تحولات لبنان و فلسطین

۳۴ سال پیش در چنین روزی ناو آمریکایی «یواس‌اس جک وینسنس» با شلیک دو موشک هدایت شونده کروز، هواپیمای ایرباس مسافربری ایران را که از بندرعباس عازم دبی بود، هدف قرار داد و ۲۹۰ انسان بی‌گناه و غیر نظامی را به شهادت رساند.

۱۲ تیر، ایرباس و جنگ به سبک آمریکایی

مسافران آن پرواز قربانیان طرحی بودند که باهدف تحت‌فشار قرار دادن منابع درآمدی تأمین‌کننده هزینه دفاع مقدس، رژیم بعث عراق را از زیر بار ناکامی در جنگ خارج کند. پروژه‌ای که از آن به‌عنوان جنگ نفتکش‌ها یاد می‌شد.سالروز جنایت آمریکایی‌ها ما را بر آن داشت تا آن واقعه و اثرات آن را تا به امروز، در گفت‌وگو با سردار اسماعیل کوثری فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله در دوران جنگ تحمیلی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس واکاوی کنیم.

دلیل مداخله مستقیم نظامی آمریکا در سال پایانی جنگ تحمیلی علیه ایران و آنچه در آن سال‌ها جنگ نفتکش‌ها نام گرفت چه بود؟
در سال آخر جنگ شرایط میدانی کاملاً متفاوت از اوایل جنگ تحمیلی بود که بخش‌های قابل‌توجهی از خاک ایران در اختیار نیروهای عراقی قرار داشت. نیروهای ایرانی موفق شده بودند تقریباً تمامی خاک کشور را پس بگیرند و در بخش‌هایی هم ما وارد خاک عراق شده بودیم و عملیات موفق و بزرگی اجراشده بود.
اما آنچه بیشتر موجب دخالت مستقیم نیروهای نظامی آمریکا در جنگ به نفع ارتش بعث و صدام بود، شرایط مقطعی است که از آن به‌عنوان جنگ نفتکش‌ها نام ‌برده می‌شود.
پس‌ از آنکه رژیم صدام بندر بصره و دو پایانه نفتی خود در نزدیکی فاو را از دست داد و برای صادرات نفت به مشکل برخورد، تصمیم گرفت با ناامن کردن خلیج‌فارس، ایران را هم از صادرات نفت محروم کند.
ایران پس از اجرای والفجر ۸ و عملیات 
کربلای ۵ در جبهه‌های دفاع مقدس، در موقعیت برتری قرار گرفت. حامیان صدام و آمریکا و شوروی که از این افزایش قدرت نظامی ایران ترسیده بودند، به بهانه تأمین امنیت کشتی‌های تجاری عراق و نفتکش‌های آن وارد خلیج‌فارس شدند.
در حقیقت ورود نیروهای آمریکایی به منطقه خلیج‌فارس برای مداخله مستقیم در عملیات نظامی به نفع عراق و فشار بر نیروهای ایران بود تا فروش نفت و منبع اصلی درآمد ایران را مختل کند. آمریکایی‌ها سعی داشتند همزمان ایران را عامل ناامنی و تهدید نفتکش‌ها نشان دهند تا در آن روزها بتوانند ائتلافی بین‌المللی علیه کشور ما به بهانه تهدید جهانی شکل بدهند.

