براساس اعلام طرف غربی گفتوگوها بهدلیل تکرار برخی خواستههای حلشده از سوی طرف ایرانی به نتیجه نرسیده ،
حال آنکه امیرعبداللهیان این دور از مذاکرات را مثبت ارزیابی کرده است.از طرفی محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی نیز بازگشایی پرونده موسوم به pmd از سوی غرب را شاهدی بر به نتیجه نرسیدن گفتوگوهای دوحه عنوان کرده است.
اما واقعاً این دور از مذاکرات چه نتیجهای داشته و برای ادامه چه اقداماتی باید صورت پذیرد. پنج کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با قدس از زوایای مختلف این مذاکرات را ارزیابی کردهاند:
پیام مذاکرات دوحه
دکتر روح الله مدبر، تحلیلگر ارشد مسائل اوراسیا معتقد است: اقدامات رسانهای غربیها پیش و پس از مذاکره قطر، علیه ایران و برای القای ترس و امتیازگیری یکجانبه بود. سیاستخارجی متوازن دوستی ایران با همسایگان و دعوت از دکتر رئیسی برای حضور در اجلاس بریکس (اجلاس اقتصادهای نوظهور) ضمن تأکید همهجانبه بر مزیتهای ترانزیتی ایران در اقتصاد سیاسی منطقه اهمیت بالایی دارد. روسها اعتراف کردهاند روابطشان با تهران راهبردی شده و این به منزله پیچیدهشدن معادلات ایران و روسیه است. رشد مزیتهای ترانزیتی ایران با همسایگان بهمرور موجب کماثر شدن تحریمها خواهد شد. تلاش ایران برای تداوم مشارکت در ائتلافهای بینالمللی اهمیت بالایی دارد. مذاکرات قطر اثبات کرد طرفغربی، دچار اضطرار در گفتوگو است. تداوم مقاومت موجب احقاق حقوق ما خواهد شد. «القای دروغ بزرگ» خطر رفتن ایران به ذیل اصل هفتم منشور ملل متحد از اکاذیبی است که جریانهای رسانهای غربگرای داخلی و خارجی بهدنبال القای آن به نفع یکجانبهگرایی آمریکا هستند.
انتخاب قطر به عنوان میزبان مذاکرات چه معنایی دارد؟
دکتر علی سروش استاد دانشگاه و کارشناس مسائل غربآسیا در پاسخ به این پرسش میگوید: تغییر مکان مذاکرات از وین به قطر به پیشنهاد ایران حاکی از نیاز طرف مقابل به گفتوگو در هر زمان و مکانی است. برگزاری این نشست به درخواست مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حاکی از اثرگذاری دیپلماسی فعال ایران است. مذاکره موفق، مستلزم تغییر راهبرد طرف غربی است. ایران بهدنبال تضمین جدی و راستیآزمایی ادعاهای طرف مقابل است. طرف آمریکایی تصور میکند میتواند با تداوم سیاست مذاکره برای مذاکره امتیازگیری یکسویه را رقم بزند، اما راهبرد ما مذاکره برای تحقق منافع ملی است. ایران باید رویکرد فعالتری در اعمال محدودیت بر سر راه آژانس داشته باشد تا طرف غربی کوتاه بیاید.
مذاکرات مثبت بود، زیرا...
دکتر ثمانه اکوان، کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با قدس ضمن اشاره به مثبت بودن مذاکرات دوحه میگوید: نقشآفرینی قطر بهعنوان میانجی در مذاکرات احیای برجام اقدام حمایتی قابل توجهی است. برگزاری مذاکره در منطقه غرب آسیا یعنی تنزل اروپا به واسطه سیاسی و بازیکن درجه۲ میدان دیپلماسی آمریکاییها. در گفتوگوهای قطر، آمریکاییها با تکرار پیشنویس برای مذاکرات وین آمده بودند تا بار دیگر اهداف خود را به تیم ایرانی بقبولانند، اما با هوشمندی ایران، این اتفاق نیفتاد چرا که هدف آمریکا بازگشت به برجام بدون اجرای تعهداتش بود. این اقدام آمریکاییها ناشی از فشار محور عبری-عربی منطقه است که نمیخواهند ایران از برجام انتفاع داشته باشد. جمهوری اسلامی میداند آمریکا و رژیم صهیونیستی و اعراب منطقه در نهایت به برجام نیاز دارند، پس همچنان به مذاکرات امیدوار است.
