به گزارش قدس آنلاین، باشگاههای لیگ برتری به ویژه دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با انبوهی از مشکلات مالی، نداشتن تراز مالی مثبت و روشن نبودن سرمایه اولیه در شرایطی که پروندههای مالی بسیار زیادی علیه آنها وجود دارد و میزان بدهکاریشان سر به فلک گذاشته است.
در فوتبال حرفهای امروز خرید ستارههای گرانقیمت اتفاق عجیبی نیست؛ اما باشگاههایی حق دارند چنین فرایندی را بگذرانند که از نظر مالی دارای انضباط استاندارد باشند و هیچ گونه بدهی معوقهای نداشته باشند که در این صورت بر اساس سرمایه ثبت شده میتوانند تا مرز مشخصی نسبت به خرید بازیکن اقدام کنند و چنانچه از قوانین و مقررات تخطی کنند به عنوان متخلف دادگاهی میشوند و باید در مراجع ذیربط پاسخگو باشند، اما در فوتبال ایران دقیقاً همه چیز برعکس است!
باشگاههای لیگ برتری به ویژه دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با انبوهی از مشکلات مالی، نداشتن تراز مالی مثبت و روشن نبودن سرمایه اولیه در شرایطی که پروندههای مالی بسیار زیادی علیه آنها وجود دارد و میزان بدهکاریشان سر به فلک گذاشته است، اقدام به استخدام بازیکنان تازه وارد میکنند و با عقد قراردادهای نجومی بر میزان بدهکاری خود میافزایند تا به این ترتیب تیم کهکشانی برای خود جمع و جور کنند، در شرایطی که در همین مقطع زمانی هر دو باشگاه به دلیل بدهکاری به طلبکاران داخلی و خارجی پنجره نقل و انتقالاتی آنها مسدود است.
در کنار این دو باشگاه باشگاههای صنعتی نظیر سپاهان، فولاد خوزستان، مس کرمان، گل گهر سیرجان، مس رفسنجان، ذوب آهن به شدت در تکاپوی جذب بازیکن هستند، البته نه به سبک و سیاق تیمهای تهرانی بلکه با اعداد و ارقامی پایینتر اما با وجود این به دلیل افزایش سرسام آور و ناگهانی نرخ فوتبال آنها نیز ناچارند در این برهه قراردادهای میلیاردی را وعده دهند.
حال سؤال اینجاست در شرایط کنونی که کشور دچار مشکلات اقتصادی فراوان است و تحریمهای ظالمانه کشورهای اروپایی و آمریکا علیه مردم ایران اقتصاد ایران را با بحران جدی رو به رو کرده منابع پرداخت این پولها از کجا تأمین میشود؟ آیا نظارتی روی پرداخت این پولها وجود دارد؟ آیا استاندارد مشخصی برای قیمتگذاری یک بازیکن در فوتبال و ورزش ایران وجود دارد یا اینکه تنها به لطف واسطهها و پورسانتبگیرها از منابع دولتی و عموماً بیتالمال این ریخت و پاشها انجام میشود؟
پرداخت ۵۰ میلیارد به یک بازیکن بابت قرارداد سه ساله توسط یک باشگاه شهرستانی یا قرارداد ۲۰ میلیاردی با یک بازیکن که فقط یک بار به اردوی تیم ملی دعوت شده، بر اساس چه قاعده و اصولی صورت گرفته است؟
پرداخت ۱۷ میلیارد تومان به یک لژیونر مصدوم یا قرارداد ۲۰ میلیاردی با یک بازیکن که در مجموع برای تیم سابق خود تنها سه بازی کامل انجام داده است، نشان از کدام رویکرد منطقی و رویه استاندارد دارد؟
امروز بسیاری از افتخارآفرینان کشورمان در میادین بین المللی و مدال آوران المپیک از غم نان به دستفروشی و بساط کردن کنار خیابان روی آوردند، چگونه باید در این شرایط یک فوتبالیست نازپرورده این رقم های هنگفت را برای کمتر از هفت ماه دریافت کند؟ آیا این رویه با شعارهای عدالتخواهی دولت در حوزه معیشت اجتماعی همخوانی دارد؟ چرا نهادهای نظارتی به پرونده نقل و انتقالات و مصائبی که عدهای مدیر هزینه گرا بر پیکره فوتبال ورشکسته ایران وارد میکنند ورود نمیکند؟ جامعه تا کی باید شاهد این بیتفاوتی باشد؟
خبرنگار: سینا حسینی
انتهای پیام/
نظر شما