تحولات لبنان و فلسطین

۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۳
کد خبر: 799203

استاد عبدالله فاطمی‌نیا، بامداد ۲۶ اردیبهشت‌ماه پس از تحمل یک دوره بیماری سرطان از دنیا رفت و گنجینه‌ با ارزشی از عرفان و اخلاق را با خود به زیر خاک برد. این مورخ اسلامی و کتاب‌شناس که اغلب سخنان او از تلویزیون هم پخش می‌شد، یکی از چهره‌های مذهبی شناخته‌شده در ایران بود.

هر چه به دست می‌آورد نگه می‌داشت

به گزارش قدس آنلاین، آیت‌الله فاطمی‌نیا درباره علم رجال و عرفان نظری دارای آگاهی گسترده بود و در عین حال بیشتر به خطابه بر منبرها اشتغال داشت. او همچنین از مفسران معروف و زبردست صحیفه سجادیه محسوب می‌شد.

اما فاطمی‌نیا معمولا چه می‌گفت و چه دغدغه‌ای داشت؟ در این مطلب گزیده‌ای کوتاه از سخنانش را مرور می‌کنیم:

- اگر انسان همت عالیه نداشته باشد اما در ازای آن بخواهد هر شب صد رکعت نماز بخواند و دائم به فکر التماس دعا گفتن به کسی باشد که می‌خواهد عمره برود، به جایی نمی‌رسد.

- گاهی وقت‌ها یک نقطه روشن در زندگی انسان در یک مواقع خاصی از انسان دستگیری می‌کند. بعضی‌ها که عاقبت به خیر می‌شوند، مربوط به همان نقطه روشن در وجودشان است، اما کسی که عاقبت به خیر نشده و جهنمی می‌شود، معلوم می‌شود همان نقطه روشن را هم ندارد! روایت هم این مطلب را تأیید می‌کند.

- هر ماه نوری دارد و هر روز نوری دارد که مجانی به در خانه آدم می‌آیند. این ما هستیم که باید این نورها را حفظ بکنیم. شیعیان امیرالمومنین نزد خدا عزیزند. اینها اگر بر نمازها مراقبت کنند، مساله والدین، مساله غیبت و حسن خلق و ... را رعایت کنند، این انوار هر روز به در خانه‌شان می‌آید. منتها ما چه می‌کنیم؟ این انوار را حفظ نمی‌کنیم. از یکی از بزرگان علما که با آشیخ حسنعلی (نخودکی اصفهانی) محشور بود، پرسیدم ایشان چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب داد: «ایشان هر چه به دست می‌آورد نگه می‌داشت.» ولی ما انوار را ضایع می‌کنیم. شب بلند می‌شود نماز شب می‌خواند، صبح می‌نشیند غیبت می‌کند. نور نماز شب رفت. با یک حرف تلخ این نورها از بین می‌رود.

- من تعجب می‌کنم از بعضی‌ها! یک خانم مومن ۲۰ بار به عمره رفته. بار ۲۱ به او می‌گویند بیا این پول عمره را بده برای یک دختر یتیم، می‌گوید: «نه من نمی‌توانم. دوستان همه دارند می‌روند عمره. من چطور نروم؟» حالا به این خانم بگو شما این همه عمره رفتی، مساله اخلاق را در خانه رعایت می‌کنی؟ مگر دین خدا مسخره است؟ هر سال عمره می‌روی، یک عیب و بدی را از خودت دور نکردی؟ یا آقا؛ فرقی ندارد. آقا بداخلاق بشود، عبادتش ضایع می‌شود. خانم بداخلاق بشود، عباداتش ضایع می‌شود.

- گناهکار چند نوع است. عده‌ای گناه می‌کنند، بعد ناراحت و پشیمان می‌شوند. سوز و گداز دارند. توبه می‌کنند و هرگز فکر نمی‌کنند که روزی این توبه را بشکنند اما دوباره می‌شکنند. دوباره، سه باره، ده باره. در حدیث داریم که این اگر در تمام توبه‌شکستن‌ها سوز و گداز واقعی داشته باشد، در نهایت بر شیطان پیروز می‌شود. اما اگر نه؛ دفعه اول سوز و گداز داشت، دفعه دوم کمتر، دفعه سوم کمتر و اگر برایش معمولی شد او طعمه شیطان می‌شود. شدیدترین گناه، گناهی است که صاحب آن، آن را کوچک بشمارد.

- آقایان حیفتان نمی‌آید مادرها را اذیت می‌کنید؟ سید رضی جامع نهج البلاغه پس از مرگ مادرش گفت: «بعد از این با کدام دست بلاها را رد کنم؟» دست مادر که بالا می‌رود بلاها از شما دور می‌شود. حیف نیست سر یک چیز جزئی مادر را می‌رنجانید؟ از مجلس روضه برگشته مادر را می‌رنجاند؛ قبول باشد!

منبع: ایسنا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.