای انرژی و مواد غذایی به‌دلیل تحریم روسیه و محدودیت عرضه نفت و غذا از جانب این کشور در جهان بوده است.

دعوای «ارباب رعیتی»
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، پس از آغاز بحران اوکراین، بحران‌های مختلفی در جهان شکل گرفت که مهم‌ترین آن افزایش بهای انرژی و مواد غذایی به‌دلیل تحریم روسیه و محدودیت عرضه نفت و غذا از جانب این کشور در جهان بوده است.

به‌دنبال این وضعیت کشورهای غربی و آمریکا که بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان انرژی در جهان هستند، درصدد جبران کمبود عرضه از طریق تولیدکنندگان آسیایی و اعمال فشار بر کشورهای عربی خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و امارات برای افزایش تولید نفت خود برآمدند، اما براساس گزارش‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای، ریاض و ابوظبی باوجود اطاعت‌پذیری‌هایی که در گذشته از آمریکا داشته‌اند، ظاهراً این‌بار بنابه دلایلی حاضر به اجرای درخواست‌های آمریکا نشده‌اند و شرط و شروطی را پیش پای دولت بایدن گذاشته‌اند. به منظور بررسی ابعاد اختلافات بین عربستان سعودی و آمریکا، دلایل و عوامل مؤثر بر این اختلافات، با «محمد سالم قحطان» مشاور حقوقی و معارض سعودی مقیم لندن گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه جزئیات این گفت‌وگو را می‌خوانید.

با توجه به گزارش اخیر وال استریت ژورنال و دیگر گزارش‌های خبری که به وجود اختلافات در روابط آمریکا و عربستان و تشدید آن در ماه‌های اخیر اشاره کرده‌اند، دلیل این اختلافات را چه می دانید؟

در حقیقت اختلاف بین آمریکا و عربستان سعودی مانند اختلاف آمریکا با سایر کشورها نیست، بلکه اختلاف واقعی بین حزب دموکرات و بن‌سلمان است، حزب دموکرات به دلیل حمایت بن‌سلمان از حزب جمهوری‌خواه با او دشمن است. این اختلاف یک اختلاف وجودی بین دو کشور نیست، بلکه یک اختلاف به دلایل انتخاباتی و رقابت حزبی است. شبیه همان اتفاقی که برای پرونده خاشقچی افتاد. در ارتباط با اختلاف بن‌سلمان با مشاور امنیت ملی آمریکا در مورد پرونده جمال خاشقچی باید بگویم من معتقدم پرونده جمال خاشقچی زمانی بسته شد که واشنگتن اقداماتی را علیه متهمان قتل او انجام داد و از ورود آن‌ها به آمریکا جلوگیری کرد. استفاده بایدن از پرونده خاشقچی در حقیقت برای تبلیغ حزب دموکرات است که حقوق بشر چپ افراطی را که توسط سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر چپ افراطی حمایت می‌شود، ترویج می‌کند. بایدن و حزبش این افکار را ترویج می‌کنند و به‌دنبال تحمیل آن‌ها بر دیگران به اسم حقوق بشر هستند.

براین اساس، هیچ‌گونه اختلاف ماهوی بین آمریکا به‌عنوان یک کشور و رژیم سعودی وجود ندارد، بلکه اختلاف بین بایدن و حزب دموکرات با بن‌سلمان صرفاً به‌دلیل عدم به‌رسمیت شناختن شخص او به‌عنوان پادشاه عربستان است. اختلاف در حقیقت بین ارباب و رعیتش است. این رعیت(بن‌سلمان) می‌خواهد اربابش(بایدن) او را برده مقرب خود بداند و مطیع‌ترین و وفادارترین غلام او باشد؛ اما ارباب نمی‌خواهد این غلام را به‌خود نزدیک کند زیرا غلام دیگری به نام (احمد بن عبدالعزیز) است که می‌خواهد مطیع‌تر و وفادارتر از بن‌سلمان نزد اربابش بایدن باشد. مسئله این است که بین دو برده (بن سلمان و احمد بن عبدالعزیز) رقابت بر سر این موضوع وجود دارد که کدام یک رام‌تر و نزدیک‌تر به اربابش(بایدن) و حزب او است.