ارتش آمریکا در دریا برتری کامل نظامی داشت. حتی در همان روز واقعه حمله موشکی به ایرباس ایران گفته‌شده آن‌ها چند شناور نیروهای ایرانی را در منطقه هدف قراردادند. حمله به یک هواپیمای مسافری و غیرنظامی آن‌هم در داخل فضای ایران به نظر شما با چه هدفی صورت گرفت. آیا آمریکایی‌ها می‌خواستند با این حرکت پیام خاصی به تهران بدهند؟ و آیا به اهداف خود رسیدند؟
آمریکایی‌ها حدود یک سال بود که وارد جنگ نفتکش‌ها شده بودند و به طور مستقیم در جنگ از ارتش عراق حمایت می‌کردند. برای آن‌ها قابل‌قبول نبود باوجود فشار سنگینی که وارد می‌کردند تا با ناامن کردن خلیج‌فارس در منبع اصلی درآمد ایران برای تأمین هزینه دفاع مقدس که صادرات و فروش نفت بود، خلل ایجاد کنند، اما  جمهوری اسلامی ایران مقاومت نشان داده و می‌توانست نفت خود را بفروشد و جنگ را به هر شکلی اداره کند.
در آن مقطع به نظرم آمریکایی‌ها باهدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ما می‌خواستند فشار را به اوج برسانند یا به تعبیر امروز فشار حداکثری را وارد کنند و بگویند از هیچ اقدامی حتی جنایت آشکار و نقض همه مقررات و موازین بین‌المللی و کنوانسیون‌های جهانی هم ابایی ندارند.
آن‌ها می‌خواستند تا همه شاهراه‌های تجاری ما را ناامن کنند و با چنین اقداماتی روحیه نیروهای ایرانی را ضعیف سازند. علاوه بر این آن‌ها گمان می‌کردند با چنین حرکتی می‌توانند افکار عمومی مردم ما را دچار رعب و وحشت کنند و روحیه مردم ما را هم پایین بیاورند، اما با درایت حضرت 
امام (ره) و هوشیاری رزمندگان و اعتقاد راسخ مردم به آرمان‌های انقلاب و غیرت آن‌ها در دفاع از کشور و صلابت و صبر آن‌ها این توطئه هم خنثی شد و مردم و رزمندگان ما منسجم‌تر و باانگیزه‌تر راه مقاومت را ادامه دادند که نتیجه کوتاه و میان مدت آن در همان مقطع شکست رژیم بعث و حامیانش و نتیجه درازمدت آن که امروز درک می‌کنیم و می‌بینیم شکست راهبردی سیاست‌های کلان آمریکا و متحدانش در منطقه است که مصادیق آن اخراج آمریکایی‌ها از عراق و افغانستان و برتری محور مقاومت است.

