به گزارش قدس آنلاین، این پروانه مثل خوره به جان زاگرس افتاده و برگ برگ تنش را میخورد؛ آفتی که شولای سبز تابستانه را از چینهای زاگرس استان به استان و شهر به شهر و روستا به روستا و خانه به خانه میگیرد. چند روزی است که شبکههای اجتماعی محلی برای ابراز دلنگرانی فعالان محیطزیست ایران شدهاند.
معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور بهدنبال همین دلنگرانیها از تشکیل کارگروهی به ریاست معاون اول رئیسجمهور و تهیه سندی تحت عنوان «سند احیای جنگلهای زاگرس» خبر میدهد. پروانه سفید برگخوار بلوط مثل خوره به جان جنگلهای زاگرس افتاده و تاکنون ۶۰ هزار هکتار از جنگلهای بلوط را بیمار کرده است. این آفت نابهنگام در حال گسترش به سایر استانهای زاگرسنشین است.
منبع ۴۰ درصد آب شیرین کشور
جنگلشناسان زاگرس را یکی از ریههای ایران میدانند. جنگلهای کوهستانی زاگرس ۱۱ استان را دربرمی گیرد و ۴۰ درصد منابع آب شیرین کشور را در خود ذخیره دارد. همچنین بلوطهای چندهزارساله دیوار دفاعی در مقابل هجوم ریزگردهای خارجی از سمت غرب، شمالغرب و جنوب به ایران هستند. بزرگترین جمعیت عشایری کشور هم در دل جنگلهای زاگرس زندگی میکنند و این عدد بزرگ نشان میدهد که زاگرس چه جایگاهی در امنیت غذایی کشور بازی میکند.
امید سجادیان یکی از فعالان حوزه محیطزیست میگوید: «پروانه جوانهخوار فقط به سبزینه برگها حمله نمیکند، هر جایی که نور باشد هجوم میآورد، سکونتگاهها و روستاها هم از دست این پروانه در امان نیستند!» فیلمهای منتشر شده توسط او نشان میدهد که دیوار خانههای روستایی زیر بال هزاران پروانه سفید برگخوار بلوط پنهان شدهاند. این آفت در و دیوارهای اصطبل های دام منطقه را هم به تصرف درآورده است. آنها هر جا که منبع نور را میبینند به تسخیر درمیآورند.
مردم با جاروی دستی سعی میکنند از هجوم پروانهها جلوگیری کنند، اما به گرد پای این آفت که زاگرس و زاگرسنشینان را نشانه رفته نمیرسند. بلوطها در خیابانها هم زیر پرواز پروانهها خشک و زرد شدهاند.
یکی دیگر از فعالان میگوید: «ایجاد مطالبه ملی برای نجات جنگلهای زاگرس از آفت پروانه سفید برگخوار وظیفه هر ایرانی است!» فعالان محیط زیست پویشی به نام «زاگرس را نجات دهید» را برای نجات جنگلهای زاگرس از آفت پروانههای سفید برگخوار تشکیل دادهاند. محمد داسمه، وکیل پایه دادگستری فعال در حوزه محیطزیست میگوید: «سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، مؤسسه تحقیقات، استادان، دانشگاهیان، فعالان متخصص و... فکری به حال بلوطهای زاگرس در استان کهگیلویه و بویراحمد کنید.
این سرمایه ملی در حال نابودی است.» اعضای انجمن احیا هم میگویند: «بلوط هویت فرهنگی و تاریخی ما است، آنچه پیش چشممان تلف میشود تنها یک درخت نیست، خویشاوند خونی ما است، در قحطیها نجاتمان داده است.»
برخی از متخصصان جنگل و تنوع زیستی در زاگرس اعتقاد دارند، آفت پروانه سفید برگخوار بلوط بیش از نیم قرن در ایران و زاگرس ظهور کرده و هر سال گسترش بیشتری داشته و هزاران بلوط را از بین برده است. آنها پیشبینی تلخی دارند که فعالان حوزه محیطزیست دعا میکنند هرگز به وقوع نپیوندد.
آنها احتمال میدهند تا پنج سال آینده دیگر نقطهای از جنگل زاگرس نماند که از این آفت در امان باشد. بیشترین خسارت را جنگلهای بلوط باشت از پروانه سفید برگخوار دیدهاند. فعالان حوزه منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد میپرسند، منابع طبیعی و آبخیزداری استان تا الان به چه کاری مشغول بوده که آفت زاگرس در این منطقه از بلوطهای باشت جز تن و روی زرد چیزی باقی نگذاشته است؟
ایجاد تعادل بیولوژیکی
شعبانیان، معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور میگوید:«حساسیت خوبی در سطح ملی و دولت برای حفاظت از جنگلهای زاگرس ایجاد شده و کارگروهی در همین رابطه به ریاست معاون اول رئیسجمهور با عضویت وزرا و استانداران مناطق زاگرسنشین تشکیل شده است.»
