«لعنت و غضب خداوند بر حکام بعث عراق باد که چون اسلاف خویش، مصیبت عاشورا را بار دیگر تکرار کردند و با یورش وحشیانه به نجف و کربلا، آن کردند که قلم از شرح آن عاجز است و برعتبات عالیات و مسلمانان مظلوم عراق و حوزههای علمیه، آن روا داشتند که طواغیت ستمگر و خون آشام بنیامیه و بنیعباس هم روا نداشته بودند و چنانضایعه و جراحتی بر قلب دوستان اهل بیت(ع) وارد کردند که سنگینی آن را با هیچ فاجعهای در این زمان نتوان قیاس کرد؛ «هیج احزان یومالطفوف». با این جنایاتی که به دست مزدوران بعث عراق و با حمایت کامل آمریکا و سایر شیاطین بر آستان مقدس اهل بیت(ع) وارد شد، امت اسلامی داغدار و عزادار است»؛ این جملات، بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب در ۳۰ اردیبهشت سال ۷۰ است که در پی هتک حرمت عتبات عالیات توسط صدام صادر و در آن، روز ۲ خردادماه، عزای عمومی در سراسر کشور اعلام شد.
در بخش پایانی آن پیام، رهبر معظم انقلاب ابراز امیدواری کردند: «زبان سخنوران و شاعران و دست چیره هنرمندان و نویسندگان، این حقایق تلخ را که بخشی از ماجرای فاجعهآمیز این روزگار و سرگذشت ملتهای مظلوم است، بهدرستی ترسیم کرده و برای همیشه در سینه تاریخ ثبت نماید».
ما به بهانه سالروز صدور این پیام و اعلان عزای عمومی در آن، سعی کردیم نیمنگاهی به جنایت خونباری بیندازیم که در خاتمهاش، قریب به نیم میلیون از شیعیان عراق در آن توسط رژیم بعث عراق قتلعام شده و به شهادت رسیدند. ماجرایی به اسم «انتفاضه شعبانیه» که نقطه آغاز و امیدی برای خیزشی مردمی از جنس ظهور اسلام سیاسی برای سرنگونی صدام بود ولی با چراغ سبز کامل ائتلاف غربی به سرکردگی آمریکا به صدام برای سرکوب آن، به یکی از تلخترین خاطرات عراق برای همیشه بدل شد. قیامی که به وحشیانهترین شکل توسط رژیم صدام سرکوب شده و حتی به پناهندگان به حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) نیز رحم نشد.
قیامی که از نیمه شعبان آغاز شد
حمله آمریکا و ائتلاف همراهش به ارتش صدام پس از حمله عراق به کویت، شرایط شکنندهای را در وضعیت دفاعی و نظامی حزب بعث بهوجود آورد به حدی که به اذعان کارشناسان، بازوی نظامی حزب بعث تا حد زیادی از کار افتاد.
تصاویر تانکهای سوخته در اطراف جادهها، گروههای نامنظم سربازان و نیروهایی که حتی در زمان عقبنشینی، به طور مداوم زیر حملات هوایی جنگندههای آمریکایی در حال نابودی بودند، بیش از هر چیز، مفهوم فروپاشی ماشین نظامی صدام را به اذهان منتقل میکرد، بازویی که از قضا، تنها عامل حفظ وضعیت موجود و جلوگیری از حرکتهای مردمی علیه دیکتاتوری بعثی بود. به این ترتیب، تمام بخشهای جامعه عراق، آماده ظهور نخستین نشانه از مقابله ملی با دیکتاتوری صدام بودند تا به صحنه آمده و صدای فریاد خود را علیه ماشین سرکوبگر حزب بعث که حالا بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده بود، بلند کنند.
نخستین جرقه در اول مارس ۱۹۹۱ و هنگام بازگشت ارتش عراق از کویت و در شهر بصره زده شد. ماجرا از آنجا آغاز شد که یکی از نظامیان عراقی بازگشته از جنگ کویت در میدان سعد بصره مجسمه صدام را در این میدان مورد خطاب قرار داد و در نهایت پس از اظهار گلایههایش از خوی جنگاوری صدام که در نهایت منجر به نابود شدن زیرساختهای عراق و شکست شده بود، مجسمه صدام را به رگبار بست.
