تحولات منطقه

انتشارات به‌نشر با همکاری مجمع ناشران انقلاب اسلامی یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی جهان، دکتر احمد شاکری و دکتر سعید طاووسی مسرور، «مرزهای تخیل در داستان دینی» را بررسی کردند.

افزودنی‌های مجاز داستان دینی
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

دکتر سعید طاووسی مسرور گفت: اگر رمان در حوزه تاریخ اسلام و معصومین را حذف کنیم باید به این فکر کنیم که چه چیزی به جای آن می‌نشیند؟ یا مثلاً فرض کنید بعضی افراد برای اینکه خودشان را در دام اینکه برای معصوم بنویسند نیندازند، درباره یکی از نزدیکان معصوم(ع) می‌نویسند. بنابراین ما باید اصول و قواعدی را انتخاب کنیم که بتوان در خصوص این نزدیکان و مربیان آن‌ها که معصومین(ع) هستند بنویسیم. 

امکان تخیل در مرزهای داستان ما وجود دارد
احمد شاکری، نویسنده و منتقد بیان کرد: بحث‌های متعدد نظری در این خصوص وجود دارد. دو نحوه ورود به داستان تاریخی داریم؛ یکی روش نویسنده است که بحث مصداقی جزئی است و بحث مصداقی یعنی من این موضوع را یافتم و می‌خواهم بحث‌ها و مشکلات جزئی آن را رفع کنم. بحث دیگر، بحث نظری در این موضوع است. ما در موضع احتیاط هستیم؛ چراکه باید مواظبت لازم صورت گیرد تا تخیلات به ساحت اهل بیت(ع) ضربه نزند. 
وی افزود: کتاب «حیدر» و «همه نوکرها» دو کتابی است که با احتیاط نوشته شده‌اند. همچنین «پس از بیست سال» در یک بستر تاریخی با شخصیت‌های مخیل ایجاد شده است. به طور کلی، امکان تخیل در مرزهای داستان ما وجود دارد. پیش‌فرض ما این است که تخیل مرزهایی دارد؛ یعنی تخیل برخی مواقع مجاز است به موضوعی بپردازد و گاهی هم نپردازد. مرزهای تخیل را فقه می‌تواند مشخص کند. برخی موارد هم کلام یا اخلاق اسلامی مرز برای تخیل ایجاد می‌کنند. باطن و خلوت‌ها را نمی‌توان با تخیل افشا کرد. 
شاکری در ادامه بیان کرد: ما اول باید داستان نوین را تعریف کنیم که آیا تخیل در داستان نوین جزو ارکان است یا خیر. ادبیات داستانی مطلوب ما می‌تواند در مرزهای تخیل دخالت کند. در نمایش شخصیت در رمان، شخصیت انسان‌های پراگماتیسمی است که ما نمی‌توانیم با این قاعده اهل بیت(ع) را تعریف کنیم و نمایش دهیم. 

اول باید فلسفه ادبیات دینی را مشخص کنیم
حجت‌الاسلام والمسلمین جهان در ادامه این نشست گفت: باید بگوییم می‌خواهیم از این تخیل در چه مسئله‌ای استفاده کنیم. به‌طور مثال، یک مسئله تقدس داریم. آیا می‌توانیم تخیل واردش کنیم یا خیر؟ اصلاً روایت در اصل دینی امکانش هست؟ ما کتاب فلسفه ادبیات دینی نداریم. در روایت‌های دینی هم انواع روایت‌ها باید بررسی شود؛ روایت فردی، روایت مقدس، روایت جمعی. ما اول باید فلسفه ادبیات دینی را مشخص کنیم. 
حجت‌الاسلام جهان افزود: ورود تخیل به مسائل و زندگی اهل‌بیت(ع) چیزی نیست که با روایت و فقه بخواهیم حلش کنیم. اول باید فلسفه کلامی این موارد را حل کنیم. داستان بیش از ۷۰۰ سال در غرب پیشینه دارد. عمده داستان‌های ما ترجمه‌ای و وارداتی است. روایت از امر قدسی مشروط به درک منطق قدسی است؛ روایت تاریخی، مشروط به درک امر روایت تاریخی است؛ واقع‌نمایی باید داشته باشیم.
وی افزود: آیات شیطانی هم اصلش خیالات است. خب همین خیالات هم کذب و دروغ است. امام صادق(ع) فرموده‌اند :خدا لعنت کند پولس را که در امر مسیح دروغ گفت. این نوشته‌های پولس که به مسیح منسوب می‌شوند، نوشته‌های دروغین و تخیلات پولس است. باید بین اهل ادب و فرهنگ با اهل اندیشه ارتباط برقرار کنیم.