آمریکایی‌ها می‌دانستند که زدن هواپیمای مسافری برای آن‌ها هزینه خواهد داشت و نخواهند توانست افکار عمومی جهان را اقناع کنند. به همین دلیل هم آن‌ها مدعی شدند این جنایت در اثر یک اشتباه رخ‌داده و داستان‌سرایی‌های مختلفی دراین‌باره ارائه دادند. مثل‌اینکه پشت هواپیمای ایرباس یک جنگنده پرواز می‌کرده یا هواپیمای مسافری مستقیم به سمت ناو آمریکایی در حرکت بوده است. چه اسنادی در رد این ادعا وجود داشت و آیا به لحاظ فنی با توجه به تجربه بالای نظامی شما به‌ویژه در میدان نبرد چنین خطایی در تشخیص هواپیمای مسافری ممکن بود؟
این اتفاق به‌هیچ‌وجه ناشی از یک خطا نبود و این‌یک دروغ بزرگ بود. مگر می‌شود ناو پیشرفته‌ای که به آخرین تجهیزات روز مجهز بود نتواند یک هواپیمای مسافری را تشخیص دهد؟
هواپیمای ایرباس ایران کاملاً در کریدور بین‌المللی مسافری حرکت می‌کرد. در کانال باز پیام‌های او مخابره و هویت خودش را معرفی کرده بود. هواپیما هنوز در حریم هوایی کشورمان قرار داشت و به‌هیچ‌عنوان هم در مسیر ناو آمریکایی نبود. همه این‌ها در اسنادی که به ایکائو و دادگاه لاهه ارائه شد، مستند بود.
حتی در گزارشی که بعدها وزارت دفاع آمریکا در مورد این واقعه ارائه داد هم تصریح شد پرواز ۶۵۵ ایران ایر از بندرعباس شروع شد و به پرواز خود در مسیری عادی ادامه داد تا اینکه هفت دقیقه پس از پرواز، توسط یک موشک پرتاب‌شده از سوی ناو وینسنس مورد اصابت قرار گرفت و در بخش دیگری از این گزارش به آخرین تماس خلبان برای 
گزارش دهی در خصوص موقعیت هواپیما هم اشاره‌شده که در کریدور مسافری بوده است؛  بنابراین در زمان مزبور، آمریکا از مسئله مسافربری بودن هواپیما و غیرنظامی بودن آن پرواز اطلاع کاملی داشته است.ناو آمریکایی مدعی شده بود به هواپیمای ایرانی هشدار داده اما این هشدار به اذعان خود آن‌ها در کانال نظامی صورت گرفته که هواپیمای ایرباس امکان شنیدن آن را نداشته است، درحالی‌که کانال ارتباطی هواپیماهای مسافری توسط همه ناوهای آمریکایی قابل شنیدن بود.
ازاین‌رو باید گفت این حادثه جنایت‌بار برخاسته از خباثت آمریکایی‌ها بود که باوجود اطلاع کامل از اینکه هواپیمایی که از فرودگاه بندرعباس بلند شده و هنوز در حریم هوایی ایران قرار داشت و در کریدور بین‌المللی مسافری حرکت می‌کرد، به دلیل شدت خشم و کینه‌ای که از نیروهای مدافع ایرانی داشتند و نتوانسته بودند به اهداف خود در جنگ نفتکش‌ها برسند، هدف قرار دهند و دست به چنین جنایتی بزنند. درواقع نیروهای نظامی آمریکا در منطقه و ناوهای این کشور با داشتن پیشرفته‌ترین تجهیزات آن زمان در مقابل قایق‌های مدافع ایران که با کمترین تجهیزات و با ایثار و شجاعت مقابل آن‌ها می‌ایستادند و مانع تعرضات آن‌ها می‌شدند برای آمریکایی‌ها بسیار سنگین و تحقیرکننده بود و من معتقدم این اتفاق برای فرمانده ناو آمریکایی وینسنس خیلی سخت بود و او را واداشت تا از روی خشم دست به چنین جنایتی بزند تا شرایط خودش و نیروهایش را در داخل ساختار نظامی آمریکا نجات دهد. دیدیم دولت آمریکا هم با وقاحت تمام به‌جای مجازات وی و خدمه ناو وینسنس به آن‌ها مدال شجاعت داد.
جالب آنکه آمریکایی‌ها مدعی شدند هدف قرار گرفتن این هواپیما براثر یک اشتباه و خطا بوده و حتی در این صورت هم باز باید خدمه کشتی و فرمانده آن مؤاخذه می‌شدند، نه اینکه مدال شجاعت و افتخار دریافت کنند. این‌یک نمونه از حقوق بشر آمریکایی و غربی است که در آن منافع و اهداف نظام استکبار تعریف‌کننده و توجیه‌کننده همه امور است. 
این مصداق تعبیر امام خمینی (ره) است که فرمودند آمریکا شیطان بزرگ است، یعنی برای منافع و اهداف خودش حاضر است دست به هر جنایتی بزند و برای اعمال قدرت خود بر تمام جهان هیچ خط قرمز اخلاقی، سیاسی و انسانی قائل نیست.
رفتارها و سیاست‌های غرب و به‌ویژه آمریکایی‌ها در چهار دهه گذشته از این چارچوب و مدل خارج نبوده و به تعبیر رهبر معظم انقلاب هرروز دیوار بی‌اعتمادی به آن‌ها را بلندتر ساخته است.
حتی امروز هم که به نوع و شکل دیگری با ما در جنگ اقتصادی و اطلاعاتی و به تعبیر شما در شکل دیگری از جنگ نفتکش‌ها هم هستند، باز این خباثت و دودوزگی و بی‌صداقتی در رفتار آن‌ها موج می‌زند.
نمونه آن، مذاکرات یک سال گذشته برای بازگشت آن‌ها به برجام و رفع تحریم‌هاست که با کارشکنی و سکوت و بی‌عملی آمریکایی‌ها بی‌نتیجه مانده و دولت جدید آمریکا هم عملاً همان رفتار و مدل و سیاست شکست‌خورده فشار حداکثری ترامپ را دنبال کرده و می‌کوشد تا میراث او را حفظ کند. با این توهم که فشار و عملیات روانی می‌تواند اراده جمهوری اسلامی و مردم ایران را بشکند و وادار به عقب‌نشینی کند.

خبرنگار: آرش خلیل‌خانه

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.