این اتفاق در شب نیمه شعبان افتاد و در مدت کوتاهی سبب شد مردم به ساختمان حزب بعث و سپس به زندان شهر حمله کرده و شهر را به تصرف خود درآورند. با انتشار خبر تصرف بصره، در شهرهای دیگر از جمله در مناطق کردنشین نیز اقدامات مشابهی انجام شد. معترضان کنترل استانهای دیالی، واسطف میسان، بصره، ذیقار، مثنی، قادسیه، بابل، کربلا، نجف، دهوک، اربیل، کرکوک و سلیمانیه را به دست گرفتند و فقط استانهای مرکزی شامل صلاحالدین، بغداد، نینوا و الانبار در کنترل حکومت باقی ماند. تصرف ۱۴ استان از ۱۸ استان عراق توسط مردم سبب شد انتفاضه شعبان بدل به بزرگترین چالش داخلی عراق در دوره صدام حسین شود.
حمایت تمام قد مرجعیت عراق از خیزش مردمی
مرجعیت شیعه نیز که در سایه ضربات سخت صدام بر پیکره خود تا حد زیادی دچار آسیب شده بود، با درک صحیح از موقعیت تاریخی که در آن قرار گرفته، بلافاصله وارد صحنه شد و آیتالله خویی با صدور چند بیانیه و فرمان، رهبری انتفاضه ملت عراق برای مقابله با دیکتاتوری وحشت حزب بعث را در دست گرفت.
رهبری آیتالله خویی در این انقلاب و حمایت او از انقلابیون، امری بسیار مهم تلقی میشد. او که از سوی برخی معارضان عراقی، مرجعی غیرسیاسی تلقی میشد، با فتوایی که در حمایت از اماکن مقدسه به هنگام تیراندازی حزب بعث در حرم امیرمؤمنان(ع) داد و در نامه سرزنشآمیزی که برای بوش فرستاد، بار دیگر قدرت سیاسی مرجعیت را پس از سالها خاموشی نشان داد. او در بیانیهای، یک هیئت هشت نفره از علمای نجف را برای مدیریت انقلاب تعیین کرد.
در کنار حمایت علنی از انتفاضه مردم و تعیین هیئتهای اجرایی به منظور رسیدگی به امور مناطق آزاد شده، صدور فتوای تحریم خرید و فروش کالاهای به غنیمت گرفته شده از کویت و همچنین نامه ملامتآمیز به بوش پدر، از جمله اقدامات تاریخی آیتالله خویی به شمار میآید که به بهترین وجه ممکن، این خیزش مردمی را راهبری کرده و وظیفه تاریخی خود را انجام داد.
برافراشته شدن پرچم پیروزی در عتبات عالیات
شیعیان نجف و کربلا با امید رهایی از چندین دهه ظلم و جور و اهانت به مقدسات شیعیان توسط حزب بعث عراق، در ماه شعبان قیام کردند. در نجف، اعتراضات در روز شانزدهم شعبان با تظاهرات در اطراف حرم امام علی(ع) آغاز شد. در این درگیریهای مسلحانه تعدادی کشته شدند و در نهایت ظهر
۱۷ شعبان، با پیروزی گروههای مردمی، پرچمهای سبز در سراسر این شهر برافراشته شد. در هجدم شعبان، قیام در شهر کربلا آغاز شد. اعتراضات و تحرکات مردمی در این شهر سه روز ادامه داشت و در نهایت کنترل شهر به دست شیعیان افتاد.
احساس خطر ائتلاف غربی از خیزش مردمی با رنگ و بوی اسلام سیاسی
پس از آنکه در جریان این انتفاضه، ۱۴ استان از ۱۸ استان عراق به دست انقلابیون افتاد و حتی دامنه اعتراضات و خیزشها به شهرکهای اطراف بغداد نیز کشیده شد، رژیم بعث در آستانه سقوط قرار گرفت. آمریکا، اسرائیل و متحدان غربی و عربی احساس کردند با سقوط صدام ممکن است یک حکومت شیعی در عراق، همانند آنچه در ایران اتفاق افتاده شکل بگیرد و بعد نتیجه گرفتند چنین پیشامدی برایشان حتماً از اینکه صدام در قدرت بماند سختتر خواهد بود، به همین دلیل بر خلاف مدعای پیشین خود که اعلام کرده بودند از هر گونه خیزش مردمی علیه صدام حسین حمایت میکنند، تمامی امکانات و شرایط را برای پیروزی صدام و سرکوب انتفاضه
به کار گرفتند.
