خیلیها نمایشگاه کتاب تهران را مهمترین رویداد فرهنگی کشور میدانند شاید حتی مهمتر از جشنواره فیلم فجر. در جشنواره فجر، تنها سینمای ایران است که در متن ماجراست و مردم را به دیدن تازهترین تولیدات خود میخواند اما در نمایشگاه، همه بخشهای فرهنگی، علمی و هنری کشور درگیرند. نمایشگاه کتاب، فقط نمایشگاه صنعت نشر نیست بلکه در آن همه بخشهای فرهنگی مشارکت دارند. به همین دلیل اهمیت ویژهتری در ساختار فرهنگی کشور دارد و جشن سال نوی فرهنگ کشور بهشمار میرود. از طرف دیگر، این نمایشگاه، نخستین آزمون جدی برای دست اندرکاران بخش فرهنگ در دولت سیزدهم هست که از آغاز تصمیمگیری برای برگزاری حضوری تا اجرای آن با مسؤولان این دولت بوده است.
دو سال است نمایشگاه برگزار نمیشود و برگزاری دوباره حضوری آن، فرصتی است برای بهجریانافتادن خونی تازه در رگهای فرهنگ ما که در سالهای کرونا آسیبهای جدی دیده است و بهخصوص صنعت نشر کشور، همزمان با افزایش قیمتهای تمامشده در رکودی شدید بهسر میبرد. برگزاری حضوری نمایشگاه تصمیم شجاعانهای بود که مسؤولان دولت گرفتند اما اجرای این تصمیم هم شجاعت و البته دردسرهای خاص خود را دارد و اگر در این زمینه مدیریت لازم به همراه توجه به برخی ظرایف اعمال نشود، ممکن است به ناکامی این تجربه مهم منجر شود. یکی از چالشهای مهم سر راه نمایشگاه سیوسوم، رعایت شیوهنامههای بهداشتی حضور جمعیت انبوه مراجعان است.
اما چالش تأخیر در ثبتنام و جاگیر شدن تمام ناشران در فضای سربسته در کنار هزینههای اجاره غرفهها باعث شد برخی ناشران عطای حضور در نمایشگاه را به لقای آن ببخشند. برای مثال حامد ابراهیمپور، مدیر نشر آنیما در قالب پست اینستاگرامی نوشت: «پس از رفع هک و آزاد شدن دیرهنگام سایت وزارت ارشاد از چنگال هکرها، به طرز غافلگیرکنندهای اعلام شد که نمایشگاه کتاب به هر شکل ممکن برگزار خواهد شد. برگزاری در ایام شیوع کرونا و پس از دو دوره متوالی برگزارنشدن، بدون اینکه حتی به ناشرها فرصتی برای تصمیمگیری، اتخاذ تمهیدات لازم یا حتی ترخیص کتابها از بخش ممیزی داده شود. »
وی با اشاره به اینکه هنوز مجوز برخی از کتابهای نشر وی صادر نشده است و به یک نشر خصوصی با وجود حدود ۲۰۰عنوان کتاب شعر، داستان، نمایشنامه، ترجمه، نقد و پژوهش، تنها یک غرفه سهدرچهار اختصاص دادهاند، اضافه کرده است: «بر میز یک غرفه ۱۲متری، بهسختی تنها یکچهارم از کتابهای ما جا میشود و باید پاسخگوی رنجش خاطر مؤلفینی که کتابهایشان روی میز قرار نگرفته، باشیم. در شرایطی که در این فضای عجیب ۱۲متری توانایی درست کردن دکور و قفسهچینی نداریم و حتی پرسنل خود نشر در آن قوطیکبریت جا نمیشوند، چه برسد به مولفینی که قصد حضور در غرفه و امضای کتابهایشان را دارند» و به همین دلیل از حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب انصراف داده است. در همان نشست خبری، وقتی یکی از خبرنگاران حاضر درباره گلایهها و انصراف ناشران از حضور در نمایشگاه پرسید، احمدوند پاسخ داد: «حضورداشتن یا حضورنداشتن ناشران در نمایشگاه حق طبیعی آنهاست اما اینکه این حضورنداشتن و اعتراض را به بحث ممیزی کتاب ربط دهند کاملا اشتباه است زیرا بحث ممیزی، دستورالعمل مشخص و معینی است که ارتباطی به دولت ندارد.»
تا چه پیش آید
در یک تحلیل کلی، نمایشگاه هنوز افتتاح نشده، حاشیهساز و خبرساز بوده است. انتخاب مکان نمایشگاه، شکل و فرم جاگیری غرفهها و شیوه ثبتنام ناشران، ازجمله خبرهایی است که یک روز مانده به برگزاری نمایشگاه به گوش میرسد. حقیقت این است که پس از دو دوره برگزار نشدن نمایشگاه و اکتفاکردن به برگزاری مجازی آن و از سوی دیگر تغییر دولت، انتظار میرفت وزارت ارشاد از فرصت طلایی ۷۳۰روزه برگزار نشدن حضوری نمایشگاه استفاده کرده و بهخوبی، مشکلات سالهای قبل را بررسی، حلاجی و در جمعبندی کلی برای برطرفشدن مشکلات و معضلات همیشگی نمایشگاه بینالمللی کتاب بهخصوص ارتباط بهتر با ناشران خصوصی گام جدی بردارد چراکه بار اصلی صنعت نشر، عمدتا روی ناشران خصوصی است. اگر از مشکلات و کمتوجهیهای همیشگی به این دست از ناشران فاکتور بگیریم، ضربه اصلی کرونا و دو سال برگزار نشدن نمایشگاه کتاب به نشرهای خصوصی بود. از اینرو، این توقع وجود دارد که مسؤولان این دوره از نمایشگاه کتاب و بهطورکلی وزارت ارشاد، برنامه حمایتی ویژهای برای ناشران خصوصی در نظر گرفته باشند.
فارغ از صحبتهای دو پهلوی پیشین بعضی از متولیان نسبت به برگزار شدن یا برگزار نشدن حضوری نمایشگاه، برای رسیدن به یک نتیجه کلی از مطلوببودن یا نبودن این دوره از نمایشگاه باید منتظر برگزاری کامل این رویداد باشیم.
نظر شما