بعد از رکودی ۶۰۰روزه در تالار شیشهای، حالا ۱۰۰روز است که بورس مسیری صعودی را طی میکند. در این مدت نماگر اصلی تالار شیشهای توانسته است حدود ۲۹درصد از کف ثبتشده در ۵بهمن۱۴۰۰ اوج بگیرد و تنها ۴/ ۱درصد تا سقف تجربهشده در سال۱۴۰۰ فاصله دارد. افزایش جذابیت بازار با رسیدن قیمت سهام به سطوح پایینتر از ارزش ذاتی و در کنار آن خودنمایی محرکهایی همچون رشد قیمت جهانی کامودیتیها، حذف دلار ترجیحی، گامهای اولیه سیاستگذار برای اصلاح برخی ساختارهای معیوب و جدیدتر از همه بازگشت مجدد انتظارات تورمی از مهمترین عواملی هستند که این روند صعودی را پشتیبانی میکنند. آنگونه که آمارها نشان میدهد در همین بازه ۱۰۰روزه، نسبت قیمت به درآمد بازار ۴/ ۱واحد افزایش یافته است و میانگین روزانه ارزش معاملات نیز نسبت به روزهای کمفروغ بازار، از رونق گرفتن معاملات حکایت میکند. با این حال تنور بورس هنوز آنچنان که باید داغ نشده است و سهامداران حقیقی برای سپردن سرمایههای خرد به این بازار همچنان مردد هستند.
۱۰۰روز از آغاز رالی صعودی اخیر در بورس تهران میگذرد و در این مدت نماگر اصلی تالار شیشهای توانسته حدود ۲۹درصد از کف ثبتشده در ۵بهمنماه فاصله بگیرد. رسیدن قیمت سهام به سطوح پایینتر از ارزش ذاتی و در کنار آن خودنمایی محرکهایی همچون رشد قیمت جهانی کامودیتیها و جدیدتر از همه شدت گرفتن مجدد انتظارات تورمی از مهمترین دلایلی است که این روند صعودی را پشتیبانی میکند. حالا شاخصکل سهام تنها ۴/ ۱درصد از سقف تجربه شده در سال ۱۴۰۰ فاصله دارد و آنگونه که خبرگان بازار میگویند ممکن است نزدیکشدن به این محدوده تا حدودی به هراس سرمایهگذاران بینجامد. آیا شاخصکل بهراحتی این مرحله را نیز پشتسر میگذارد یا همانند دو موج صعودی شکل گرفته در ۵/ ۱ سال گذشته، موقتی خواهد بود؟ این گزارش قصد پاسخدادن به این سوالات را ندارد و تنها درصدد مرور آمار و ارقام ثبتشده در این برش زمانی ۱۰۰ روزه است.
سه موج صعودی در رکودی فرسایشی
روند صعودی قیمت سهام که از اوایل بهمن سال گذشته آغاز شده بود، در سالجاری ادامه یافت تا در میانه فروردینماه سالجاری، این نماگر از کف اخیر خود بیش از ۲۱درصد فاصله بگیرد و بر اساس تعریفهای مرسوم در بازارهای مالی وارد فاز صعودی یا گاوی شود. این سومینبار از آغاز رکود ۶۰۰روزه در تالار شیشهای بود که معاملهگران شاهد تغییر فاز و موجی افزایشی بودند. در موج اول صعود که استارت آن از اوایل آبان ۹۹ خورد، شاخصکل سهام ۲۶درصد افزایش ارتفاع داد و توانست خود را تا محدوده یکمیلیون و ۵۲۷هزار واحد بالا بکشد اما از ادامه راه واماند و تا محدوده یکمیلیون و ۱۵۰هزار واحد عقبنشینی کرد. موج دوم صعود اما در سال گذشته تجربه شد، پس از آن که شاخصکل بورس تهران در اوایل خردادماه ۱۴۰۰ تا کف یکمیلیون و ۹۵هزار واحد نزول کرده بود، شاهد تغییر مسیر این نماگر و رسیدن به قله آن سال یعنی یکمیلیون و ۵۷۵هزار واحد در اوایل شهریورماه آن سال بودیم که از رشد حدود ۴۴درصدی حکایت میکرد، اما این موج صعودی نیز دوام نیاورد و بار دیگر شاخصکل مجبور به عقبنشینی شد. در جدیدترین رالی صعودی شاخصکل که از اوایل بهمنسال گذشته آغاز شد، تا به اینجای کار شاخصکل حدود ۲۹درصد صعود کرده و تنها ۴/ ۱درصد تا سقف تجربهشده در موجهای صعودی اخیر فاصله دارد.
