تحولات منطقه

فوتبال ایران نیازمند یک همّیّت از جانب مردمی است که با این رشته زندگی می‌کنند تا دست شاه‌مهره‌ها از منافع بی‌حد آن کوتاه شود.

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، چقدر دور باطل فوتبال ایران باید ادامه پیدا کند تا آرام بگیرد؟ این سوال دلسوختگانی است که چون عزت فوتبال کشور را می‌خواستند درها به روی آنها بسته‌ شد. فوتبال ایران را کاسبان و دلالان غصب کرده‌اند و چون نفع‌شان در بی‌سروسامانی است گوش فلک را با شعارهایی که پشیزی نمی‌ارزد پُر کرده‌اند تا کسی صدای آنهایی که فرهیختگی فوتبال ایران آرزویشان است را نشنود.

فوتبال ایران از بی‌پولی می‌نالد؛ اما ناکامی یک مربی، ۴۰ میلیارد تومان ارزش دارد و بازیکنش هم مدت‌هاست قرمز و آبی و هوادار را به سخره گرفته است. این‌ها بازیگرانی هستند که سنگینی‌شان روی دوش فوتبال است و نمی‌گذارند این رشته از خاکستر برخیزد.

۲۱ سال پیش عنوان "حرفه‌ای" به لیگ فوتبال ایران اضافه شد تا حداقل ظاهری آبرومند پیدا کند؛ اما همان کاسبان و دلالانی که سیاست‌شان را بر اساس غریضه گرگ‌ها چیده‌اند هدف را تغییر داده‌اند تا نگاه‌ها سمت واقعیت‌ها نرود. همین که مردم سمت هیاهوهای پُر از تهی بروند برایشان حکم بُرد دارد. دعواها و هوچی‌گری‌های زرگری‌شان مصداق همین موضوع است.

فوتبال ایران شبیه رینگ‌های زیرزمینی شده که پول را کسی در جیب خود می گذارد که نه کتک زده و نه کتک خورده است. هر روز تیتر رسانه‌ها از حمله مدیر و مربی و بازیکن به یکدیگر می‌گوید؛ تیترهایی که هر روز تکرار می‌شوند؛ اما تنها عایدی این تیترها داغ ماندن تنور کاسبان است.

نجات فوتبال ایران به آرزویی محال تبدیل شده است. مگر می‌شود کسانی که سال‌ها منافع این فوتبال را به جیب خود گره‌ زده‌اند حذف کرد؟ آنها دغدغه فوتبال ندارند؛ چون خودشان را جزو اهالی آن نمی‌دانند. مستاجرانی هستند که برایشان اهمیتی دارد پایه‌های فوتبال ایران لرزان شود. تا زمانی که این پایه‌ها فرو نریزد می‌مانند و وقتی فوتبال ایران بر سر اهالی آن هوار شد می‌روند و در جایی دیگر تور خود را پهن می‌کنند.

فوتبال هنوز هم یکی از معدود دلخوشی‌های مردم است و ناکامی آن ناخوشی مردم را در پی دارد. هر چند برای شاه‌مهره‌هایی که پشت‌پرده فوتبال ایران را تشکیل داده‌اند چنین مسائلی اهمیت ندارد. مردم برای‌شان ابزار است؛ چون هیاهویی که حول فوتبال شکل می‌گیرد بدون حضور مردم امکان‌پذیر نیست. گاهی اگر لازم بدانند در قامت حامی هواداران هم ظاهر می‌شوند؛ اما این موضوع فقط ایفای نقش در قالب سناریوهای‌شان است.

همان‌هایی که یک روز در فوتبال ایران غریبه بودند آمدند و منافع آن را برای خودشان خواستند و حالا آنقدر فربه شدند که سنگینی‌شان نفس این فوتبال را گرفته است. در دورهمی‌ این غریبه‌ها برای فوتبال ایران نقشه‌ها کشیده می‌شود و چون منافع آنها با یکدیگر گره خورده در مسیری گام برمی‌دارند که به نابودی فوتبال ایران ختم می شود.

احیای فوتبال ایران نیازمند آگاهی مردمی است که فوتبال برایشان اهمیت دارد. آنها هستند که باید مراقب باشند ابزار شاه‌مهره‌ها نشوند. بدانند که هیاهوها و دعواهای رنگی‌شان برای عده‌ای نان دارد؛ نان میلیاردی که به سفره مهره‌های پشت‌پرده فوتبال ایران می‌رود باید به سنگ تبدیل شود. این اتفاق نیازمند یک همیت است. همّیّتی که باید فراتر از همه رنگ‌ها باشد.

نویسنده: آرش عبدی

منبع: ایرنا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.