به همین مناسبت در این یادداشت، معنا و ابعادِ موضوع «انسان انقلابی» و راهِ حفظ «روحیه انقلابی» را براساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی بررسی میکنیم.
انقلاب یک رود جاری است
«این خطاست که گمان کنیم انقلابی فقط آن کسی است که در دوران امام بوده است، یا در دوران مبارزات در کنار امام بوده است؛ نه، بعضی کأنّه اینجور خیال میکنند که انقلابیون آن کسانی هستند که در دوران امام یا در دوران مبارزات یا در دوران حکومت امام بزرگوار حضور داشتند... جوانها انقلابیاند و میتوانند انقلابی باشند... انقلاب یک شط جاری است». (۱۴/۰۳/۱۳۹۵)
یک نمونه از جوانانی که امام(ره) را ندیده بودند اما از عمق جان مؤمن به انقلاب و انقلابیاند شهید حججی است: «یک حرکت وسیع فرهنگی علیه کشور ما در دهه ۷۰ شروع شد؛ حالا شما نگاه کنید؛ متولدین دهه ۷۰، امروز دارند میروند بهعنوان مدافع حرم جان میدهند، سر میدهند و نیرو میدهند؛ نعششان برمیگردد! چه کسی این را حدس میزد؟...» (۲۲/۰۵/۱۳۹۷) در این نگاه «انقلاب مثل آتشفشان است، تمام شدن ندارد؛ مثل یک جویباری است، اگر آنجا نجوشد اینجا خشک خواهد شد؛ دارد میجوشد که میبینید اسلام و قرآن در جریان است و همچنان دشمن را میلرزانَد و میترسانَد و دوستها را شاداب میکند و به قوت وادار میکند». (۰۵/۰۹/۱۳۶۸)
انقلابی کیست؟
انسان و جمعِ انقلابی در پرتو شناخت حقیقتِ انقلاب شناخته میشود. نکته بنیادین این است که «انقلاب یک حادثه دفعی نیست؛ انقلاب یک دگرگونی است؛ این دگرگونی بهتدریج انجام میگیرد». (۱۹/۱۱/۱۳۹۴)
«انقلاب تمام نمیشود، انقلاب استمرار دارد، انقلاب ادامه دارد، انقلاب متوقف نمیشود. یک صیرورتی وجود دارد؛ صیرورت یعنی شدن، شدنِ دائم، تحول دائمی؛ در مسیر انقلاب یک صیرورت دائمیای وجود دارد که این صیرورت دائمی، بهتدریج آن آرزوهای بزرگ را، آن ارزشهای والا را، آن آرمانها را در جامعه تحقق میبخشد». (۰۷/۰۳/۱۳۹۷) بنابراین انقلابی کسی است که در این حرکت دائمی برای تحققِ اهداف و آرمانهای انقلاب نقش ایفا کرده و مجاهدت میکند: «آرمانهای انقلاب در کوتاهمدت تحقق پیدا نمیکند؛ اگر بخواهیم این آرمانها در جامعه تحقق پیدا کند، یک حرکت بلندمدت لازم دارد. یعنی چه؟ یعنی زنده بودن انقلاب. ببینید! اینکه مدام میگوییم انقلابی باشیم، انقلابی بمانیم، معنایش این است. اگر چنانچه انقلاب استمرار پیدا کرد، تحقق این آرمانها ممکن خواهد شد» (۰۷/۰۳/۱۳۹۷) و «باید بگوییم آرمانها مثل قلهاند... آرمانها را به این تشبیه کنید. انسان دوست میدارد به آن قله برسد». (۰۶/۰۵/۱۳۹۲)
در این چارچوب تفکر انقلابی شاخصهای معینی دارد: «شاخص اول، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب؛ شاخص دوم، هدفگیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها... شاخص سوم، پایبندی به استقلال همهجانبه کشور، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی -که مهمتر از همه است- و استقلال امنیتی؛ شاخص چهارم، حساسیت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از او... شاخص پنجم، تقوای دینی و سیاسی است. این پنج شاخص اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعاً انقلابی است» (۱۴/۰۳/۱۳۹۵)
از راه برگشتهها
اما فتحِ قلهها آسان نیست. همیشه هستند کسانی که از نفس میافتند و دچار آفتِ ارتجاع و برگشت از مسیرِ حق میشوند؛ «بعضی در بین راه برمیگردند؛ البته اینها به ضرر خودشان عمل میکنند؛ «فمن نکث فانّما ینکث علی نفسه». آن کسانی که از راه انقلاب برگردند، مثل کسانی هستند که در تابستان روزه گرفتهاند و تا اواخر روز، روزه را حفظ میکنند، اما یک ساعت به غروب، دو ساعت به غروب طاقتشان تمام میشود؛ افطار میکنند». (۱۴/۰۳/۱۳۸۷)
