تحولات منطقه

قاره آفریقا یک قاره غنی با کشورهای فقیر است. تحولات تاریخی و سیر سیطره استعمارگران بر این قاره یکی از عوامل اصلی گسترش فقر و به عبارت بهتر ریشه انداختن آن در این کشورها بوده است.

آفریقا؛ قربانی اول بحران‌ها
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به تبع این موضوع، همه شاخص‌های اصلی رفاه مانند بهداشت، معیشت و اقتصاد در این قاره بسیار پایین‌تر از میانگین جهانی و یا معیار استاندارد آن بوده است. 
به تازگی نیز برنامه توسعه سازمان ملل نسبت به شتاب روز افزون فقر در جهان به ویژه در کشورهای حوزه بالکان، منطقه دریای خزر و جنوب آفریقا هشدار داد.  در این گزارش عنوان شده است افزایش شدید قیمت مواد غذایی و انرژی در جهان به گسترش فقر منجر شده است و تنها در سه ماه گذشته از ماه مارس، ۷۱ میلیون نفر را در کشورهای کم‌درآمد تحت تأثیر قرار داده است. 
در همین راستا «غسان ملحم»، استاد دانشگاه بیروت و تحلیلگر ارشد روابط بین الملل در گفت وگو با روزنامه قدس به پرسش های مطرح شده در این زمینه پاسخ داد.

وضعیت فقر، معیشت و اقتصاد در کشورهای آفریقایی را در حال حاضر چگونه ارزیابی می‌کنید و کدام یک از کشورها بیشتر تحت تأثیر خواهند بود؟
 طبیعتاً جنگ و بحران در اوکراین پیامدهای خطرناک و مهمی را بر نظام اقتصاد جهانی داشته است؛ از زمان آغاز جنگ من پیش‌بینی کرده بودم که اگر این جنگ تا تابستان ادامه داشته باشد، در زمینه انرژی و غذا بحرانی جهانی را رقم خواهد زد که این تأثیرات با بروز تورم در اقتصاد کشورهای غربی و دیگر مناطق جهان به ویژه کشورهای منطقه آغاز شد که ناشی از افزایش شدید بهای انرژی، مواد اولیه و مواد غذایی بوده است؛ این‌ها چیزی بوده که باعث وخامت اوضاع اقتصادی و اجتماعی در بسیاری از مناطق جهان و منطقه بوده و این شرایط ادامه دار خواهد بود. طبیعتاً در این شرایط کشورهای آفریقایی که اساساً و همواره از فقر و بحران های اجتماعی و معیشتی رنج می‌برند، بیش از همه تحت تأثیر قرار خواهند گرفت و با فقر و بیکاری و افزایش موارد گرسنگی مواجه خواهند بود. 
ما می‌دانیم بسیاری از کشورهای آفریقایی هنوز با اتکا بر کمک های جهانی به حیات خود ادامه می‌دهند، به گونه‌ای که آن‌ها حتی از کمترین ضروریات و ملزومات اقتصادی، امنیتی و حتی سیاسی برخوردار نیستند؛ بنابراین این عوامل موجب شده این کشورها هنگام بروز بحران‌های اقتصادی و اجتماعی در سطح جهان، بیش از همه در محدوده خطر و تهدید باشند؛ اکنون نیز که جنگ در اوکراین و تحریم‌های غربی مانع از صادرات گندم و مواد غذایی شده، کشورهای آفریقایی امکان خودکفایی در تأمین مایحتاج خود را ندارند و طبیعتاً به شدت با بحران معیشتی روبه‌رو هستند. 

 دلایل واقعی فقر در آفریقا و ریشه‌های آن به چه مسائلی باز می‌گردد و پیامدهای آن بر ملت‌های این قاره چه بوده است؟
کشورهای آفریقایی از دهه‌های پیش در محدوده رقابت استعماری کشورهای غربی قرار داشته‌اند؛ این کشورها نه فقط در گذشته زیر استعمار این قدرت‌ها قرار داشتند، بلکه اکنون نیز تحت سلطه سیاسی آمریکا از یک طرف و کشورهای اروپایی از طرف دیگر هستند و منابع اقتصادی آن‌ها همچنان غارت می شود که سبب تضعیف هرچه بیشتر این کشورها به ویژه با افزایش بحران جهانی در پی جنگ در اوکراین شده و تبعات این جنگ بر کشورهای آفریقایی سنگینی بیشتری خواهد داشت.

