فصل سوم این مسابقه استعدادیابی در شب عید غدیر با معرفی قهرمان این دوره «علی نظری طولابی» از کوهدشت لرستان که بیش از ۵/۵میلیون رأی مردمی داشت، به پایان رسید اما صحبتهای علیخانی و شروطی که پیش روی مدیران تلویزیون گذاشت، احتمال پایان این برنامه و ساخته نشدن فصل چهارم آن را تقویت کرد. او در حرفهایش گفت مدعی انجام کارهای بزرگ نیست ولی عصر جدید را یک اتفاق بزرگ و بیسابقه در شبکه۳ توصیف کرد چون اجراهایی از دختران را در حوزه موسیقی، ورزش و دیگر هنرها روی آنتن برده بود و اینجا همان پاشنه آشیل حرفهای علیخانی برای تقویت احتمال تعطیلی برنامه است. این برنامهساز برای ساخت سری بعدی، خواستار اضافه شدن رشتههایی با تکثر سنی و جنسیتی است که او را بر سر دوراهی اختلاف با مدیران صدا و سیما قرار میدهد. ورود علیخانی به شبکه نمایش خانگی با ساخت «جوکر» این احتمال را تقویت میکند که پس از برندسازی نامش در تلویزیون، دستش برای ساخت برنامه استعدادیابی در شبکه نمایش خانگی بازتر است. دور از ذهن نیست که در آیندهای نزدیک شاهد عصر جدیدی تازه با شمایلی متفاوتتر و احتمالاً جذابتر و متکثرتر از او در یکی از پلتفرمهای نمایشی باشیم.
به امید دیده شدن
برنامه «عصر جدید» که کپی کم و بیش باکیفیتی از برنامه آمریکن گات تلنت بود با شعار استعدادیابی ساخته شد. فصل اول با تنوع بیشتری در تواناییهای خاص همراه بود و مسیر زندگی برندگان و فینالیستهایش را تغییر داد. فاطمه عبادی؛ نقاش تابلوهای شنی، هنرش را معرفی کرد، محمد زارع؛ آکروباتکار به عنوان مربی در عصر جدید فعالیت کرد، پارسا خائف؛ تیتراژ تلویزیونی مسابقه «میدون» را خواند، سعید فتحی روشن؛ شعبدهباز و منتالیست، برنامه «بازیمون» را برای شبکه۳ ساخت و دختران نینجا هم برنامههایی را برای شبکه ورزش آماده کردند. آبشخور برندگان «عصر جدید» از چشمه مهارتهایشان بود نه استعدادهای ویژهای که آنها را متمایز از دیگران میکرد. آنچه در فصل دوم برنامه نمود بیشتری یافت فرمول لو رفته کسب آرای مردمی و جلب نظر مثبت داوران بود.
آسیبی پنهان اما جدی
فصل سوم عصر جدید با تغییراتی در ترکیب هیئت داوران، مدعی سازوکار جدیدی بود اما بر مبنای الگوی دو فصل پیش چیده شد و روی آنتن رفت.
امین حیایی ثابت ماند، مجید اسماعیلی با همان شمایل و دیدگاههای نزدیک به سیدبشیر حسینی بر صندلی او تکیه زد، آریا عظیمینژاد جای خود را به کارن همایونفر داد و ژاله صامتی جایگزین رویا نونهالی شد، حتی محل نشستن این داورها هم در جایگاه کسانی بود که پیش از آنها بر صندلی هیئت داوران تکیه زده بودند.
با وجود نکات مثبتی که عصر جدید در توجه خانوادهها به علایق و استعدادهای فرزندانشان داشت و تأکیدی که بر آگاهی و اهمیت استعدادیابی فرزندان به والدین میداد اما آنچه به عنوان یک آسیب پنهان و جدی درباره این برنامه وجود داشت، رویاپردازی برای موفقیت بود اینکه در ذهن برخی شرکتکنندگان در این برنامه مدعی کشف استعداد، چنین انتظاری ایجاد شد که میتوانند ره صدساله را یک شبه طی کنند در حالی که هدایت استعداد و تقویت مهارت، ملازم یکدیگر برای حرکت در مسیر موفقیت هستند، موفقیتی که قله نیست بلکه جاده است.
جادهای که خیالبافی در منطق آن جایی ندارد، شاید خوششانسی موجب شود که یک نفر در مسیر درست قرار بگیرد اما زیرکی و هوشیاری لازمه حرکت درست او در این جاده است. اگر درِ عصر جدید چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی بر همین پاشنه خطا بچرخد، نه تنها ورودی کشف استعدادها نیست که عدهای از طرفداران جوان و نوجوانش را در مسیری اشتباه قرار
میدهد.
خبرنگار: زهره کهندل
نظر شما