معمولاً از راهبرگشتهها و آنان که گرفتارِ ریزش شدهاند توجیهاتی هم دارند. آنها «برای وادادگی بهانه میآورند، برای پشیمانی بهانه میآورند؛ بهانه هم این است که دنیا تغییر کرده، همه چیز عوض شده» (۲۶/۰۶/۱۳۹۲) «بعضیها با نام عقلانیت، با نام اعتدال، با نام پرهیز از جنجال و دردسر بینالمللی، میخواهند از مبانی انقلاب و اصول انقلاب کم بگذارند! این نمیشود؛ این نمیشود. این نشانه بیصبری و نشانه خسته شدن است. گاهی این خسته شدن را - که خودشان خسته شدهاند -به مردم نسبت میدهند» (۱۹/۰۶/۱۳۸۷) لذا «عدهای خیال کردند انقلاب کهنه شد یا کهنهشدنی است. اعلام کردند انقلاب تمام شد! خودشان تمام شده بودند؛ خودشان ذخیرهشان ته کشیده بود، قادر به ادامه راه نبودند؛ دنیا را، جامعه را، انقلاب را به خودشان قیاس کردند؛ اشتباه کردند». (۳۱/۰۶/۱۳۸۹)
این ریزش و انقلابی نماندن اما دلیل روشنی دارد. «وقتی با خدا قطع رابطه شد، انسان حتی خودش را هم درست نمیتواند بشناسد، چه برسد به جامعهاش، چه برسد به آرمانهایش. چه جور انسان با خدا قطع رابطه میکند؟ وقتی که هوسها، گرایشهای مادی، خودمحوریها بر جان انسان غلبه پیدا کرد و این جاذبهها مثل تار عنکبوتی، حشره ضعیفِ همت و ایمان آنها را در خود فرا گرفت، آن وقت متوقف میشوند. اینجوری داشتیم. در گذشته هم داشتیم، در آینده هم خواهیم داشت؛ اینها ریزشها هستند. آن کسانی که از راه انقلاب و مسیر انقلاب باز میمانند، لزوماً کسانی نیستند که از اول، کمر دشمنی با انقلاب بستهاند. وقتی که انگیزه مادی بر انسان غلبه کرد، در راه میماند؛ وقتی هدفهای کوچک و حقیرِ شخصی رسیدن به مال و منال، رسیدن به تجملات، رسیدن به ریاست، رسیدن به قدرت، برای انسان شد هدف، هدف اصلی از یاد میرود». (۳۱/۰۶/۱۳۸۹)
رمز انقلابیماندن
حقیقت این است که «مشکلتر از انقلابی بودن و گرایش انقلابی داشتن، انقلابی ماندن است؛ چه فرد، چه جمع» (۰۴/۰۳/۱۴۰۱) و البته «انقلابی ماندن» هم راه و قاعده مشخص و ثابت و مستحکمی دارد: «برای اینکه بتوانیم خودمان را انقلابی نگه داریم باید چکار کنیم؟ توصیه بنده این است که باید مراقبه کنیم، باید حسابکشی کنیم از خودمان. مراقبه دائمی لازم است. ما انسانها ضعیفیم، در معرض خطریم، در معرض لغزشیم؛ مراقب باشیم، مراقب خودمان باشیم. این مراقبت، در اصطلاح قرآنی و اسلامی، اسمش تقواست؛ تقوا یعنی همین مراقبت دائمی از خود که دامن انسان گیر نکند به این خارهای دُور و بَر» (۰۶/۰۳/۱۴۰۰) اهمیت موضوع در این است که «هر چیز دیگری قابل خسته شدن است، جز ایمان با طراوت دینی». (۰۹/۰۲/۱۳۹۲)
نکته مهم اما این است که «گمان مصونیت از انحراف را مطلقاً در خودمان نباید راه بدهیم؛ یعنی هیچکس نباید بگوید وضع ما که روشن است و مثلاً در خط صحیح و در خط دین و خدا داریم حرکت میکنیم و منحرف نمیشویم؛ نه، چنین چیزی نیست. (۱۷/۰۷/۱۳۸۴)
نهایت خط انقلابیماندن نصرت خداست
کلام آخر اینکه «انقلاب اسلامی یک حقیقت است، برخاسته از یک سنت الهی است؛ این را نمیشود از بین برد، این را نمیشود متزلزل کرد» (۲۹/۱۰/۱۳۸۸) «اینجور نیست که با روی گرداندن کسانی، این حرکت عظیم، این بنای معظم و شامخ تکان بخورد. با برگشتن یک عدهای از این قافله عظیم، هرگز این قافله از راه باز نمیماند... دلها را باید نگه داشت». (۲۲/۰۷/۱۳۹۱) و نهایتِ خط انقلابیگری و انقلابی ماندن هم پیروزی و نصرت الهی است. «آینده ملت ایران، رسیدن به قلههای والای علم، اقتدار، رفاه و شرف است. این آینده حتمی است و این وعده الهی است. قرآن به ما وعده داده است، اسلام به ما وعده داده است که اگر ملتها حرکت کنند، ایمان نشان بدهند، غیرت نشان بدهند، خسته نشوند، صبر پیشه کنند، استقامت کنند، حتماً به هدفهای خودشان خواهند رسید». (۰۸/۰۸/۱۳۸۷)
نظر شما