به گزارش قدس آنلاین، یکی از مشکلات کنونی جامعه امروزی کشورمان ازدواج دیرهنگام پسران و دختران ایرانی است؛ بهطوریکه حتی سن ازدواج در خانوادههای مذهبی سربهفلک گذاشته شده است که میتواند به دلایل مختلفی ازجمله مشکلات اقتصادی و همچنین انتظارات خاص جوانان امروزی باشد. براساس نتایج افکارسنجی صورتگرفته روی جامعه آماری ما، ۶۰درصد جوانان بر ضرورت ازدواج تاکید دارند. از این آمار بهدستآمده ۳۴. ۹ درصد از جوانان بهعلت بالا بودن هزینههای ازدواج، ۳۰ درصد جوانان بهعلت نداشتن شغل، ۲۶. ۳درصد جوانان نیز ترس از ازدواج ناموفق را از دلایل تاخیر در ازدواج عنوان کردهاند. اگرچه مسکن، اشتغال و معیشت بایدهای لازم برای یک ازدواج و تشکیل خانواده است ولی نباید از ابعاد فرهنگی و اجتماعی ازدواج غافل شد.
سرباز زدن جوانان از ازدواج و تغییر فرهنگی شتابان برای ازدواج، تغییر ذائقه جوانان، عدم بلوغ بهموقع، نداشتن شناخت کافی، سنگاندازیهای خانوادهها از دیگر چالشهای پیش روی ازدواج جوانان است. بههرحال حدود ۱۳میلیون جوان در سن ازدواج هستند که زیر بار این نمیروند.
طبق آمارهای موجود، متوسط سن ازدواج از سال۱۳۴۵ به بعد روندی افزایشی داشته است؛ بهطوریکه متوسط سن ازدواج دختران، بهخصوص روستاییان در طول زمان، همواره سیر صعودی داشته و از ۱۸/۴ سال در سرشماری ۱۳۴۵ به ۲۲/۴ سال در سرشماری ۱۳۷۵ رسیده و متوسط سن ازدواج پسران، پس از کاهش محسوس در اوایل انقلاب اسلامی، از سال۱۳۶۵ به بعد روندی افزایشی داشته است.
در مجموع افزایش سن ازدواج در دختران بیش از پسران بوده است. همچنین متوسط سن ازدواج دختران و پسران در نقاط روستایی همواره کمتر از نقاط شهری بوده است اما در سال۱۳۷۵ شاهد افزایش قابلملاحظه متوسط سن ازدواج بهخصوص در بین دختران روستایی هستیم.
میزان ازدواجهای ثبتشده
در تابستان ۱۴۰۰ از مجموع ۱۳۴هزار و ۲۰۸ازدواج ثبتشده در تابستان سال۱۴۰۰ در کشور بیشترین ازدواج بهترتیب مربوط به استانهای تهران با ۱۷هزار و ۴۶۴، خراسان رضوی با ۱۲هزار و ۳۲۰ و خوزستان با هشتهزار و ۸۵۰مورد است.
همچنین کمترین ازدواج ثبتشده در کشور نیز در همین زمان بهترتیب مربوط به استانهای سمنان با ۸۵۴ازدواج، ایلام ۹۳۱مورد و بوشهر با یکهزار و ۲۷۲مورد ازدواج بوده است.
بر پایه آمار ثبت احوال کشور همچنین کل طلاقهای ثبتشده در تابستان سال۱۴۰۰ درمجموع ۴۸هزار و ۳۲۵مورد طلاق در کشور بوده است؛ درحالیکه در بهار سال۱۴۰۰ برپایه این آمار ۴۲هزار و ۳۳۱طلاق به ثبت رسیده است.
از مجموع ۴۸هزار و ۳۲۵طلاق ثبتشده در تابستان سال۱۴۰۰ در کشور کمترین طلاق بهترتیب مربوطبه استانهای ایلام با ۲۳۲مورد، کهگیلویهوبویراحمد با ۳۲۸مورد و خراسانجنوبی با ۳۴۲مورد است.
همچنین براساس گزارش آمار ثبت احوال کشور، بیشترین طلاق ثبتشده در کشور نیز بهترتیب مربوط به استانهای تهران با هشتهزار و ۸۷۰مورد طلاق، خراسان رضوی پنجهزار و ۳۱۲مورد و اصفهان با دوهزار و ۶۵۵طلاق بوده است.
یک طلاق از هر سه ازدواج
براساس آمارها، در ایران از هر سه ازدواج یک ازدواج به طلاق منجر میشود که درواقع باید گفت بیش از ۴۵درصد از ازدواجها ناموفق هستند. محاسبات نشان میدهد که ازدواج در ایران در فاصله۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از ۳۶درصد کاهش یافته است و حدود ۸۰درصد طلاقها توافقی انجام میشوند. همچنین از سال۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ طلاق ۲۸درصد رشد داشته است که سه عامل بیتوجهی، بیتعهدی و بیاحترامی از مهمترین عوامل آن به شمار میرود.
