ویراست دوم این کتاب به تازگی به کوشش محمد صحتی سردرودی در ۳۱۴ صفحه (وزیری) از مجموعه «کتابهای طف» (مطالعات عاشورا) انتشار یافته و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
در میان کتابهای مفقود شیخ صدوق، از کتابی با عنوان «مقتل الحسین» نام برده شده است. او در ضمن در برخی از آثار منتشر شدهاش از آن کتاب نام برده و به آن ارجاع داده است. اما اصل کتاب از گزند روزگاران در امان نمانده و به دست ما نرسیده است. این کتاب کوششی است در بازآفرینی زندگانی امام حسین(ع) به ویژه مقتل او را در بر میگیرد.
سردرودی در این اثر که خود آن را سومین کار مفصلش درباره عاشورا معرفی میکند، درباره قرائت شیخ صدوق از قیام عاشورا مینویسد: «قرائت شیخ صدوق از عاشورا کار دینی و الهی است. در زبان شیخ صدوق پیوسته سخن از خدا، فرشتگان، پریان، روز رستاخیز، آسمانها و عرش، جهان آخرت، معجزه، وحی و الهام، اخبار غیبی، ایمان و اعتقاد، انبیا و اولیای الهی جاری است.
در این نگرش، وقایع و حوادث بیشتر از آنکه رنگ خاکی و مادی داشته باشد صبغه خدایی و دینی دارد و عجیب اینکه کشندگان امام حسین(ع) نیز دم از دین میزنند و او را برای خدا و به اصطلاح قربه إلی الله میکشند! برخی وقایع تا آنجا ماورای طبیعت و عادت است که گاهی منقولات، کاملاً اسطورهای مینماید .
این قرائت را در سه محور میتوان خلاصه کرد: ۱. «امتناع و فرار از بیعت»؛ ۲. «شهادت»؛ ۳. «مظلومیت تکاندهنده و بیداریبخش همراه با معصومیت و صمیمیت مجذوبکننده و ایمانآفرین» که این هر سه محور از رفتار، کردار و گفتار امام حسین(ع) همیشه و در همه جا به وضوح پیداست».
نویسنده هدفش از این پژوهش را تلاش برای پاسخ به این پرسشها میداند:
۱. آیا مقتل امام حسین(ع) جز روایت ابومخنف - که آن هم تنها توسط یک تاریخنگار غیرشیعی یعنی مورخ بزرگ اسلام، ابوجعفر طبری نقل شده و به دست ما رسیده است- روایت دیگری ندارد؟
۲. آیا گزارش مدون فاجعه کربلا از طریق دانشوران شیعه، منحصر به دو کتاب «الملهوف» از سید ابن طاووس (م ۶۶۴ق) و «مُثیرالاحزان» از ابن نمای حلی (م ۶۴۵ق) است که پس از گذشت ۶سده از تاریخ عاشورا آن را نقل کردهاند؟
۳. اگر کسی بخواهد وقایع و حوادث عاشورا را به نقل از دانشوران شیعی پی گیرد، باید آن را در آثاری چون ارشاد شیخ مفید یا مناقب ابن شهر آشوب و روضه الواعظین فتّال نیشابوری جستوجو کند؟ در حالی که قسمت مقتل از کتاب الارشاد به صورت مختصر بیان شده و تنها مستند به اقوال کلبی و مداینی است و اقوال آن دو با اینکه یکی غیر شیعه است، از هم تفکیک نشده است و دو مقتل دیگر (مقتل مناقب و روضه الواعظین) افزون بر اینکه هر دو مربوط به قرن ششم و متأخر از حادثه عاشورا هستند، بسیار آشفته، مختصر و غیرمستند هستند.
۴. آیا در عصر تدوین اصول و میراث شیعی، مقتل امام حسین(ع) به صورت مأثور و منقول از امامان معصوم(ع) توسط محدثان و راویان متقدم و راستین شیعه تدوین نشده بود؟
۵. و اینک قرائت یا قرائتهای متداول و مرسوم از عاشورا با قرائتهای نخستین و مأثور آن، چه تفاوت یا تفاوتهایی، بلکه چه تعارضهایی دارد؟
مقتلی که شیخ صدوق روایت میکند، بیگمان میتواند به پرسشهای مطرح شده و حتی به دهها پرسش دیگر درباره زندگانی و مقتل امام حسین(ع) پاسخ گوید.
نظر شما