به گزارش قدس آنلاین، ادبیات کودک و نوجوان در دههای که گذشت با فراز و فرودهای متعددی چون ورود آثار ترجمهای بدون محدودیت، گرانی کاغذ، وضعیت اقتصادی نه چندان مطلوب نویسنده و ناشر مواجه شد. مجید شفیعی، نویسنده کودک و نوجوان و خالق آثاری چون رمان «کابوس ماهان» و «باغ جادویی» در اینباره به چند سوال پاسخ داد.
ادبیات کودک و نوجوان را در دهه گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
آثار هر دورهای خروجی از روح آن دوره، برنامهریزیهای مسئولین و افراد موثر در این عرصه است. به عنوان مثال ناشری چون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سفارشی نویسی یا دستوری عمل کردن در کارش نبود، اما بعد از مدتی میآید به نویسنده خط میدهد و میگوید داستانی با موضوعات فرزندآوری، تولید ملی و غیره... بنویس. ادبیات مگر سفارشی و یا تحمیلی است؟ کانون پرورش فکری در دههای که حمیدرضا شاهآبادی مدیر انتشارات و صادق رضایی مدیرعاملش بودند، چه آثار متنوعی از تمام ژانرها با عنوان رمان امروز نوجوان تولید کردند! در این مثال نکتهای است و آن، ظهور نویسندگانی بود که اگر این فرصت داده نمیشد، معلوم نبود چه میشدند. ما در آن دوره انوع ژانرها و سلایق را دیدیم. از آنجایی که پروژههای خوب و مفید کوتاهمدت هستند و با عوض شدن مدیر ادامه پیدا نمیکنند، مدیر جدید هم ساختار قبلی را از بین میبرد تا بگوید که من درست میگویم.
به نظر شما علت اینکه آثار ترجمهای در حوزه کودک و نوجوان نسبت به آثار تألیفی مخاطب بیشتری جذب میکند، چیست؟
آثار ترجمه در یک نگاه دیگری که ممکن است با فضای فرهنگی ما تفاوت داشته باشد، تولید میشود. عاملی که سبب جذب مخاطب حداکثری میشود، موضوعات حداکثری است که پوشش میدهد. چون جهانشمول است و مورد توجه بسیاری از افراد قرار میگیرد که مبتلابه تمام کودکان و نوجوانان است. نویسنده با بینش گسترده میتواند یک اثر خلق کند که در جهان با مخاطب روبهرو شود؛ مثل «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» که محدود به یک جامعه نشد. ایده در میان آثار ترجمهای اهمیت دارد، ولی در داخل اگر مسئولی به سبک نوشتاری و ایده علاقه نداشته باشد آن را کنار خواهد گذاشت. در کنار همه این مسائل ادبیات خطدهی شده هم وجود دارد و نکتهای که به طور کلی در میان آثار ما وجود دارد، این است که از پنجره دنیای کودک به جهان نگاه نمیکنیم و همه زوایای داستان از دید انسانهای بزرگسال است.
اقبال به کارهای وطنی چرا کم است؟ چون از یک سو این تصمیم گیریها و مواردی که به جامعه ادبی کودک و نوجوان تحمیل میشود، تاثیرگذار است و از سوی دیگر عمده دلیلی که موجب ترجمه آثار نویسندگان خارجی میشود؛ علاوه بر دانش بسیار گسترده در زمینه داستاننویسی، ایدهپردازهای خیلی خوبی هم هستند. در مقابل ما اینجا مدیری داریم که میگوید من کار فانتزی و تخیلی دوست ندارم و فقط رئال را میپسندم.
اگر یک نویسنده بهترین کار فانتزی را خلق کند، همین مسئول اثرش را رد میکند و در نتیجه، مخاطبها نمیتوانند به مقصود خودشان برسند. اهمیت و جایگاه مخاطب را نپذیرفتهایم و از بالا نگاه میکنیم. زمانی که داریم از آثار ترجمهای تمجید میکنیم، برخی آقایان، آثار داخلی با همان سبک و سیاق را کنار میگذارند. خیلی از مسائل وجود دارد؛ اما برخی زیرپوستی به ادبیات ضربه میزند؛ مثل معیشت نویسندگان. یک نویسنده که برنده جایزه ادبی بود، میگفت به ۶۰ کشور جهان سفر کرده است؛ چون سفر ایده میدهد. حال کدام یک از نویسندگان داخلی ما به ۱۰ کشور سفر کرده است. در شکل و کلیت ادبیات، همه مسائل، موثر است. ما «کتاب ماه» را داشتیم و در مجلات آثارمان نقد و بررسی میشد و کارها رشد میکردند؛ در صورتی که الان جریان نقد کمرنگ شده است.
سطح آثار ادبی را در قیاس با دهه ۸۰ که آثار موفقتری در این حوزه به چاپ رسیده، چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید چه سیری پیش گرفتهاند؟
جای افسوس است که بسیاری از مجلات چون دوست کودکان و کیهان بچهها فعالیت نمیکنند و یا کمرنگ شدهاند. انگار یک عَمد و دست پنهانی بوده که این نوع مجلات از دور خارج شوند. مجلات، یک نمونه از روند ادبیات، داستانپردازی، تشکیل ذهنیتهای نو و جدید بودند و آن ساز و کار کتاب را ندارند. مخاطب بیشتری هم مطالعه میکنند. ما کارهایی که خلاقیت کودکان را روشن کند، نداریم، اما در مقابل، زمانی که کتاب ترجمهای را در دست میگیریم، میخواهیم کتاب خلق کنیم.
به نظر شما نویسنده حوزه کودک و نوجوان، باید در چه بستری رشد کند؟
نویسنده در بستری میتواند رشد کند که ایدههایش به رسمیت شناخته شود. فهمیدن این موضوع نیاز به یک بصیرت دارد. کسانی که در صدر امور هستند با هر مسئولیتی باید سویههای خلاق را درک کنند، خیلی مهم است که مسائل پنهان را کشف کنیم. نویسنده باید حمایت شود تا با امنیت خاطر کارش را پیش ببرد. باید گونهای از عملکردها را پیاده کنیم تا نویسنده در کنار همه مشکلاتی که در کشور وجود دارد، چراغ ادبیات را روشن نگه دارد. فردی میتواند حلقههای مفقوده را دریابد که یک اندوخته علمی داشته باشد. الان ما با بسیاری از تنگنظریها و کوتهفکریها روبهرو هستیم که اینها باید کنار گذاشته شود تا چهرههای ادبیات کودک و نوجوان ظهور و بروز پیدا کنند. حال کسانی که واقعاً شایسته هستند، الان مشخص نیستند. به عنوان مثال مدیر انتشارات سروش عوض شد و مدیر دیگری آمد. من نمیدانم که چقدر به ادبیات اشراف دارند، ولی شمار کثیری از آثار آماده چاپ را برگشت زدند. چرا؟ فقط یک دلیل دارد و آن هم قبول نداشتن مدیر قبلی بوده است؛ مگر میشود کارهایی که قراردادهایشان بسته و تصویرگریها تمام شده را برگشت زد. اینها مسائلی است که در رشد ادبیات تاثیر میگذارد. این مسائل مبتلابه نشرهای دولتی است و نشرهای خصوصی باید این خلأها را جبران کنند. البته نشرهای خصوصی خیلی هم موفقتر هستند، چرا که نشرهای دولتی دغدغه فروش و بقا در صنعت نشر را ندارند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
نظر شما