خراسان به دلیل دارا بودن زمینهای حاصلخیز، جمعیت فراوان و قرار گرفتن در مسیر تجاری و راهبردی جاده ابریشم، در جغرافیای سیاسی و اقتصادی آن روزگار، جایگاهی ممتاز داشت. نخستین گروه از مسلمانان، تحت فرماندهی عبدالله بن بدیل بن ورقاء خزاعی وارد خراسان شدند و توانستند منطقه طبس در جنوب این خطه را فتح کنند. این فتوحات به تدریج تا شمال خراسان بزرگ و در نهایت تا ماوراءالنهر کشیده شد و اکثریت آنها با صلح انجام گرفت. البته بروز قیامهای متعدد در این منطقه نشان میدهد حاکمان آن دوران که به خراسان فرستاده شده بودند، چندان در میان مردم این ولایت، به عدالت و حُسن سلوک رفتار نکردند. با آغاز خلافت امیرمؤمنان(ع) در سال ۳۵ق، آن حضرت برای برقراری آرامش در سرزمینهای اسلامی، تعدادی از کارگزاران مورد اعتماد خود را به خراسان روانه کرد. این افراد که عموماً در نیشابور، مرو و طوس بیتوته میکردند، حکومت اراضی میان سناباد و نوغان قدیم را که بعدها مشهدالرضا(ع) در آن پا گرفت، بر عهده داشتند.
خواهرزاده امام علی(ع) در خراسان
طبق گزارش ابوسعید گردیزی، مورخ و جغرافیدان قرن پنجم در کتاب «زینالاخبار»، نخستین کسی که از سوی امام علی(ع) به حکومت خراسان رسید و به این منطقه آمد، شخصی به نام «جعده بن هُبیره» بود. وی را فرزند امّهانی، خواهر تَنی امیرمؤمنان(ع) دانستهاند. دلیل این انتخاب را باید حساسیت اوضاع خراسان بدانیم. گفتیم که رفتارهای نه چندان منصفانه حاکمان قبلی، مردم این خطه را به شورش واداشته بود. این شورشها در دوران خلیفه سوم به اوج خودش رسید و پس از قتل وی، خراسانیان عملاً مالیات و جزیه به حاکم مسلمان پرداخت نمیکردند؛ حتی ابوحنیفه دینوری، مورخ مسلمان قرن نهم در «اخبارالطوال» آورده است که جمعی از مردم نیشابور یکی از اعقاب ساسانیان را به شهر آورده و به حکومت گماشته بودند که با مقاومت ایرانیان مسلمانان این شهر، راه به جایی نبردند. امیرمؤمنان(ع) با توجه به این اوضاع در هم ریخته، باید فردی را به خراسان میفرستاد که از هر نظر مورد اعتماد و وثوق ایشان بود. نکته جالب توجه این است که بدانید ساختار اداری خراسان پس از فتح توسط مسلمانان، با دوران پیش از آن تفاوتی نداشت؛ دهقانان و مرزبانان دوره ساسانی بر مسئولیتهای خود ابقا شده بودند و کارهای جزئی توسط آنها سر و سامان میگرفت. همچنین طبق روایت بلاذری در «فتوحالبلدان»، امیرمؤمنان(ع) برای دهقانان (بزرگ مالکان)، اُسواران (نظامیان) و دهسالاران (کدخداها) نامهای عمومی مبنی بر رسمیت ابنهبیره نوشت و فرمان داد مالیاتها را به او پرداخت کنند و این فرمان، شامل بزرگان نوغان، سناباد و طوس نیز میشد.
چشیدن طعم عدالت علوی
ابنهبیره پس از ورودش به خراسان کوشید با اصلاح امور، آرامش را در این بخش از ممالک اسلامی برقرار کند. حضور وی موجب شد ساختارهای مالی در این منطقه، نظم و نسق درستی بیابد و از اجحاف و ستمکاری تا حد زیادی جلوگیری شود. حدود یک سال پس از آغاز مأموریت ابنهبیره، امیرمؤمنان(ع) وی را به مرکز خلافت اسلامی فراخواند و کار دیگری را به وی سپرد و به جای ابنهبیره، عبدالرحمن بن اَبزی خُزاعی را به خراسان فرستاد. او پس از ورود به این ناحیه، از مناطق مختلف آن بازدید کرد و چند صباحی را در منطقه میان سناباد و نوغان، حدود مشهد امروز گذراند. گردیزی در «زینالاخبار» درباره عبدالرحمن مینویسد: «عبدالرحمن مرد خردمند و پاکدین بود و با مردم معاملت کرد و رسمهای نیکو نهاد». حضور عبدالرحمن و تلاش او برای تداوم کارهای ابنهبیره در خراسان سبب برقراری آرامش در این خطه و ممانعت از بروز شورش و نیز هجوم بقایای ساسانیان که در آن سوی ماوراءالنهر به دنبال فرصتی برای تسلط بر خراسان بودند، شد. عبدالرحمن تا سال ۴۰ق یعنی زمان شهادت امام علی(ع) در خراسان باقی ماند و در دوران کوتاه خلافت امام حسن(ع) نیز این مسئولیت را دارا بود. در عهد حکمرانی عبدالرحمن، خراسان به سبب رفتار عادلانه وی، در آرامش کامل به سر برد. این وضعیت در شرایطی رقم خورد که هنوز بخش زیادی از مردم این ناحیه، مسلمان نشده بودند. اما رفتار منصفانه و توأم با خیرخواهی کارگزار امام علی(ع) موجب رضایت خاطر همه اتباع حکومت اسلامی اعم از مسلمان و غیرمسلمان شد. با قدرت گرفتن معاویه و نوع نگاه وی به ایرانیان، شرایط در خراسان نیز تغییر کرد و ناحیه نوغان و سناباد، محل وقوع قیامها و حوادث تاریخی متعددی شد.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
نظر شما