به گزارش قدس آنلاین، تازهترین دادههای مرکز آمار ایران گویای کاهش میزان تولید محصولات کشاورزی در سال گذشته است و بر این اساس، حجم کل محصولات آبی و دیمی تولید شده در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۷ با افتی ۴/۹درصدی به نزدیک ۵۸میلیون تن رسیده است.
کاهش کمّی در کنار افت کیفی این محصولات طی چند سال اخیر در شرایطی است که به گواهی آمار رسمی، از چهار دهه پیش تاکنون تولیدات کشاورزی ایران ۵۰۰درصد و صادرات این محصولات ۱۰۰۰درصد رشد داشته و سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی کشور از ۸/۵درصد به ۱۱درصد افزایش یافته است. در همین حال بهتازگی سازمان جهانی خواربار و کشاورزی ملل متحد(فائو) مبتنی بر آمار سال ۲۰۲۰ ایران را در تولید ۲۰محصول مهم کشاورزی حائز رتبههای سوم تا نوزدهم و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در جهان اعلام کرده است.
با کاهش غیرقابل انکار امنیت غذایی در جهان، ظرفیت بالای ایران در تولید محصولات کشاورزی و پوشش حداکثری نیازهای داخلی و افزایش حضور در بازارهای جهانی، تکلیفی خطیر در راستای ارتقای کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی تولید داخل بر دوش دولت و جامعه کشاورزان قرار گرفته است. بر همین اساس با محمد شفیع ملکزاده مدیر اجرایی اتاق اصناف کشاورزی کشور و رئیس پیشین نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی گپ و گفتی داشتیم که مشروح این گفتوگو از نظرتان میگذرد.
افت چشمگیر کمیّت و کیفیت محصولات کشاورزی تولید داخل در سالهای اخیر، ترجیع بند اظهارات کارشناسان این حوزه است. چنین افتی با وجود داشتن ظرفیتهای بالای تولیدی در حوزه محصولات زراعی از چه خلاهایی ناشی شده است؟
برای پاسخ جامع و دقیق به سوال شما در وهله اول باید به مهم ترین مشکل حوزه کشاورزی ایران یعنی بحران آب و خشکسالی اشاره کنم؛ بحرانی که متاسفانه نه برایش چاره اندیشی شده و نه سیاست گذاری درست. حال آنکه کشورهایی که با چنین بحرانی مواجه نشده اند هم در این خصوص از پیش چاره اندیشی کرده اند. کاهش آبهای سطحی، رودخانه ای(به خصوص رودخانه های دائمی که امروز به حداقل حجم آب رسیده اند)، کاهش شدید نزولات جوی، کشیده شدن ۸۰ درصد حجم آبهای زیرزمینی در حدود ۳۰ سال اخیر آن هم در حالی که تمام فضاهای خالی زیر زمین به دلیل تخلیه آب، فشرده شده و امکان ذخیره سازی مجدد وجود ندارد و کاهش ذخیره سدهای کشور به یک دوم تا یک سوم، کشاورزی ایران را با تهدیدات جدی روبرو کرده است.
امسال و تا جایی که من اطلاع دارم در اکثر مناطق، محصولات کشاورزی دیم، قابل برداشت نبود و عملکرد حوزه کشت آبی هم تحت تاثیر این شرایط به شدت افت کرده است. در چنین وضعیتی، تحریم ها و مشکلات اقتصادی هم مزید بر علت شده است به نحوی که حال و روز حوزه نهاده های کشاورزی از جمله بذر، سم، کود، ماشین آلات و غیره ناخوش است. در واقع به دلیل تحریم نمی توانیم سم، کود و بذر از شرکتهایی مانند بایر آلمان، سینجنتا سوییس یا شرکتهای فرانسوی و ژاپنی که سم، کود و بذرهای باکیفیت تولید می کنند، وارد کنیم و نهایتا ناگزیریم این نهاده ها را از چین و هند با پایین ترین کیفیت بخریم که این نهاده ها علاوه بر نداشتن کارایی، روی کیفیت محصولات ما تاثیر منفی می گذارند و به بدنه کشاورزی کشور ضربه می زنند. در این شرایط متاسفانه نهاده هایی که در داخل تولید می شود نیز به دلیل وابستگی بالا به واردات تکنولوژی و مواد اولیه با پایین ترین کیفیت تولید می شوند.
