تحولات لبنان و فلسطین

۷ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۶
کد خبر: 800846
در باب کن ٧۵‌ام

 مرداد سال گذشته، بعد از انتشار خبر صدور پروانه ساخت فیلم جدید سعید روستایی ، بسیاری از علاقه‌مندان سینما به انتظار نشستند تا مانند دو فیلم دیگر این کارگردان، شاهد اولین اکران "برادران لیلا" در جشنواره فجر باشند.

بعد از آن که ارسال فیلم‌ها برای شرکت در چهلمین جشنواره فیلم فجر آغاز شد، سازندگان چند فیلم مهم، از جمله برادران لیلا، جنگ جهانی سوم و شب داخلی دیوار، اعلام کردند که تا زمان مقرر نمی‌توانند فیلم‌ها را به جشنواره برسانند و این اتفاق به گوش دنبال کنندگان اخبار سینما، شبیه زنگ خطر بود!

در اهمیت فستیوال‌های بین‌المللی فیلم و ضرورت حضور فعال سینمای ایران در آن‌ها شکی نیست؛ اما ماجرا، ماجرای کم اهمیت شدن جشنواره‌های مهم داخلی و از رونق افتادن آن‌ها است...

برای روشن شدن موضوع کافی است کمی اتفاقات جشنواره امسال را مرور کنیم؛ از اعتراضات به هیئت انتخاب فیلم گرفته تا حواشی صورت گرفته پیرامون برخی داوران و انصراف کارگردانان بزرگ از صف رقابت، همگی دست به دست هم دادند تا جشنواره چهلم، آن تب و تاب همیشگی را نداشته باشد. هرچند نمی‌توان از زمزمه‌هایی که سال‌هاست پیرامون تقسیم جوایز در جشنواره شنیده می‌شود غافل شد! شیوه توزیع جوایز بین فیلم‌ها به بازنگری و بحثی جداگانه احتیاج دارد که فعلا مجال آن نیست.

اما تمام این حواشی، به انضمام فعالیت برخی هنرمندان مطرح که دست به تحریم جشنواره زدند یا در آن حاضر نمی‌شوند، موجب شده تا مهم‌ترین و قدیمی‌ترین جشنواره فیلم کشور، کم‌کم اهمیت خود را از دست بدهد. این موضوع به مرور در جامعه هم نفوذ می‌کند و می‌تواند دیر یا زود از مخاطبان این رویداد مهم بکاهد.

از رونق افتادن این جشنواره به نفع هیچکس نیست، نه به نفع هنرمندان، نه به نفع مسئولین فرهنگی و نه به نفع مردم! کمترین اثر کم‌رنگ شدن حضور فیلمسازان مطرح و برجسته در رقابت، پایین آمدن کیفیت فیلم‌ها خواهد بود؛ مسئله‌ای که اتفاقا در جشنواره چهلم هم ملموس بود.

اگر فیلمسازان و هنرمندان مؤلف، بستر مناسبی را در داخل کشور برای عرضه تولیداتشان پیدا نکنند، چاره‌ای جز چنگ انداختن به دامان فستیوال‌های معتبر یا غیرمعتبر خارجی نخواهند داشت! حتما تا به حال به شنیدید که فلان فیلم یا فلان بازیگر و کارگردان، از جشنواره‌ای جایزه‌ای دریافت کرده که شاید حتی اسمش هم به گوشتان نخورده است! موضوع همین است که فیلمساز برای دیده شدن، حتی شرکت در جشنواره‌های دست چندم خارجی را به نمایش فیلم در جشنواره‌های داخلی ترجیح می‌دهد.

نمی‌شود جلوی هنرمند را گرفت؛ ذات هنر و هنرمند به دیده شدن گره خورده است. یک محصول هنری زمانی ارزشمند می‌شود که مجال دیده شدن داشته باشد! از این رو شرکت نکردن در جشنواره‌های خارجی نه تنها دردی را دوا نمی‌کند، که بدتر، فرصت دیده شدن را از سینماگر ایرانی می‌گیرد.