اقناع افکار عمومی را دستکم نگیریم!
دکتر مهدی خورسند پژوهشگر مسائل اوراسیا نیز ضمن تأکید بر اهمیت افکار عمومی میگوید: برگزاری یکباره گفتوگوها در دوحه این پیام را به ذهنها متبادر کرد که انگار قرار است ایران و آمریکا مستقیم مذاکره کنند. وزارت امورخارجه نسبت به آمادهسازی افکار عمومی برای چنین خبری کمکاری کرد. ما در این دور میتوانستیم از ابزارهای چین و روسیه برای تقویت گفتوگوها بهره بگیریم، اما حضور تنهایی ایران و آمریکا و نماینده اتحادیه اروپا در این جلسات کفه ترازو را کمی به سمت طرف غربی یا به طرف آمریکایی سنگینتر میکرد. رفتار آمریکاییها حاکی از آن است که در حال نزدیک شدن به انتهای مسیر مذاکرات احیای برجام هستیم. دروغپردازی آمریکا مبنی بر طرح مجدد مسائل حلشده قبلی از سوی ایران، وارونه نمایی رسانهای است. صحبت بر سر تضمین برای حقوق ملت ایران است. دستاورد ما از برجام به واسطه سهل انگاری و مثبت اندیشی دولت قبل تقریباً هیچ بوده است. اما اینبار چنین نیست. ارزیابی مثبت ایران از مذاکرات، به این دلیل است که جمهوری اسلامی توانسته است حرف خودش را به طرف مقابل تفهیم بکند و به آنها بقبولاند که قرار نیست از حقوق ملیمان کوتاه بیاییم.
علل ماندگاری آمریکا در برجام
دکتر ابوالفضل بازرگان کارشناس مسائل حوزه آمریکا هم درباره اصرار ایالات متحده بر ادامه مذاکرات میگوید: در دورانی که جهان به واسطه بحرانهایی نظیر تلاش آمریکا برای مهار چین، بحران انرژی، بحران غذا در اروپا، بحران مهاجران و... دگرگون شده، قطعاً کارتهای بازی ایران در نظام روابط بینالملل بیشتر است. جمهوری اسلامی بسیار راحتتر از توافق سال ۲۰۱۵ میتواند روی شروط خودش ایستادگی کند. اینکه طرف مقابل حاضر نیست شروط ما را بپذیرد برمیگردد به اینکه برنامهای طولانی مدت برای مهار ایران دارد و میخواهد برنامههای موشکی و منطقهای ایران را نیز مورد مذاکره قرار دهد. در این مسئله پای لابی رژیم صهیونیستی وسط است. اینکه ایالات متحده فعلاً شکست برجام را اعلام نمیکند، به دو موضوع برمیگردد. نخست اینکه ایده جایگزین مناسبی برای ادامه بازی با ایران در دست ندارد؛ یعنی مانند قبل نمیتواند بگوید یا جنگ یا توافق؛ تهدید به جنگ و یا افزایش تحریمها نیز به واسطه مقاومت ایران بیاثر شدهاند و فشار حداکثری آنها موجب افزایش توانایی هستهای، موشکی و منطقهای و پهپادی ما شده است. دوم ، آمریکا انتخابات کنگره را در نوامبر امسال پیش رو دارد. دولت بایدن دولت ضعیفی است و همراهی زیادی در کنگره با او وجود ندارد، بههمین خاطر نمیتواند توافقی را به کنگره بدهد که به نفعشان نباشد. همین مسئله، سبب شده آمریکا در حالتی بماند که نه مذاکرات شکست بخورد و نه امتیاز خاصی به ما بدهد.
خبرنگار: حسین محمدی اصل
نظر شما