دولت، سال ۹۹ ارز ترجیحی را از حوزه نهادههای کشاورزی از جمله کود شیمیایی فسفاته و پتاسه حذف کرد. حذف این ارز در حجم عملکردی محصولات کشاورزی چه تأثیری داشته است؟
بیشک کشاورزان به خاطر افزایش چند صد درصدی هزینههای تولید، ناراضی و منتقد هستند چون بیشتر این تولیدکنندگان، خردهمالک هستند و بنیه آنچنان اقتصادی ندارند و حتی اگر نهادهها و ادوات باکیفیت وجود داشته باشند با توجه به افزایش شدید قیمت، توان خرید ندارند. دقیقاً از دو سال پیش تاکنون که ارز دولتی از کود فسفاته و پتاسه حذف شد به جرئت میتوان گفت بیش از ۹۰درصد کشاورزان قدرت خرید این کودها را ندارند. در کنار این مسئله سموم کشاورزی هم بهشدت گران شده و کشاورزان نمیتوانند از این نهادهها استفاده کنند، بنابراین شاهد کاهش بیش از ۵۰درصدی عملکرد در محصولات هستیم که این حجم از کاهش، ضربه سنگینی برای حوزه کشاورزی و کشاورزان است.
در این میان اما گزاره «بیتوجهی کشاورزان به الگوی کشت و عدم گرایش به کاشت محصولات راهبردی» هم به وفور مطرح میشود. به باور شما چرا باوجود ضرورت افزایش تولید محصولات راهبردی در داخل، کشاورزان در مسیری خلاف این ضرورت حرکت میکنند بهطوری که امروز بیش از ۸۰درصد از محصولات راهبردی را وارد میکنیم؟
طبعاً اگر توانایی و ظرفیت لازم را داشته باشیم، بهتر است نه تنها محصولات راهبردی بلکه کل محصولات مورد نیاز کشاورزی را حتی با هدف صادرات و ارزآوری، تولید کنیم اما باید شرایط را سنجید. مثلاً آیا شرایط منابع آب کشور این اجازه را میدهد؟ از آنجایی که هیچ وقت برای کاشت محصولات راهبردی در زمینههایی همچون توزیع نهادههای باکیفیت، تعیین قیمت، نحوه خرید، حمایت از کشاورز و ارائه تسهیلات به این قشر بهدرستی عمل نشده، تولید این محصولات از قبیل گندم و جو، خوراک دام و دانههای روغنی برای کشاورز مقرون بهصرفه نیست، بنابراین به کاشت محصولات آببر مانند صیفیجات و برنج رو میآورد که این گرایش، صدمات شدیدی به منابع آبی و خاکی کشور زده است.
یادآور میشوم امروز گیاهان دارویی مزیت بسیار مهمی برای کشاورزی ماست چون هم در دنیا تقاضای قابل توجهی دارد و هم کم آببر است اما هیچ حمایتی از این محصولات صورت نمیگیرد. کشاورز این محصولات را بهسختی و با بهترین کیفیت تولید میکند اما محصولش هیچ خریداری ندارد و هیچ کس هم مسئولیت را به عهده نمیگیرد با اینکه قبلاً دولت اعلام کرده بود گیاهان دارویی بکارید! در خصوص تولید کلزا هم شعارهای زیادی سر میدهند اما در زمان برداشت، کشاورز را اذیت میکنند. یا در زمان خرید تضمینی گندم، پول کشاورزان را دیر میپردازند و همین روزها تماسهای متعددی مبنی بر عدم تأدیه بدهی دولت با ما گرفته میشود.
واقعیت این است که امروز به جز دو استان گیلان و مازندران که منابع آبی لازم برای کشت برنج دارند، در ۲۰استان دیگر هم باوجود تنش شدید آبی، شاهد کشت این محصول هستیم. این رویه همچنان ادامه دارد و هیچ کس دنبال ارائه راهکار درست نیست و کشاورز هم درمانده شده است. متأسفانه با اینکه رهبر معظم انقلاب از سالها پیش شعار حمایت از تولید و پیشتر خودکفایی در تولید محصولات راهبردی را مطرح کردهاند، هیچ برنامهای برای حمایت از تولیدکننده بهمنظور تحقق این شعارها وجود ندارد.
