به گزارش قدس آنلاین، در روزهایی که همچنان از شنیدن جزئیات تازه فاجعه متروپل، تنمان میلرزد و نگران تکرار آن در متروپلها و پلاسکوهای دیگر هستیم، فراموش نکنیم که ۱۶۰ هزار هکتار بافت فرسوده و ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار خانه سستبنیان احداث شده در آن، هر لحظه میتواند صدای ناقوس مرگ را برای ۲۱.۵ میلیون نفر از هموطنانمان به صدا درآورد.
خطر فاجعه هایی عمیق تر از متروپل و پلاسکو
این روزها، از مسئولان دولتی گرفته تا نمایندگان مجلس و اعضای شوراهای شهر، همه درباره اهمیت مقاومسازی ساختمانهای بلندمرتبه ناایمن صحبت میکنند و عزمشان برای تقویت قوانین و تشدید مجازات عاملان قد کشیدن ناایمنها جزم شده است؛ اگرچه بهتر بود این عزم، پنجسال قبل و بعد از فاجعه پلاسکو جزم میشد تا جلوی فاجعهای مانند متروپل را بگیرد، اما باز هم مغتنم است و امیدبخش. با این حال واقعیت نگرانکننده دیگری وجود دارد که به نظر میرسد کمتر مورد توجه است.
سقف های لرزان روی سر ۲۱ میلیون نفر
در کنار بلندمرتبههای ناایمن، کوتاه مرتبههای غیرمقاوم فراوانی هم در کشور وجود دارد که عمده آنها در بافتهای فرسوده احداث شده است. گزارشی که «محمد آیینی» معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری در این باره ارائه کرده است، وضعیت بحرانی این حوزه را به خوبی تشریح میکند:
* بیش از ۱۶۰ هزار هکتار بافت فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی در کشور وجود دارد.
* حدود پنج میلیون و ۷۰۰ هزار واحد مسکونی در بافتهای فرسوده وجود دارد که از این تعداد بیش از دو میلیون و ۵۶۰ هزار واحد، هیچ سازه مستحکمی ندارند.
* بیش از ۲۱.۵ میلیون نفر در بافتهای فرسوده کشور زندگی میکنند که عمده آنها از اقشار کم درآمد هستند و ۱۱ میلیون نفر از این جمعیت به دلیل سکونت در ساختمانهای فاقد سازه مستحکم، به شدت در معرض خطر هستند.
تسهیلات ۳۵۰ تا ۶۰۰ میلیون تومانی
برای حل این مشکل، دولت از سال ۹۸ تسهیلات ویژهای برای نوسازی بافتهای فرسوده درنظر گرفت که در سال جدید، سقف این تسهیلات به ۶۰۰ میلیون تومان هم رسیده است. به گفته مدیر عامل شرکت بازآفرینی شهری ، در سال جاری تسهیلات نوسازی بافت فرسوده در محدوده بافتهای فرسوده پیرامون حرمهای مطهر در چهار کلانشهر تهران، قم، مشهد و شیراز ۶۰۰ میلیون تومان، در سایر محدوده بافت فرسوده تهران ۴۵۰ میلیون تومان و در سایر کلانشهرها ۴۰۰ میلیون تومان و در سایر شهرها ۳۵۰ میلیون تومان با سود حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد است که ۱۵۰ میلیون تومان از مبلغ این وامها هم نرخ سود صفر درصد دارد.
فقط یک درصد متقاضی تسهیلات!
طبق اعلام دیروز مدیر عامل بانک مسکن، تاکنون ۳هزار و ۸۵ میلیارد تومان از این تسهیلات هم به متقاضیان پرداخت شده که یک هزار و ۱۸۶ میلیارد تومان آن در دولت سیزدهم بوده است؛ اما مسئله نگرانکننده این که، به گفته محمود شایان، طی دو سال سپری شده از اجرای این طرح، فقط ۲۸هزار و ۸۷۰ واحد مسکونی از این تسهیلات استفاده کردهاند، یعنی فقط یک درصد از ۲ میلیون و ۵۶۰ هزار واحد مسکونی فاقد سازه مستحکم!