مروری بر محرکهای موج سوم
آنگونه که بررسیها نشان میدهد صعود قیمت جهانی کالاهای اساسی که به موجب تهاجم روسیه به اوکراین رقم خورد، یکی از مهمترین محرکهای آخرین رالی صعودی بازار سهام بود. بر اساس شاخص کالایی بلومبرگ که سبد متنوعی از مواد خام را پوشش میدهد، متوسط قیمت کالاها به دلار در دو سالگذشته بیش از دوبرابر شده و در بازه زمانی یکساله نیز از رشدی ۴۸درصدی حکایت میکند و در سال نو میلادی و پس از اصابت ترکشهای جنگ رخ داده در شرق اروپا، این شاخص رشد بیش از ۳۱درصدی را تجربه کرده است. در این میان بورس تهران که با توجه به حضور شرکتهای بزرگ معدنی، فلزی، پتروشیمی و پالایشی، در عمل بورسی کامودیتیمحور بهشمار میرود، ارتباط مستقیم و مهمی با روند قیمت مواد خام در سطح جهانی دارد. به این ترتیب تا به اینجای کار روند صعودی تجربه شده در نرخ کالاهای اساسی در بازار جهانی توانسته با تقویت انتظار از افزایش سودآوری شرکتهای کامودیتیمحور بازار سهام، نماگرهای بورسی را نیز صعودی کند. در کنار این عامل مهم، کاهش جدی قیمت سهام در یک و نیم سال گذشته و تعدیل نسبت قیمت به درآمد به کانال ۵واحد خود محرکی بود تا شاهد افزایش جذابیت سهام سرمایهگذاری باشیم. جذابیتی که تنها مختص گروههای کامودیتیمحور نبود و
سهام کوچک بورس تهران را نیز دربرگرفت. آنگونه که آمارها نشان میدهد در این برش زمانی، شاخصکل هموزن که بهعنوان نماینده سهام با ارزش بازار پایین شناخته میشود، با افزایش بیش از ۳۵درصدی همراه شده که از سبقت کوچکترهای بورسی حکایت میکند.
در چنین شرایطی بود که اقدامات مثبت سیاستگذار در سالجاری همچون نمایش نامحدود عمق مظنه برای معاملهگران و افزایش متقارن دامنهنوسان به ۶درصد به سهامداران این سیگنال را ارسال کرد که اصلاح ساختاری بورس در تیررس قرار دارد و میتوان به افزایش کارآیی این بازار امیدوار بود، ضمن آنکه رکود فرسایشی طولانیمدت سهام و نصفشدن سرمایه بسیاری از سرمایهگذاران در این مدت سبب شده تا
نقصهای بازار سرمایه بیش از گذشته موردتوجه فعالان بازار قرار گیرد و حالا نهتنها در بدنه کارشناسی، بلکه سهامداران خرد این بازار نیز به این واقعیت پی بردهاند که بورس نیازمند اصلاحات ساختاری و رفع محدودیتهایی است که در هر برش زمانی به گونهای سرمایهها را در معرض ریسک قرار میدهد و تا زمانی که تجدیدنظری در اینخصوص نشود، حتی دورههای صعودی نیز چندان خوشایند نخواهند بود، چراکه سهامداران به این واقعیت پی بردهاند افزایش قیمتهایی که عموما به حبابیشدن و چربیگرفتن بدنه بازار سهام منجر میشود، نزولی فرسایشی و طاقتفرسا را بهدنبال خواهد داشت که گریزی از آن نیست، از اینرو شاهد ایجاد مطالبهای عمومی در بازار برای برای اصلاح ساختارها هستیم که نکتهای مثبت برای جذب سرمایههای سرگردان است.