اگر قرار است محصولات راهبردی تولید کنیم قاعدتاً نباید دیگر آبیاری سنتی و غرقابی داشته باشیم. وظیفه دولت این است تمام امکانات را بسیج کند تا تمام سامانههای آبیاری کشور، به آبیاری نوین تبدیل شود و مصرف آب کاهش یابد حال آنکه امروز کمتر از ۲۵درصد سیستم آبیاری کشور، نوین است. مشکل اساسی دیگری که تاکنون به تولید و کشاورزی ما ضربههای سنگینی زده نابسامانیها در فروش، تنظیم بازار و صادرات است چون دولت، زمانی که نباید، صادرات را ممنوع یا آزاد میکند.
بسیاری از محصولات کشاورزی، مازاد بر نیاز کشور تولید میشود و یا در پیک برداشت به دلیل نداشتن بازار مناسب، عمدتاً روی دست کشاورز میماند. متأسفانه کشاورزان ما در بسیاری موارد حتی با وجود کیفیت بالای محصولات، به دلیل نبود بازار جذاب، رغبتی به برداشت ندارند و ترجیح میدهند تولیدات روی شاخه و یا در مزرعه بماند و هدر برود. البته نمیتوان منکر شد اعتمادی که باید و شاید میان کشاورزان و صنعتگران کشور هم وجود ندارد. بنابراین وقتی در زمان برداشت، صنایع به وعده قبلی خود مبنی بر خرید بهموقع محصولات عمل نمیکنند، حضور دلالان پررنگ میشود و کشاورز تولیداتش را با قیمتی بالاتر به دلال میفروشد. از آنجایی که کشاورز ایرانی نقدینگی کافی ندارد و با هزار مشکل روبهرو است، کشاورزی در این شرایط به فعالیتی توأم با ریسک بالا تبدیل شده است.
یکی از انتقادهایی که همواره به حوزه کشاورزی کشور وارد میشود، حجم بالای ضایعات و ضعف در نظام نگهداری اصولی محصولات است. مجموعه عوامل تولید و نارساییهای حاکم بر این حوزه، چند درصد از تولیدات کشاورزی کشور را به ضایعات تبدیل میکند؟
با توجه به سهم تمام مسائل و مشکلات حاکم بر حوزه کشاورزی(ماشینآلات، سموم و بذر، حمل و نقل، آفات و امراض، بازار نامطلوب محصولات، کمبود صنایع تبدیلی و غیره) بین ۳۰ تا ۳۵ درصد، ضایعات کشاورزی داریم که شاید بتوان گفت سهم ماشینآلات بیکیفیت در این ۳۵درصد حدود ۱۰درصد است که رقمی قابل توجه محسوب میشود.
سالهاست میخواهند تعدادی کمباین وارد کنند؛ اما به دلیل تحریم و بالا رفتن شدید قیمت، امکان واردات نیست. متأسفانه حوزه کشاورزی ما از نظر مکانیزاسیون و ماشینآلات به هیچ وجه با کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست و کشاورز ایرانی امروز مجبور است از ماشینآلات نیم قرن پیش که از رده خارج شده استفاده کند که این مسئله سبب افزایش روزافزون ضایعات و هدررفت محصولات کشاورزی میشود.
چنین ماشینآلاتی، هزینه تولید را بالا میبرد ضمن اینکه مالک این ماشینآلات هر روز باید در تعمیرگاه باشد و به دلیل قدیمی شدن فناوری، زیر بار هزینههای سنگین تعویض قطعه برود. علاوه بر اینها در ذخیرهسازی محصولات کشاورزی بهخصوص انبارهایی با درجه حرارت مناسب برای نگهداری محصولات مختلف بسیار ضعیف و در اکثر مناطق کشور با مشکل مواجهیم.
ما در حوزه بستهبندی و سورتینگ هنوز نتوانستهایم یکی دو برند قابل اتکا داشته باشیم تا با دیگر کشورها رقابت کنیم پس برای مثال با اینکه بیش از ۹۰درصد زعفران دنیا را تولید میکنیم ناگزیریم محصولات مزیتدارمان را به صورت فلهای و خام با نازلترین قیمت بفروشیم؛ اما کشورهای اروپایی از جمله اسپانیا همین محصول ما را میبرند و پس از فراوری، دسترنج کشاورز ایرانی را با برند و نام خودشان و حدود ۲۰برابر قیمت فلهای صادر میکنند. به عقیده من اگر زیرساختهای یاد شده مهیا نشود هیچ یک از برنامهها و شعارهای دولت مانند اجرای الگوی کشت، کشاورزی قراردادی، تنظیم بازار و غیره عملی نمیشود.
خبرنگار: فرزانه غلامی
انتهای پیام/
نظر شما