درمیشیان، کارگردانی که مسائل اجتماعی مربوط به زنان را دنبال می کند و در فیلمسازی سبک خاص خودش را دارد. «مجبوریم» ساخته تازه او مانند چند اثر قبلی اش به یک موضوع اجتماعی وغیر کلیشه ای پرداخته، نمی خواهم بگویم «مجبوریم» دچار واقع گرایی یا سیاه نمایی است اما باید اضافه کنم این فیلم از نظر سینمایی نسبت به «لانتوری» و «عصبانی نیستم» فیلم چندان قوی ای نیست، شما را میخکوب نمی کند ولی ارزش دیدن دارد.
داستان فیلم «مجبوریم» درباره گلبهار، دختر شانزده ساله کارتن خواب است که به اصرار نامزدش بارها و بارها به عنوان یک مادر جایگزین برای پول کار میکند (رحمش را اجاره می دهد) و سرانجام به علت خطای پزشکی دیگر باردار نمی شود و یک وکیل حقوق بشر به او کمک می کند تا حقش را بگیرد و ...
فیلم با نماهایی با رنگ های بدون رمق از کارتن خواب های تهران شروع می شود و فضایی تلخ و غمبار را رقم می زند، پلان هایی که دل مخاطب را به درد می آورد، اما خیلی زود از شخصیت اصلی داستان یعنی گلبهار (پردیس احمدیه) رونمایی می شود و ما را به دل ماجرا می برد.
پردیس احمدیه از عهده نقش برآمده و تقریبا کاراکتر و بازی منفعلی دارد که این موضوع ویژگی نقش اوست و به عنوان نکته منفی لحاظ نمی شود. نویسنده گلبهار را یک شخصیت به شدت معصوم در نظر گرفته، در صورتی که برای این کاراکتر نیاز به این حجم معصومیت نیست و میتوانست کمی فعال تر و زرنگ تر باشد و با مخاطب ارتباط بیشتری برقرار کند.
در ادامه رویارویی گلبهار با سایر شخصیت های داستان از جمله مجتبی نامزدش (مجتبی پیرزاده)، سارا وکیل او (نگار جواهریان) و دکتر( فاطمه معتمد اریا) را می بینیم.
بازی مجتبی پیرزاده، نقش منفی داستان در این فیلم بسیار درخشان است و معنی بازیگری با چشم را به خوبی فهمیده، او دیالوگ ها را با حس چشم هایش ترکیب می کند و احساس نفرت از این کاراکتر را در دل مخاطب بیشتر می کند.
نکته جالب توجه این فیلم پربازیگر حضور نسلهای مختلف بازیگران زن در «مجبوریم» است.
نگار جواهریان در نقش وکیل مدافعه دلسوز گلبهار و فاطمه معتمد آریا در نقش دکتری که سردرگم است! بازی خاصی ارائه نمی دهد، اکت و ری اکشن خاصی ندارند. با توجه به سابقه بازیگری این دو فرد انتظار بیشتری از آنها بود، چیز خاصی به فیلم اضافه نکردند، شاید اگر بازیگران نوظهور هم به جای این افراد حضور پیدا می کردند اتفاق خاصی نمی افتاد. البته احتمالا انتخاب این دو فرد برای این فیلم کشاندن مخاطب به سینما و حضور در جشنواره های خارجی بوده است!
در نهایت پارسا پیروزفر! (دوست سارا) نقشش در داستان لزومی نداشت و صرفا یک چهره به فیلم اضافه شده بود.
اگر بخواهیم از نکات منفی «مجبوریم» بگوییم، باید گفت درمیشیان سعی کرده وارد کلیشه نشود اما درپایان به کلیشه ای ترین شکل ممکن وکیل داستان به قتل می رسد و پلان، نیشخند مخاطب را به همراه دارد. در نیمه های فیلم هم، داستان از ریتم می افتد و مخاطب بی قراری می کند.
در عین کندی ریتم فیلم، کارگردان با هوشمندی از موسیقی بهره گرفته و موسیقی جز نقاط قوت «مجبوریم» است، آهنگساز فیلم یعنی «کیهان کلهر» با نوای زیر ویولون موسیقی پایانی را آغاز و به شکل یک قطعهی ملودیوار سنتی پایان می دهد.
کارگردان در این فیلم هیچ نگاه آسیب شناسانه ای به سوژه نداشته و صرفا ماجرا روایت شده است. اگر بخواهیم کلیت را در نظر بگیریم باید درمشیان را تحسین کنیم چون سراغ سوژه جدید با نگاهی نو رفته و مثل همیشه یک جانبه به ماجرا نگاه نمی کند، او دو طرف ماجرا را دخیل و مقصر می داند.
تماشای مجبوریم مخاطب را با بخشی از مشکلات زنان کارتن خواب آشنا می کند، حرفی برای گفتن دارد و بدون شک فیلم محترمی است.
نظر شما