اوضاع حاکم بر دوران امامت امام صادق(ع)، از هر نظر، دورانی خاص و ویژه بود.
به گزارش قدس آنلاین، اوضاع حاکم بر دوران امامت امام صادق(ع)، از هر نظر، دورانی خاص و ویژه بود.
افول قدرت امویان و تکاپوهای بنیعباس برای ربودن جایگاه آنها، فرصتی ارزنده برای فعالیتهای علمی پیشوای ششم(ع) فراهم کرد؛ فرصتی که از ثمره بابرکت آن، نه فقط شیعیان، بلکه عموم مسلمانان، از همه مذاهب اسلامی، بهرهمند شدند. ابراز فروتنی و تواضع بزرگان اهلسنت و پیشوایان مذاهب اربعه در برابر دانش الهی امام(ع) به اندازهای است که حتی امروز هم میتواند دلیلی برای تفاهم بیشتر میان مسلمانان و فصل مشترکی برای تقویت وحدت در میان آنها باشد.
خوشهچینان خرمنِ دانشِ صادق(ع)
حوزه درسی امام صادق(ع) در مدینه منوره، پررونقترین محفل علمی جهان اسلام در دوران حیات آن حضرت بود؛ آنگونه که گزارشهای تاریخی از حضور دستکم ۴هزار نفر در جلسات درس آنحضرت، طی دوران ۳۴ ساله امامت ایشان خبر میدهند. بخش اعظم این شاگردان، در ردیف شیعیان قرار نمیگرفتند و در میان آنها، افرادی مانند ابوحنیفه(پیشوای مذهب حنفی) و مالک بن انس(پیشوای مذهب مالکی) حضور داشتند. این افراد، بعدها و ضمن درسهایشان، به شاگردی در محضر امام صادق(ع) مباهات میکردند و حضور در آن جلسات را طلاییترین دوران علمآموزی خود میدانستند.
ابوحنیفه بارها ضمن بیان جایگاه علمی و معنوی امام صادق(ع)، تأکید کردهاست: اگر آن دوسال علمآموزی نزد امام صادق(ع) نبود، ابوحنیفه(نعمان) هلاک میشد. نقل حدیث از امام(ع) در میان بزرگان اهلسنتِ معاصر آنحضرت رواج کامل داشت و همه آنها، امام صادق(ع) را، راویِ امینِ احادیثِ نبوی و شخصیتی بزرگ و صاحب دانشِ بیبدیل میشناختند.
به عنوان نمونه، محمد بن عبدالرحمن، عالم شافعی مذهب در کتاب «التحفة اللطیفة»، درباره امام صادق(ع) مینویسد: «ثقهای است که در ثقه بودنش تردید نیست و مُسلم(نویسنده صحیح مسلم) به او احتجاج کرده است» یا مالک بن انس که مدتها در محضر امام(ع) به کسب علم مشغول بود، در اینباره گفتهاست: «در طول مدتی که به خانه آن حضرت آمد و شد داشتم، او را ندیدم جز اینکه در یکی از این سه حالت به سر میبرد، یا او را درحال نماز خواندن میدیدم یا در حالت روزهداری و یا در حالت قرائت قرآن. من ندیدم که جعفربن محمد[(ع)] بدون وضو و طهارت، از رسول خدا(ص) حدیثی نقل کند. من ندیدم که آن حضرت سخنی بی فایده و گزاف بگوید.
او از عالمان زاهدی بود که از خدا خوف داشت. ترس از خدا سراسر وجودش را فراگرفته بود». ابنشبرمه، قاضی کوفه که ملاقاتهایی با امام صادق(ع) داشتهاست، درباره آن حضرت میگوید: «به یاد ندارم حدیثی را از جعفربن محمد شنیده باشم جز اینکه درعمق جانم تأثیر گذاشته باشد».(امالی صدوق؛ ص ۵۰۷) شخصیت امام(ع) چنان در میان بزرگان اهلسنت موجه و قابل احترام بود که محمد بن عبدالرحمان، مشهور به «ابن ابیلِیلی»، از اصحاب رأی و شخصیتهای معاصر دوران امام صادق(ع)، پس از گفتوگویی علمی با آن حضرت، در وصف ایشان میگوید: «اشهد انکم حجج الله علی خلقه»؛ شهادت میدهم که شما حجتهای خداوند بر بندگانش هستید.
دفاع علمای اهلسنت از جایگاه علمی امام(ع)
در این بین، البته برخی از مغرضان کوشیدهاند درباره جایگاه علمی و معنوی پیشوای ششم شیعیان تردیدهایی را مطرح کنند؛ اما پیش از آنکه علمای نامدار شیعه به دفاع از ساحت امام(ع) در برابر این سخنان مغرضانه برخیزند، علمای اهلسنت، خود به پاسخگویی پرداخته و هرگونه ادعایی را در این زمینه رد کردهاند. چنانکه وقتی یحیی بن سعید قطّان، از راویان قرن دوم هجری، بدون آنکه دلیلی داشتهباشد، مدعی شد مجالد بن سعید، یکی از محدثان معاصر وی، که اتفاقاً چندان هم نزد بزرگان اهلسنت صاحب اعتبار نبود، در نقل احادیث قابل اعتمادتر از وجود مقدس امام صادق(ع) است، همه علمای بزرگ اهل سنت به توبیخ و انکار وی پرداختند و حتی ذَهَبی که ارتباط خوبی هم با شیعیان نداشت، در جلد ششم کتاب «سیر اعلام النبلاء» در اینباره نوشت: «این سخن از لغزشها و خطاهای یحیی بن سعید قطّان است، بلکه ائمه حدیث و رجال بر این مطلب اجماع دارند که جعفر بن محمد اوثق(مورد وثوقتر) از مجالد است و هیچ کس به سخن یحیی توجه نکرده».
مجموعه آنچه در این مختصر بیان شد، خبر از جایگاه والای علمی امام صادق(ع) در میان علمای نامدار اهلسنت میدهد و در برگیرنده این نوید است که آن وجود مقدس را میتوان، «حبلالمتین» وحدت اسلامی و دلیلی متقن و راسخ برای تقویت این امر مهم و ضروری در دوران پرمخاطره امروزی دانست.
نظر شما