به نظر شما نخستین و مهم‌ترین مسئول فقر و اوضاع بد معیشتی در کشورهای آفریقایی کیست؟
 از نظر من نخستین مسئول اوضاع بد معیشتی، فقر و گرسنگی در آفریقا، استعمار غربی و قدرت‌هایی مانند آمریکا و کشورهای اروپایی هستند؛ منظور من صرفاً استعمار قدیم نیست، بلکه مقصود تبعات استعمار جدید است که نباید از آن غافل باشیم، استعماری که برپایه سلطه سیاسی و بهره کشی اقتصادی به جای استعمار به شیوه اشغال نظامی مبتنی است، استعمار و استعمارگری به هیچ وجه پایان نیافته، بلکه به اشکال مختلف اعم از باج‌خواهی و سوءاستفاده از کشورهای فقیر ادامه دارد. بنابراین نخستین مسئول وضعیت درد و رنج مردم آفریقا به ویژه در بحران کنونی، قدرت‌های غربی اعم از آمریکا و کشورهای اروپایی هستند که همچنان به سلطه‌جویی علیه آن‌ها و بهره کشی به شیوه‌ای غیرانسانی، غیرقابل قبول و نامعقول ادامه می‌دهند و در همین حین تمام تلاش‌ها برای تأسیس دولت‌های مدرن و به‌روز در کشورهای آفریقایی را ناکام کرده‌اند.

به نظر شما راه حل مقابله با فقر در آفریقا چیست و کشورهای ثروتمند در قبال آن چه وظیفه‌ای دارند؟
 به طور قطع می‌توانیم بگوییم کشورها و ملت‌های آفریقایی قربانی استعمار بوده‌اند و این بهره کشی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بوده است که این کشورها را با بحران‌های متعدد روبه‌رو کرده و مانع از توسعه آن‌ها شده است و آن‌ها را در گرداب وام و بدهی به صندوق بین‌المللی پول غرق کرده‌است. سیاست وام گرفتن از صندوق‌های پولی جهان نه فقط عامل بحران در کشورهای آفریقاست، بلکه در دیگر کشورها از جمله کشورهای منطقه نیز مشکل آفرین خواهد بود و سبب فرورفتن آن‌ها در باتلاق بدهی و در نتیجه تسلیم شدن در برابر خواسته‌های قدرت‌های جهانی می‌شود که به این شکل کشورها توان خود برای استقلال اقتصادی و سیاسی را از دست خواهند داد و پیش از آنکه بخواهند توسعه پیدا کنند، اساساً ملزومات بقا را نخواهند داشت. 

 با توجه به نکات مطرح شده، چشم انداز تحولات آتی در جهان را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
 جنگ روسیه و اوکراین یک ایستگاه تاریخی بسیار مهم است؛ پس از پایان جنگ شرایط به هیچ وجه به مانند قبل آن نخواهد بود و به طور قطع ساختار نظام بین‌الملل تغییر خواهد کرد؛ قدرت های غربی فروکش خواهند کرد و در مقابل روسیه، چین و ایران روبه پیشرفت خواهند بود؛ این جنگ باعث بحران‌های زیادی در عرصه جهانی اعم از بحران انرژی و اقتصادی شده که کشورهای صنعتی و غربی را هم تحت تأثیر قرار داده و اقتصاد آن‌ها را با رکود و تورم بی سابقه مواجه کرده است. پس از تورم و کند شدن چرخ اقتصاد در این کشورها، اقتصاد غربی به سمت رکود خواهد رفت؛ ما اکنون در مرحله پیچیده ای قرار داریم، یک مرحله انتقالی که پیامدها  و چالش‌های زیادی به همراه دارد. بله کشورهای آفریقایی و توسعه نیافته آسیب خواهند دید، اما کشورهای توسعه یافته و پیشرفته نیز بهای سیاست‌های اشتباه و بحران آفرینی‌های خود را خواهند پرداخت. نظام تک قطبی در جهان پایان یافته و در حال شکل گیری یک نظام جدید هستیم.  

خبرنگار: جواد فراهانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.