دام وقوع در کذب باید همیشه در پیش چشم نویسنده باشد
سعید طاووسی در ادامه مراسم بیان کرد: در ماه رمضان امسال جلسه‌ای در سازمان اوج در خصوص پیشنهاد ساخت فیلم‌ها و سریال‌ها داشتیم. یکی از نکاتی که یکی از اساتید در آن جلسه مطرح کرد این بود روی اصلی  اتفاق داریم مبنی بر اینکه نسبت کذب دادن به معصوم حرام است و جای تعارف نیز ندارد. سپس ایشان به عنوان نمونه شعر «دید موسی یک شبانی را به راه» را مثال زد و گفت این مصداق کذب است. وی گفت: این یکی از نمونه‌های نادر است که این‌قدر صریح یک ماجرای صددرصد خیالی به یک نبی خدا نسبت داده شده است. ممکن است با این بحث به نظر بیاید که من می‌خواهم بگویم در مورد معصوم نه بنویسیم و نه خیال کنیم و فیلم و رمان بنویسیم و بسازیم. در حالی که گفته شده نسبت کذب حرام است و باید دید آیا مسائلی صدق کذب می‌کند یا خیر؟ مثلاً اینکه کسی برود و نقش پیغمبر اکرم(ص) را یا نقش علی بن موسی الرضا(ع) را بازی کند قطعاً این فرد که آن شخصیت نیست ولی فقهای ما اجازه می‌دهند. دأب فقهای ما نیز دو جور بوده است؛ برخی کلاً رد می‌کنند، مثلاً فیلم مصطفی عقاد را با وجود اینکه پیامبر را نشان نمی‌داد، حرام می‌دانستند و برخی فقها اجازه می‌دهند. امام خمینی(ره) از علمایی بود که از فیلم مصطفی عقاد حمایت کرد. 
وی افزود: در عرصه تعزیه همین کار انجام می‌شده و هیچ اشکالی نداشته و فقهای ما با این مقوله مسئله‌ای نداشتند. آقای مسلم نادعلی‌زاده کتابی به اسم «شبیه از نگاه فقیه» نوشته که در آن اشاره می‌کند کلاً دو فقیه با تعزیه مخالفت کرده‌اند که یکی شیخ هادی نجم‌آبادی بوده و دیگری نیز مرحوم آیت‌الله بروجردی. رؤسای هیئت‌های تهران برای همین مسئله به پیشگاه آیت‌الله بروجردی رفتند و هر چه اصرار کردند، با پاسخ منفی ایشان روبه‌رو شدند که پس از آن گفتند ما مخلص شما هم هستیم ولی این ۱۰ روز را از شما تقلید نمی‌کنیم و اصطلاحاً از دلمان تقلید می‌کنیم؛ همین مسئله نشان می‌دهد جامعه به این مسئله نیاز دارد. اگر رمان در حوزه تاریخ اسلام و معصومین(ع) را حذف کنیم باید به این فکر کنیم که چه چیزی به جای آن می‌نشیند؟ یا مثلاً فرض کنید بعضی افراد برای اینکه خودشان را در دام اینکه برای معصوم بنویسند نیندازند، درباره یکی از نزدیکان معصوم(ع) می‌نویسند. بنابراین ما باید اصول و قواعدی را انتخاب کنیم که بتوان در خصوص این نزدیکان و بزرگ‌تر از آن‌ها بنویسیم. 
وی در ادامه عنوان کرد: به عنوان راهکار بعدی، نویسنده سراغ اصحاب ائمه(ع) می‌رود که این هم راهکار درستی نیست چرا که تربیت‌شدگان معصوم هستند و برای مثال نمی‌توان به آن‌ها نسبت عشق و عاشقی داد. نمی‌شود معصوم را کلاً کنار گذاشت و این نیز راهش نیست که درباره هر کس از نزدیکان معصوم شروع به نوشتن می‌کنیم. باید اصولی در این نقطه حاکم شود؛ بزرگان و علمای ما در این خصوص راهکارهایی می‌دهند. برای نمونه در بحث زبان حال، آیت‌الله شبیری زنجانی به طور مطلق نمی‌گویند زبان حال نخوانید بلکه می‌گویند بخوانید ولی وارده‌هایی دارد؛ مثلاً وقتی می‌نویسید، در چارچوبی بنویسید که مخاطب احتمال صحت بدهد یعنی بی‌نسبت با اخلاق، آداب، رفتار و مکتب نباشد. 
به نظرم باید به افراد اجازه داده شود در این خصوص بنویسند تا از خلال همین نگارش‌ها، تجربیاتی حاصل شود و بعد به قواعدی در این خصوص برسیم. نکته مهم در خلال این تجربیات این است که همیشه جانب احتیاط را داشت و دام وقوع در کذب باید همیشه در پیش چشم نویسنده باشد و تاجایی که امکان دارد معصوم را در ماجرا دخالت ندهیم. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.