آنها نخستین بار در سال ۱۱۸۴ خورشیدی به این جنایت دست زدند؛ درست زمانی که وهابیت داشت در مناطق مرکزی شبهجزیره عربستان پا میگرفت و سعود بن عبدالعزیز، سرکرده آل سعودی در مشارکت و همراهی با فرزندان محمد بن عبدالوهاب موسوم به «آلشیخ»، پس از تصرف مدینه منوره، فرمان تخریب همه مراقد مقدسه را صادر کرد. این جنایتی بود که وهابیها چند سال پیش از آن، در روز عید غدیر و در کربلا نیز مرتکب شدند و صدها زائر بیگناه حرم اباعبدالله(ع) را از دم تیغ گذراندند. وهابیها در روز اشغال مدینه، حتی قصد داشتند حرم مطهر حضرت رسول(ص) را نیز ویران کنند، اما وقتی مردم مدینه تا پای جان در برابر این اقدام ایستادند، آنها از هدف خود عقب نشستند.
پیوند شوم
نخستین تخریب با حمله ارتش عثمانی، سرکوب وهابیان و در اختیار گرفتن دوباره کنترل مدینه به پایان رسید؛ حاکم عثمانی دستور ساخت و بازسازی دوباره اماکن تخریب شده را داد اما حدود ۱۲۰ سال بعد، باز هم آن اتفاق شوم تکرار شد و زمانی که حکومت آلسعود با کمک انگلیس بر عربستان مسلط شد، وهابیها دوباره به بارگاه ائمه بقیع(ع) تاختند و دست به تخریب گسترده آن زدند؛ اتفاقی که متأسفانه پس از آن تاریخ تا امروز جبران نشده و هنوز بقیع شاهد غربت فرزندان مظلوم رسول خدا(ص) است.
درباره واقعه هشتم شوال باید این را بدانیم که وهابیت و کارهایش چیزی جدا از جریان حکومت رژیم آلسعود بر عربستان نیست. پیوند شوم میان این دو به ۲۷۷سال پیش برمیگردد که محمد بن سعود، جد خاندان سعودی با محمد بن عبدالوهاب، مؤسس فرقه وهابیت، پیمان اتحاد بست. بر اساس این پیمان، آلسعود قدرت سیاسی و نظامی را در دست گرفت و خاندان محمد بن عبدالوهاب موسوم به «آلشیخ» عهدهدار امور به اصطلاح مذهبی و صدور فتوا شد.
در واقع آنچه واقعه هشتم شوال را رقم زد و آنچه طی ۱۰۰سال اخیر پا بر حلقوم مردم مظلوم عربستان به ویژه شیعیان غریب مناطقی مانند احساء و قطیف گذاشته، همین دوگانه آلسعود- آلشیخ است که باید آن را نماد اصلی وهابیت بدانیم و سهم هر کدام را در این جنایت، برابر فرض کنیم. البته این را هم نباید از یاد ببریم که تیغ وهابیت، تنها گلوی شیعیان را نبریده و جنایتهای مهلک آنها تنها دامن پیروان مظلوم مذهب اهل بیت(ع) را نگرفته است. اتحاد وهابیت و آلسعود در طول تاریخ نزدیک به سه قرنش، شمشیر خود را بیش از شیعیان، به خون برادران مسلمان اهل سنت آغشته کرده است.
مسلمانکُشی
به عنوان مثال، در سال ۱۱۸۱ خورشیدی یعنی سه سال پیش از نخستین تخریب بارگاه ائمه بقیع(ع)، آنها شهر طائف را اشغال کردند؛ شهری که مردم آن همگی از پیروان مذاهب اهل سنت و عموماً «حنبلی» بودند؛ مذهبی که دست بر قضا، وهابیان از منظر فتاوای شرعی خود را بیشتر منسوب به آن میدانند. سعودیها پس از اشغال طائف، دست به کشتار مردم کوچه و بازار زدند و افراد زنده مانده را اعم از زن و مرد و کودک، به صورت برهنه در بیابانهای خشک و بیسایبان اطراف طائف نگه داشتند تا به حقانیت وهابیت اقرار کنند! هنگامی که مقاومت آن مردم بیپناه را دیدند، به روی آنها تیغ کشیدند و دست به قتلعام مردان زدند و زنان و کودکان را به اسیری بردند. نظیر همین اتفاق، چند سال بعد در زمان تصرف مکه نیز اتفاق افتاد؛ آنجا نیز کاروانهای مختلف زائران از شرق و غرب عالم اسلام، هدف غارت و قتلعام آل سعود قرار گرفتند. در دوران ما نیز جریانهایی مانند داعش با همان تفکرات وهابی، تنها به کینهورزی علیه شیعیان مشغول نیستند؛ هر مسلمانی صرف نظر از مذهبی که دارد، اگر اقرار به صحت دیدگاههای کج و باطل آنها نکند، محکوم به مرگ است.
باز هم روباه پیر
در ماجرای تخریب قبور ائمه بقیع(ع) در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ (فروردین ۱۳۰۵) نباید دست پنهان استعمار را نیز فراموش کرد. دلیل استیلای آلسعود بر عربستان، بیتردید و بدون هیچ شک و شبههای، استعمار انگلیس بود که پس از جنگ جهانی اول بر عراق، عربستان، مصر، فلسطین و اردن مسلط شد و با عنوان قیمومیت، دست به یک فعالیت وسیع برای در هم شکستن ساختارهای عقیدتی و وحدتشکنی در این منطقه مهم و سوقالجیشی زد. نتیجه حضور انگلیس به جز اینها، تقسیم سرزمینهای به جا مانده از دولت عثمانی و تبدیل هر کدام به کشوری واحد با حکومتهای دستنشانده استعماری بود. ضمن اینکه تشکیل هستههای اولیه یهودیان صهیونیست در فلسطین و نهایتاً نقشه ایجاد رژیم جعلی اسرائیل در قلب سرزمین های اسلامی هم به نتیجه رسید.
نظر شما