ترس مردم از بازپرداخت تسهیلات
یکی از دلیل این استقبال کم، کاملا مشخص است و مسئولان هم به خوبی از آن مطلعاند. به عنوان مثال، «حسن علیزاده» معاون مسکن اداره کل راه و شهرسازی خراسان جنوبی گفته است: ساکنان بافتهای فرسوده، توانایی بازپرداخت وامها را ندارند و از تسهیلات استفاده نمیکنند. به گفته «محمد آیینی» مدیر عامل شرکت بازآفرینی، برای حل این مشکل مدت بازپرداخت تسهیلات که تا ۱۲ سال بوده، طولانیتر خواهد شد و به ۲۰ سال خواهد رسید؛ اما مشخص نیست این تصمیم، تاثیری در میزان استقبال مردم خواهد داشت یا نه.
تجربه بد
یک دلیل دیگر این بیمیلی، تجربه تلخ ساکنان بافتهای فرسوده است. «اقبال شاکری» عضو کمیسیون عمران مجلس در این باره گفته است: یکی از دلایلی که منجر به شکست طرح نوسازی بافتهای فرسوده شده، این است که این بناها به گونهای تخلیه و نوسازی شدند که ساکنانشان از نتیجه کار رضایت نداشتند و روند زندگی آنها دچار اختلال شد».
خطر جدی برای تهران، مشهد و اصفهان
قطعا بررسیهای بیشتر و دقیق این موضوع، میتواند با ارائه راهکارهایی برای حل مشکلاتش همراه باشد؛ اما فراموش نکنیم که هر روز تاخیر و تعلل در نوسازی بافت فرسوده، یعنی سنگینتر شدن سایه تخریب این بناها با کوچکترین حادثه طبیعی روی سر ۱۱ میلیون هموطن، که طبق آمار بسیاری از آنها ساکن حاشیه کلانشهرهای تهران، مشهد و اصفهان هستند.
باید مردم را نگران کرد و ترساند اما ...
علی بیتالهی عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به نکات مهمی در این باره اشاره کرده است:
* بافتهای فرسوده بدون جلب مشارکت و استقبال ساکنان آنها، امکان نوسازی ندارد.
*طبق مطالعات میدانی انجام شده، یکی از دلایل مهم همراهی نکردن مردم با نوسازی، اقناع نشدن و اعتماد نداشتن به دستاندرکاران بخش خصوصی و دولتی ساخت و ساز مسکن است. مثلا شهرداریها با وجود اینکه وعده تکمیل و تحویل یک ساله ساختمان جدید را میدهند، اما مردم اعتماد نمیکنند و به دلیل برخی تجربهها، تصورشان این است که شاید تا ۵ سال دیگر هم خانه جدید به آنها تحویل نشود.
*دلیل دیگر، مالکیتهای متفاوت در این بافت است؛ برخی مستاجرند و برخی هم با وجود مالک بودن، در این خانهها سکونت ندارند.
* مسئله مهم دیگر این که، برخی خانههای بافت فرسوده، محل اشتغال و امرار معاش مردم است و به عنوان مثال در زیرزمین یا روی پشتبامهایشان فعالیت اقتصادی دارند و از ترس نابود شدن شغل، تمایلی به نوسازی نشان نمیدهند.
* در کنار این دلایل، موضوعاتی مانند دلبستگی عاطفی و وابستگی به خانههای قدیمی هم وجود دارد که گاهی مانع از نوسازیها میشود.
بیتالهی درباره راهکار مدیریت این شرایط و پیشگیری از بحرانهای احتمالی هم میگوید: گاهی برخی مسئولان از روی دلسوزی به ما تذکر میدهند که مردم را زیاد نگران نکنیم اما من معتقدم این حرف درست نیست و حتما باید ساکنان بافتهای فرسوده را از خطراتی مانند ریزش ساختمان با یک زمین لرزه متوسط ترساند؛ البته نکته مهم این است که اگر فقط هشدار بدهیم و دستگاههای متولی شتاب کافی برای تسریع در نوسازی خانههای مردم نداشته باشند، این ترساندن به جز ایجاد التهاب بین مردمی که عمدتا در فقر و رنج به سر میبرند، نتیجهای ندارد، ضمن آنکه کل موضوع بافت فرسوده و خطرات آن را هم برای مردم بیاهمیت می کند.
منبع: خراسان
نظر شما