از شب گذشته که خبر رحلت استاد سیدعبدالله فاطمینیا نشر یافت، با سابقه ذهنی خویش از او، ناگاه به این اندیشه افتادم که اگر دستکم بخشی از اهالی وعظ، به شیوه وی ظاهر میشدند، قطعاً شرایط فکری و فرهنگی جامعه به ویژه نسل جوان، بِه از آن بود که هم اینک به نظاره آن نشستهایم! اینکه مبلغی شرایط عوام و خواص را بسنجد و بضاعت خویش از تاریخ، ادبیات، عرفان، نسخهشناسی و فضایل دیگر را در قالبی مخاطبپسند و خودساخته بریزد، که همگان با هر رتبه از دانش، بتوانند از خطابه او توشه برگیرند، بس موفق و جامعهاندیشانه رفتار کرده است. در دوران نوجوانیِ این قلم و به طور مشخص از اواخر دهه ۶۰ تا پس از نیمه دهه ۷۰، فاطمینیا برای جویندگان معرفت دینی، یک نماد درخور تقلید به شمار میرفت. از کلیشه و تکرار پرهیز داشت و هماره با دستی پر، به نزد مخاطبان مشتاق میشتافت. برای وی شیرینترین لحظات، اوقاتی بود که در ساحتهای مورد کنکاش خویش، به نکتهای جدید بر میخورد و آن را به حال خلقالله مفید میدید. آنچه میگفت، خودیافته و خودپرورده بود و هنگامی که به بیان متفاوت و نیز اشعار و لطایف و طرایف تزئین مییافت، بر جان مخاطب مینشست. با وجود امثال او و سلف وی، چون فلسفی و راشد، میشد به طلاب نمونههایی نشان داد، که ژرفکاوی پژوهشی را با تبلیغ و منبر جمع کردهاند و فضلا الا و لابد، لازم نیست در گوشهای بنشینند و تنها تدریس و تحقیق کنند! او خود به نگارنده گفت: «امتیاز آقای فلسفی این بود، که برای نخستین بار و به جامعیت، معارف اجتماعی اسلام را به بالای منابر تبلیغی برد.» او خود نیز علاوه بر انجام بهینه تبلیغ دین، از شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه نیز غفلت نمیکرد و در اوقات ضرورت، مردم را به حمایت قاطع از نظام و رهبری سوق میداد. با این حال سبک وی نیز در این فقره، ویژه بود و هیچگاه اجازه نمیداد که این حمایت، او را به کسوت یک فعال سیاسی درآورد!
از توجه گسترده بخشهایی از جامعه به وی در دوران حیات و ادعیهای که آنان به هنگام بیماری و رحلت بدرقهاش ساختند، میتوان دریافت که آنان، به کدامین نمونه از تبلیغ دینی گرایش نشان میدهند و آن را مفید میانگارند. باشد که برای طلاب جوان و نیز داعیان حق، الهامبخش و جهت دهنده باشد. روحش شاد و یادش گرامی باد.
منبع: جوان آنلاین
انتهای خبر/
نظر شما