و اما دلار ۴۲۰۰تومانی که ماجراهای زیادی برای سیاستگذاران ایجاد کرده است، حالا به خداحافظی بسیار نزدیک شده است. سهامداران حالا چشم امید دارند که در سالجاری، این دغدغه مهم مرتفع شود تا زمینه برای رشد سودآوری شرکتهای بورسی نیز فراهم شود. شاید یکی از دلایل افزایش متقاضیان خرید سهام گروههای مرتبط نیز به این موضوع برگردد و در صورت خداحافظی اقتصاد ایران با دلار ترجیحی، چشمانداز روشنی را میتوان برای بورس و شرکتهای ریالی متصور بود.
و اما از همه این محرکها که بگذریم، حالا شدتگرفتن مجدد انتظارات تورمی نیز جمع بورسیها را گرم کرده است و باید دید آیا همانند سال ۹۹ مجددا شاهد سرازیر شدن موج سرمایههای سرگردان به بازار سهام برای در امان ماندن از گزند تورم خواهیم بود یا اینبار به واسطه افزایش فشار بر گرده خانوارها شرایط متفاوت است. البته باید توجه داشت که با وجود سردشدن تنور اخبار برجامی، اما هنوز امید میرود بهزودی شاهد احیای این معاهده نقضشده از سوی آمریکا باشیم. در صورت احیای برجام هر چند خبری از شدتگیری انتظارات تورمی نخواهد بود اما ثبات اقتصادی، پیشبینیپذیرشدن اقتصاد، کاهش هزینه و دردسرهای مبادله کالا و خدمات برای شرکتهای صادراتمحور، افزایش درآمد شرکتهای ریالی به سبب بهبود وضعیت معیشتی خانوارها و از همه مهمتر برچیدهشدن بساط اقتصاد دستوری با کاهش فشارهای تحریمی بر دولتها خود محرکی قدرتمند برای بورس تهران خواهد بود. موضوعی که میتواند سودی چندگانه برای بنگاههای بورسی؛ چه داخلی و چه صادراتی داشته باشد.
رالی ۱۰۰ روزه بورس از دریچه آمار
همانطور که اشاره شد در ۱۰۰ روز اخیر که شاخصکل سهام وارد موج جدید صعودی شده است، شاخصکل حدود ۲۹درصد (نرخ بهره مرکب روزانه بر اساس روزهای کاری بورس معادل ۴/ ۰ درصد) و نماگر هموزن ۳۵درصد افزایش ارتفاع داده است.
در این میان P/ E کل بازار سهام از ۳/ ۷ به ۷/ ۸ واحد رسیده که از رشد ۴/ ۱واحدی حکایت میکند. خالص خرید حقیقیها اما هر چند هنوز در بازه زمانی ۱۰۰ روزه مثبت نشده است اما میانگین روزانه این متغیر از ۲۸۷ میلیاردتومان در روزهای رکودی بورس به ۸۶ میلیاردتومان در رالی صعودی اخیر، کاهش یافته است، اما ارزش معاملات خرد سهام متغیر مهم دیگری است که همواره موردتوجه کارشناسان و تحلیلگران بورسی است. آنگونه که آمارها نشان میدهد میانگین روزانه این متغیر در برش زمانی مورد بررسی یعنی از ۶ بهمن ۱۴۰۰ تا روز گذشته، از۴هزار میلیاردتومان فراتر رفته و در روزهای اخیر نیز به حدود ۷هزار میلیاردتومان رسیده است؛ این در حالی است که در برخی روزهای رکودی سال گذشته ارزش دادوستدها حتی به کمتر از هزار میلیاردتومان نیز رسیده بود و فضایی نیمهتعطیل را بر بازار سهام حاکم کرده بود.
نظر شما