نقش جرج بوش پدر در سرکوب
تا پیش از انتفاضه شعبانیه، رویکرد آمریکا تغییر رژیم عراق بود و با وجود اینکه تلویحاً اطمینان داده بود در صورت بروز قیام مردمی از آن حمایت خواهد کرد، نه تنها به سرکوب شیعیان در انتفاضه شعبانیه واکنش نشان نداد، بلکه رسانههای آمریکایی در آن زمان نیز اخبار مربوط به این سرکوب را بایکوت کردند. از نظر قدرتهای غربی، روی کار آمدن یک حکومت دینی در عراق به مراتب بدتر از اقدامات جنونآمیز صدام حسین بود. به همین دلیل توان بخشیدن به بازوی از کارافتاده ارتش صدام، بهسرعت در دستور کار آمریکا قرار گرفت و در اولین حرکت به صدام حسین چراغ سبز نشان داد تا قطعنامه ۶۷۰ شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر پرواز ممنوع را نادیده بگیرد و بالگردهای صدام حسین، برای سرکوب قیامکنندگان به پرواز درآمد. به موجب این قطعنامه، نیروی هوایی ارتش عراق اجازه هیچ فعالیتی در آسمان این کشور را نداشت. جرج بوش پدر در حالی از صدام حسین برای سرکوب شیعیان حمایت کرد که تا پیش از انتفاضه شعبانیه، مسئله دستگیری صدام حسین را مطرح میکرد. کان افلین در کتاب «صدام، زندگی مخفی» نوشته است: به دلیل احساس نگرانی آمریکا از شیعیان در عراق، زمینه برای استفاده ارتش این کشور از بالگرد فراهم شد. این اقدام با بهانه تخریب راههای ارتباطی میان عراق و کویت و ضرورت انتقال سربازان با بالگرد صورت گرفت.
هتک حرمت عتبات عالیات
انتفاضه شعبانیه ۱۵ روز ادامه داشت و در نهایت توسط نیروهای صدام حسین که با بوش پدر برای سرکوب انقلابیون به توافق رسید، سرکوب شد. بسیاری از انقلابیون بازداشت شدند. حسین کامل، داماد صدام حسین، فرمانده سرکوب قیام در کربلا بود و طه یاسین رمضان قیام نجف را سرکوب کرد. آنها با توپ و تانک به این دو شهر حمله کردند. در این حملات، حرمهای امام علی(ع)، امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) آسیب دید و درهای عتبات عالیات نیز به مدت ۶ ماه بسته شد. این سرکوب منجر به کشته شدن ۵هزار نفر از نظامیان و طرفداران صدام حسین و نزدیک به نیم میلیون نفر از غیرنظامیان شد.
جنایت صدام و رژیم بعث در حمله به حرمهای مطهر امیرالمؤمنین علی(ع) و حضرت اباعبدالله و
اباالفضل العباس(ع) را باید یکی از کثیفترین جنایتها دانست، چرا که منجر به تخریب بخشهای زیادی از این حرمهای شریف شده و تمام کسانی که به آنها حتی در شبستان و نزدیک مضجع شریف پناه برده بودند، با قساوت تمام به قتل رساندند.
حتی ماجرا به قتل هم ختم نشد و سفاکان رژیم بعثی بسیاری از مردم اعم از جوان، پیر، کودک، زن و مرد را زنده در گودالها افکنده و زنده به گور کردند. هنوز که هنوز است
هر از گاهی خبرهایی از پیدا شدن گورهای دسته جمعی چند هزار نفری در نجف و کربلا شنیده میشود که شواهد نشان میدهد مربوط به این جنایت صدام است.
ابعاد جنایت و عاقبت هتککنندگان حرم حسینی
صفاءالدین تبرائیان، نویسنده کتاب «انتفاضه شعبانیه (حماسه مقاومت اسلامی ملت عراق)» میگوید: گفته میشود فقط در بینالحرمین یعنی فاصله بین دو حرم حسینی و عباسی ۳هزارو۸۰۰ نفر قتل عام شدند. عدهای به داخل خود حرم پناه آورده بودند و حتی بعضیها خودشان رابه شبکه ضریح چسبانده بودند ولی همه توسط سربازان بعثی به شهادت رسیدند.
وی درباره عاقبت هتککنندگان به حرم امام حسین(ع) مینویسد: معروف بود و من شنیده بودم ژنرال کامل حسین، داماد صدام و کسی که مسئول سرکوب قیام در کربلا بود، روبهروی حرم اباعبدالله الحسین ایستاد و گفت: تو حسین هستی و من نیز حسین هستم و امروز مشخص میشود چه کسی برنده میشود. حسین کامل اولین کسی بود که گلوله توپ را به سمت حرم شلیک کرد. پس از ماجرای انتفاضه و پنج سال بعد از جنایتی که حسین کامل در کربلا انجام داد، او از عراق گریخت ولی در نهایت با پادرمیانی عمویش و اینکه کسی با او کاری نخواهد داشت، به عراق بازگردانده شد. اما در همان شب بازگشت به بغداد، به همراه برادر، پدر و مادرش کشته و سرش برای صدام فرستاده شد.
خبرنگار: نیکوکار
نظر شما