 سینما شاید بی مرزترین و نامحدودترین هنر باشد . موضوعی که پیمان معادی هم در نشست خبری برادران لیلا  به آن اشاره کرد: «فیلم‌ را نمی‌توان برای یک ملت خاص ساخت... از طریق فیلم می‌شود از جوامع مختلف شناخت پیدا کرد.» اساسا یکی از رسالت‌های اصلی سینما هم همین است. بنابراین تحریم جشنواره‌های خارجی و شرکت نکردن در آن‌ها، رویکرد مناسبی نیست؛ چراکه شرکت در همین جشنواره‌ها می‌تواند دیدگاه مخاطبان خارجی را نسبت به جامعه ایران به شکل تأثیرگذاری عوض کند.

اما در این میان، تکلیف فجرِ خودمان چه می‌شود؟! وقتی فیلمساز اولویتش شرکت در جشنواره‌های داخلی نباشد، نتیجه‌اش می‌شود فیلمسازی براساس استانداردهای فستیوال‌های خارجی و تن دادن به سیاست‌ آن‌ها. نتیجه‌اش می‌شود همین که فیلم هنوز پروانه نمایش نگرفته، در کن به نمایش در می‌آید و کارگردانش صراحتا اعلام می‌کند که این بار کوتاه بیا نیست و توقیف فیلم را به سانسور ترجیح می‌دهد! با این حساب تماشاگر ایرانی حتی شاید نتواند فیلم را روی پرده تماشا کند و این یعنی از بین رفتن اعتبار سینمای داخلی در بین مخاطبان!

یکی از مسائلی که تا حد زیادی در این وضعیت نقش دارد، سیاست‌های شناور و چندگانه مسئولین سینما است. بارها اتفاق افتاده که فیلمی با پروانه ساخت، نتوانسته پروانه نمایش بگیرد؛ چراکه در این میان دولت عوض شده و بالطبع، سیاست‌های سینمایی نیز تغییر کرده‌اند؛ موضوعی که اتفاقا سعید روستایی هم به آن اشاره کرد. نبود ضوابط استاندارد و ثابت، برای سینماگران و حتی علاقمندان به این هنر تاثیرگذار آزاردهنده است.

Iran film rules are 'extreme and tedious': director at Cannes

از حق نگذریم، جشنواره‌های خارجی هم از فیلمسازان ما به خوبی استقبال می‌کنند. نمونه‌اش همین کن ٧۵‌ام که یکی از داوران اصلی آن اصغر فرهادی است؛ فیلمسازی با سابقه بین‌المللی درخشان که تا به حال داور فجر خودمان نبوده است!

فیلمساز ایرانی گویا آنقدر که برای آن طرفی‌ها اهمیت دارد، برای مسئولان کشور مهم نیست و این رویکرد، نتیجه‌ای ندارد جز از دست رفتن ظرفیت‌ها. سینما را نمی‌توان با چند کارگردان خاص و ساخت فیلم در چند ژانر مشخص زنده نگه داشت. سینما معجزه قرن اخیر است و از دست دادن آن، به معنای واگذاری میدان به رقبا است. آن هم در شرایطی که سینمای آمریکا و اروپا با قدرت هرچه تمام‌تر در حال تاثیرگذاری بر مخاطبان جهانی است.

اهمیت این موضوع آن قدر بالا است که  سال‌ها پیش، شهید مرتضی آوینی هم در نقدی که به جشنواره هفتم فجر نوشته بود، به وضوح به این موضوع اشاره کرده است. در بخشی از این نقد آمده:

"… اما حقیقت این است که کسب توفیق در جشنواره‌های خارج از کشور ارزشی را اثبات نمی‌کند و اگر داوری فیلم‌ها در جشنواره فجر نیز بخواهد همین سان باشد که امسال بود، باید گفت که کسب توفیق در جشنواره فجر نیز ارزشی را اثبات نمی‌کند. آن‌ها به تکنیک محض جایزه نمی‌دهند و راهشان نیز با ما متفاوت است. تکنیک و محتوا را نیز نمی‌توان از یکدیگر تفکیک کرد و چون این چنین است، پر روشن است که آن‌ها کدامین فیلم‌ها را خواهند پذیرفت. کسی مخالف شرکت در جشنواره‌های خارج از کشور نیست، اما آن چه که اصلا در شأن ما نیست، شیفتگی و مقهوریت و مرعوبیت در برابر آن‌ها است. "

امید است مسئولین فرهنگی و سینمایی کشور در رویکرد خود تجدید نظر کنند تا جان دوباره به جشنواره‌های داخلی باز گردد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.