تصاویر خیرهکنندهای که جیمز وب اخیراً از پهنه بیکران هستی شکار کرده است، جلوههای حیرتآوری از هستی لایتناهی را هویدا میسازد و این تازه به تعبیر برخی مثل نزدیک شدن به یک دانه شن در بیابانی وسیع است. تصاویر رنگی از سفر ۱۳ میلیاردساله نور در قالب قدیمیترین کهکشانها یا این طور بگوییم نوزادهای اولیه خلقت و نوید نزدیکتر شدن به مهبانگ یا بیگبنگ، شکوه بینظیری را به رخ میکشد، جیمز وب در نشانهگیریهای دیگر خود همچنین تصویری از سحابی کارینا در فاصله ۷۶۰۰ سال نوری و طیف سیاره Wasp ۹۶ b را در فاصله ۱۱۵۰ سال نوری به زمین ارسال کرده و موفق شده است نشانههایی از آب و ابر را در روی این سیاره بیابد. عکس دیگر این تلسکوپ، پنج قلوی استفان را با جزئیاتی بی نظیر نشان میدهد، کهکشانهایی که میزبان میلیاردها ستاره هستند و تازه این همه در گوشهای از هدفگیری تلسکوپی است که قطر آن در برابر بیکرانگی آسمان نزدیک به صفر است، اگر عدد شش و نیم متر را در برابر این پهنه بیکرانه قرار دهید کوچکی این شکارچی بشر برای رمزگشایی از رازهای خلقت بیشتر نمایان خواهد شد.
روزهای اخیر ناسا از عکسهای پروژه ۱۰ میلیاردی خود یعنی جیمز وب در رازگشایی از معماهای این خلقت بیکرانه رونمایی کرد. به قول معروف این تازه میتواند آغاز داستان کشفیات این چشم کنجکاو بشر در مدار یک و نیم میلیون کیلومتری زمین باشد. آیا میشود گفت که سرانجام بشر با فناوری دقیق خود به راز پیدایش خلقت، زمان و چگونگی آن پی خواهد برد و حرف آخر و ابطالناپذیر را خواهد زد؟
در این که ذات علم، کاوش و کنجکاوی است تردیدی وجود ندارد، اما این که علم روزی به نقطهای برسد که درباره یک پدیده – مثلا آغاز هستی و پیدایش آن - حرف آخر را بزند، مطمئن باشید که این اتفاق نخواهد افتاد. این را نه تنها من که مهمترین فیزیکدانها و نوابغ این عرصه با تجربه زیسته علمی خود اذعان کردهاند. ریچارد فاینمن، از بزرگترین و مهمترین فیزیکدانهای قرن بیستم میگوید: ما هرگز نمیتوانیم حرف آخر را بزنیم، همچنان که این حرف را پلانک هم میزند.
در واقع دانشمندان این عرصه بیش از همه به محدودیت کاوشهای خود آگاه هستند.
بله، علم حقیقی همواره با تواضع و خضوع پیش میرود و فیزیکدانها هم از این قاعده مستثنا نیستند و اساساً علت این که علم پیش میرود همین است. اگر ما در یک نقطه دچار انجماد و جمود میشدیم کاوشها بیمعنا میشد. نظریههای جدید میآیند و نظریههای پیشین را ابطال میکنند. ما روزی از وجود فقط دو نیرو در فیزیک سخن میگفتیم بعد به چهار نیرو رسیدیم، اما خودمان هم میدانیم تا چه اندازه دستمان خالی است.
وقتی به تصاویر خیرهکننده جیمز وب نگاه میکنیم این دست خالی بودن تا چه اندازه بر ما نمایان میشود؟
اخترشناسان بر این موضوع اذعان دارند که ما فقط ۵ درصد ماده عالم را میشناسیم، حالا این محدودیت ابزارهای کاوش در آسمان را که شامل جیمز وب هم میشود در کنار همین گزاره قرار دهید تا ببینید عالم تا چه اندازه شگفت است و ما هیچ دربارهاش نمیدانیم. آنچه آخرین نظریههای امروز در این باره بر آن پافشاری میکنند این است که ما ۹۵ درصد ماده عالم را نمیشناسیم، اصلاً ماهیت آن را نمیشناسیم و نکته جالب توجه این است که از این ۹۵ درصد، ۷۰ درصد انرژی تاریک است، در واقع سه چهارم هستی از انرژی تاریک تشکیل شده است.