بسیاری از طلاقها در پنج سال اول زندگی رخ میدهند که اگر بتوان با مشاورههای خانوادگی از فروپاشی این خانوادهها جلوگیری کرد، میتوان تا حد زیادی آمار طلاق را کاهش داد که همه این موضوعات به انجام مشاورهها مرتبط میشود.
توقعاتی که بالاست
« زینب رمضانعلیپور»، روانشناس و درمانگر خانواده، درباره علت مجرد ماندن و ترس از ازدواج میگوید: ترسهای تجرد شامل ترس از اینکه خانواده یا اجتماع مرا طرد کنند، ترس از تنهایی و تنها ماندن تا پایان عمر، ترس از اداره کردن مالی زندگی، ترس از اینکه اطرافیان برچسبهایی به من بزنند، ترس از سربار بودن، ترس از اینکه مزاحم ازدواج خواهر یا برادرهای بعدیام باشم، ترس از کم شدن معاشرتها و ازدستدادن محبوبیت است. او در ادامه میافزاید: به جوانان حق بدهید که ازدواج نکنند، چراکه در درجه اول مسائل اقتصادی و در درجات بعدی میزان مهریه و تجملاتی که ازسوی خانوادهها مطرح میشود؛ تمایل به این مساله را کمرنگتر میکند. جوانان در ابتدا باید بتوانند نیازهای اولیه خود همچون خوراک، پوشاک و مسکن را تامین کنند و بعد بهدنبال مسائل دیگر باشند، چراکه وقتی فردی تنهاست تا حدودی با کم و کسری این نیازها میسازد اما وقتی مسوولیت یک نفر دیگر را هم برعهده میگیرد، نمیتوان این نیازها را نادیده گرفت.
رمضانعلیپور با بیان اینکه بعد از مسائل اقتصادی، رسوم دستوپاگیر و پرهزینه است که افراد را از ازدواج منصرف میکند، میگوید: درحالحاضر فردی که میخواهد با کسی ازدواج کند، یکبار خودش باید طرف موردنظرش را ببیند و یکبار هم باید والدین آن شخص را ببینند و در بسیاری از موارد والدین و بهخصوص مادران پس از دیدن طرف مقابل با ازدواج موافقت نمیکنند.
بالا رفتن تحصیلات در خانمها نیز مساله دیگری است که بهخصوص در دختران توقعات را بالا برده است که نتوانند شخصی را که از نظر فرهنگی و تحصیلی با آنها مشابه باشند، پیدا کرده و ازدواج کنند که البته تا حدودی میتوان به دختران در این زمینه حق داد. آزادیهای بیش از اندازه قبل از ازدواج نیز این مساله را تشدید میکند بهطوریکه درحالحاضر وقتی به پسران میگویید ازدواج کنند، پاسخ این است که چرا ازدواج کنم و بعد از اینکه درمورد سقفی برای زندگی و مسائل مالی صحبت شود، میگویند در خانه پدر و مادر راحتم.
انتقال نادرست مسئولیت
او وجود ازدواجهای ناموفق متعدد در جامعه و اطرفیان فرد را دلیل دیگر عدم رغبت جوانان به ازدواج میداند و میگوید: وقتی جوانان در خانواده خود روابط ناموفق را میبینند که دچار مشکلات عدیده در زندگی خود هستند از ازدواج گریزان میشوند. بخش زیادی از این مساله که تشکیل خانواده در جوانان درونی نشده است مربوط به خانواده میشود، چراکه وقتی پدری خوب تربیت نشده و صاحب فرزند میشود اشتباهات خود را تکرار میکند؛ درحالحاضر هم همین مساله صادق است.
اغلب والدین امروزی واقعا آموختهای ندارند که به فرزندانشان یاد بدهند و درعینحال جامعه نیز آنها را حمایت نمیکند و فقط با افزایش امکانات و آموزش خانوادهها و ایجاد اشتغال برای ازبینبردن مسائل اقتصادی میتوان این مساله را حل کرد.
درحالحاضر دورهای را سپری میکنیم که مسوولان به ازدواج جوانان اصرار دارند، درحالیکه برخی از جوانان به انکار این موضوع بهدلیل شرایط پیشگفته میپردازند و درنهایت باید دید که سر این کلاف سردرگم در شرایطی که کشور با چالشهایی در زمینه سلامت خانواده و معکوس شدن هرم جمعیتی روبهرو است؛ درآخر به دست چه کسی میافتد؟
انتهای پیام/
منبع: صبح نو
نظر شما