او با بیان اینکه در این کارگروه سند احیای جنگلهای زاگرس بهعنوان سند بالادستی برای حفاظت از این جنگلها مطرح شده است، میگوید: ذیل این سند، اقدامات منطقهای و بخشی نیز انجام خواهد شد.
معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور یکی از این اقدامات در راستای تعادل بیولوژیکی جنگلهای زاگرس را مشارکت واقعی مردم عنوان میکند و میگوید: «وقتی مشارکت مردم را شاهد خواهیم بود که آنان، منفعت خود را در حفظ جنگلهای زاگرس بدانند، یعنی مردم نگران تخریب جنگل باشند.»
شعبانیان یکی از مشکلات حاد امروز جنگلهای زاگرس را وجود آفت و بیماری میداند و میگوید: «این آفات و بیماریها نتیجه فعالیتهایی است که باعث بههم خوردن تعادل زیستی و اکولوژیکی بوم سازگان زاگرس شده است.»منظور او از فعالیتهای انسانی؛ جادهسازیها، معدنکاویها، سدسازیها و ساختوسازهای فرا قانونی است. بودجهای که به برخی از این پروژهها میرسد بویژه در حوزه سدسازی بسیار بیشتر از بودجه سالانه سازمانی مثل منابع طبیعی و آبخیزداری است.
شعبانیان، آفت جوانهخوار، برگخوار، بذرخوار و بیماری زغالی بلوط را از جمله آفتهایی میداند که زاگرس با خطر آن مواجه شده است و هشدار میدهد: «اگر کنترل نشود، ممکن است بیماریهای بیشتری شایع شود.»
او مقابله با این آفتها را نیازمند کار علمی و برنامههای کوتاه، میان و بلندمدت میداند و میگوید: «در کوتاهمدت باید سمپاشی در جنگلهای زاگرس انجام شود تا کانون بحرانی طی سه چهار سال نجات پیدا کند؛ البته سمپاشی هایی بهصورت ترکیبات بیولوژیکی انجام میشود که کمخطر بوده و عواقب کمتری خواهد داشت.» سمپاشیها البته راهحلی موقتی است. شعبانیان میگوید: «این سمپاشیها نیز نباید طولانی مدت انجام شود و اگر فقط متکی به این روش باشیم، ممکن است عوارض نامطلوبی برای جنگل بویژه حشرات و موجودات زنده داشته باشد، بنابراین پس از بازه زمانی سه چهار ساله باید متوقف شود، ضمن اینکه زمان سمپاشی در هر منطقه باید به تشخیص کارشناسی کمیته گیاهپزشکی و اکولوژیکی صورت گیرد.»
ایستگاه بیپولی، جایگاه همیشگی منابع طبیعی!
امیرمسعود جلالی، مدیرکل دفتر حفاظت و حمایت سازمان منابع طبیعی، تخصیص فوری اعتبارات لازم را تنها راه جلوگیری از گسترش این خزان میداند و به رکنا میگوید: «متأسفانه اعتبارات بحرانی مخصوص مبارزه با آتشسوزی و آفات جنگلی هنوز به سازمان منابع طبیعی کشور اختصاص پیدا نکرده، این در حالی است که ما بارها از دولت درخواست کردهایم تا نگاهی بحرانی به مسائلی نظیر آفت زدن جنگل یا وقوع حریق داشته باشد و اعتبارات بحرانی ویژهای برای این منظور به سازمان منابع طبیعی تخصیص دهد؛ زیرا ما زمانی میتوانیم با آفات و آتشسوزیها بخوبی مبارزه کنیم که اعتبارات مورد نیاز بسرعت اختصاص پیدا کند.» واکنش جلالی، واکنش تازهای نیست.
اعتباری که به سازمان جنگلها میرسد تقریباً خرج پرداخت حق و حقوق کارکنان این سازمان میشود. کارشناسان و مدیران مختلف این سازمان در مقابل هر اتفاقی که در حوزه منابع طبیعی میافتد همیشه همین واکنش را دارند؛ بودجهای برای اجرای عملیات نیست. این بار اما اگر دیر بجنبیم سایه زاگرس از سر ایران کم میشود و ۱۱ استان کوهستانی و جنگلی کشور به بیابان تبدیل میشوند!
خبرنگار: زهرا کشوری
منبع: ایران
نظر شما