لفظ تاریک ناظر به چیست؟
تاریک یعنی دانش ما درباره ماهیت این انرژی خاموش است و نمیدانیم جنس این ماده که این همه سهم در این عالم دارد، چیست، ولی تا این حد میدانیم این ماده از چنین وزنی در هستی برخوردار است. روی این اصل است که یکی از مشهورترین کیهانشناسهای امریکا حرف معقولی میزند و میگوید ما با آگاهی و اشرافی که بر پنج، شش درصد از ماده تشکیلدهنده این هستی داریم، صلاحیت قضاوت درباره آن را نداریم.
پس علاوه بر محدودیتهای ابزاری ما محدودیتهای شناختی هم داریم.
بله، اما علم توانسته است با اعتراف و اذعان به این محدودیتها به توسعه قلمرو خود بپردازد. ماکس پلانک یکی از فیزیکدانهای بسیار دانا که اینشتین بسیار به او احترام میگذاشت و سرنخ نظریه کوانتوم به او میرسد میگوید علم ما محدودیتهای خودش را دارد.
شما به منابع اسلامی و قرآن هم اشراف و آگاهی دارید. این کشفیات کدام آیه را در ذهن شما بیدار میکند؟
در قرآن آیهای وجود دارد که میفرماید: سَنُرِیهِمْ آیاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّی یتَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیءٍ شَهِیدٌ / ما آیات خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملاً هویدا و روشن میگردانیم تا ظاهر و آشکار شود که خدا بر حق است. آیا همین حقیقت که خدا بر همه موجودات عالم پیدا و گواه است کفایت نمیکند؟
پس به یک معنا آنچه در قالب این کشفیات روی میدهد دور از انتظار نیست؟
خداوند خود وعده داده است که آیات خود را در آفاق به آدمیان نشان خواهد داد بنابراین این که ما به واسطه جیمز وب یا هر دستساز دیگر بشر به دریافت تازهای از عالم، ابعاد آن، عناصر و مبدأ آن برسیم دور از انتظار نخواهد بود. مگر ما در قرن نوزدهم، انرژی هستهای داشتیم؟ اما اکنون انرژی هستهای کشف شده و بسیاری از روندها وابسته به این نوع انرژی است. مسلماً استقرار این تلسکوپ در فضا هم اطلاعات و دادههای بیشتر و بهتری را در اختیار فیزیکدانها و اخترشناسها قرار خواهد داد، اما باز این به معنای رسیدن به حرف آخر نیست.
به قول حافظ: این راه را نهایت صورت کجا توان بست.
یک روزی نظریه کوانتوم آنقدر قطعی و مسلم مینمود که کسی نمیتوانست خلاف آن را مجسم کند، اما استاد ما در برکلی در واپسین سالهای عمر خود میگفت از این نظریه باید عبور کنیم و سراغ نظریههای دیگر برویم.
خاصیت علم این است: پیش روندگی.
پلانک همین حرف را میزند: پیشروندگی، علم است، بنابراین «جیمز وب» چشم پیشرونده بشر در این گیتی است و البته هرچقدر این پیشروندگی بیشتر باشد، بیشتر انسان را به خشیت و حضور میکشاند. ابوریحان بیرونی از بزرگترین عالمان جهان اسلام همین حقیقت را بازگو میکند که علم باید در نهایت به خشیت برسد، چون انسان را دچار حیرت میکند، اتفاقی که امروز شما با مشاهده تصاویر این تلسکوپ حس میکنید، وقتی آن قدرت لایتناهی و بینهایت را در برابر خود میبینید.
با این تصاویر چیزی در درون ما تکان میخورد که از جنس روزمرگی نیست؛ و همین زیبایی علم است.
به عنوان ایرانی دوست داریم سهم بیشتری در این نوع فناوریها و اکتشافات داشته باشیم. دیدگاهتان درباره امکان و تواناییدانشمندان ایرانی و آینده تکنولوژی ایران برای این هدف چیست؟
شما اگر به بیانات مقام معظم رهبری دقت کنید ایشان بر دو نکته تصریح دارند. اول اینکه علم، نیازهای کشور را رفع کند. دوم اینکه منشأ نوآوری باشد، اما با این مدل و معیارهایی که در دانشگاهها و وزارت علوم ما حاکم شده است، انتظار اینکه ما در این مسیر حرکت روبهجلویی داشته باشیم واقع بینانه نیست، مگر ریلگذاریهای ما در توسعه دانش دچار تحول جدی شود.
منبع: روزنامه جوان
نظر شما