به‌نظر شما آیا امور دیگری مانند جنگ یمن در تیره شدن روابط واشنگتن و ریاض دخیل است؟

من فکر نمی‌کنم در مورد یمن بین بن‌سلمان و بایدن اختلافی وجود داشته باشد. زیرا تقسیم یمن به شمال و جنوب گزینه‌ای است که آمریکا، محمدبن زاید و محمدبن سلمان، هرسه از آن حمایت می‌کنند. اختلاف اصلی با عبدربه منصور هادی رئیس‌جمهور مستعفی یمن بود که گزینه تجزیه را رد می‌کرد. بایدن همچنین در تلاش است وانمود کند بن‌سلمان را به‌دلیل جنگ در یمن مجازات می‌کند تا حمایت سازمان‌های حقوق بشری را به خود جلب کند، بحث این است که آمریکا با این جنگ سعی دارد از رژیم سعودی باج‌خواهی کند و بر سر آن چانه بزند.

به‌نظر شما آیا این احتمال وجود دارد درصورت تداوم سرکشی بن‌سلمان از خواسته‌های دولت بایدن، اختلافات تا حد توسل آمریکا به زور و تهدید به براندازی رژیم سعودی نیز پیش برود؟

من معتقدم آمریکا بن‌سلمان را سرنگون نخواهد کرد و احمدبن عبدالعزیز را هم روی کار نخواهد آورد. زیرا بن‌سلمان از نظر آمریکا خطر کمتری نسبت به احمد دارد. بن‌سلمان جوان است و می‌خواهد خودش را مدرن جلوه دهد و تظاهر می‌کند که وهابی نیست. البته این گفتمان دینی بن‌سلمان در خارج است؛ اما او در باطن گفتمان دینی وهابیت را می‌پذیرد و در اصل وهابی است. این ایدئولوژی است که به رژیم سعودی و شخص پادشاه مشروعیت می‌بخشد؛ اما آمریکا همین تمرد ظاهری و دروغین بن‌سلمان از وهابیت برایش کافی است.

بنابراین علت رد درخواست آمریکا برای تولید نفت بیشتر از جانب ولیعهد سعودی چه بوده است؟

بن‌سلمان می‌خواهد بایدن به درخواست ولیعهد برای به‌رسمیت شناختن او به‌عنوان پادشاه و همه‌کاره عربستان پاسخ دهد، وگرنه هیچ خصومتی بین بن‌سلمان و آمریکا نیست. در واقع او صرفاً برای متقاعدکردن بایدن و حزب دموکرات مبنی بر اینکه بن‌سلمان مهم است و همچنین جلب حمایت ترامپ و حزب جمهوری‌خواه در راستای تلاش برای اثبات اینکه بایدن در رهبری آمریکا شکست خورده است، دست رد به موضوع افزایش تولید نفت زد.

بن‌سلمان با علم به اینکه از طرف حزب جمهوری‌خواه حمایت می‌شود، می‌خواهد بایدن را در انتخابات آتی سرنگون کند و اسرائیل نیز از او حمایت می‌کند، بنابراین از درخواست رئیس جمهور آمریکا امتناع کرد؛ زیرا می‌داند خودداری از اجرای فرامین بایدن به خودش آسیبی نمی‌رساند. بایدن در حال حاضر ضعیف است و همه تلاش او برای جلب نظر چپ‌های افراطی است.

امارات نیز درخواست آمریکا برای افزایش تولید نفت را رد کرده است؛ به نظر شما آیا وجه تشابهی بین اختلاف آمریکا با عربستان و امارات وجود دارد؟

درباره امارات باید بگویم این کشور در کنار بن‌سلمان و رژیم صهیونیستی مقابل ایران و همچنین مقابل هرگونه اقدام تعاملی یا توافقی بایدن با ایران هستند و بیشتر اختلافات حول همین محور است. امارات جای پای رژیم اسرائیل را در خاکش باز کرده تا در کنار یکدیگر سیاست‌های ضد ایرانی خود را عملی کنند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.