وجود دستهای پشت پرده یا اربابان نامرئی و استفاده سیاسی از آب در تأمین حقابه تالاب بینالمللیهامون از عوامل خلف وعده در معاهده بین ایران و افغانستان از گذشته تا به امروز است که در مستندی با نام «میراب» واکاوی و با ارائه مستندات به تصویر کشیده شده است. میراب نام مستند تولید شده توسط سازمان رسانهای اوج است که با کوشش محسن اسلامزاده و سفر تحقیقی وی و گروهش به افغانستان انجام شده است. در این مستند زوایای پنهان مربوط به تالاب بینالمللی هامون از جمله وجود رد پای اربابان نامرئی در تأمین حقابه این تالاب و تاریخچه مربوط به معاهده مشترک ایران و افغانستان مورد بررسی قرار گرفته که کمتر به آن پرداخته شده است.
سد کمال خان، بزرگترین عامل خشکی تالاب هامون
حقابههامون از هیرمند سالانه از طریق سیلابها تأمین میشد اما با احداث سد انحرافی کمالخان در ۴ فروردین ۱۴۰۰ در ۷۰ کیلومتری مرز ایران بر بستر اصلی رودخانه در ولایت نیمروز، این حقابه هم از ایران گرفته و جاری نشدن آن به سمت ایران شدت گرفت که پیامدهای اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی زیادی برای ایران و همچنین شهرهای مرزی افغانستان به همراه داشته است. از جمله این اثرات میتوان به از بین رفتن فرصتهای شغلی مردم منطقه، افزایش مهاجرت ساکنان سیستان و برخی شهرهای مرزی افغانستان اشاره کرد که خانههای خالی شده در روستاها و برخی مناطق مرزی دو کشور به خوبی در تصاویر مستند قابل مشاهده است.
آشکار شدن نیت آمریکا از ساخت سد کجکی
به گزارش مستند میراب، پس از استقرار یک حکومت با ثبات در افغانستان از دهه ۵۰ تلاش برای سدسازی در این کشور آغاز و سد کجکی به عنوان قدیمیترین سد روی رودخانه هیرمند در سال ۱۹۵۳ یا ۱۳۴۵ شمسی توسط یک شرکت آمریکایی وابسته به آژانس توسعه جهانی ساخته شد. ساخت این سد نه تنها میزان ورود آب به ایران را کاهش داد بلکه پس از گذشت مدتی، ثمره این پروژه برای خود کشور افغانستان و نیت آمریکاییها از احداث این سد نیز مشخص شد و آن تبدیل شدن افغانستان به بزرگترین مرکز کشت خشخاش و تولید موادمخدر در دنیا بود که به خاطر رسیدن نمک به زمینهای زراعی در اثر بالا رفتن آب ذخیره شده در پشت سد ایجاد شد و تنها گیاهی که در این شرایط میتوانست رشد کند خشخاش بود. این فیلم نشان میدهد افغانستانیها قربانی اهداف پشت پرده آمریکاییها شدند.
رد پای اربابان نامرئی در معاهده هیرمند
نفوذ و برنامه پنهان آمریکا تنها محدود به سد کجکی نبود بلکه رد پای این نفوذ سالها بعد در معاهده سال ۵۱ رودخانه هیرمند نیز خود را نشان داد. در آن زمان مفاد معاهده، مورد توافق ایران نبود چراکه آسیبهای زیادی را برای مردم سیستان به وجود میآورد اما پس از مدتی این معاهده به دلایل نامشخصی مورد موافقت ایران قرار گرفته و امضا شد. بر اساس روایت مستند میراب، امیر اعلم که از چهرههای بانفوذ دربار پهلوی بود در کتاب خاطرات خود از اربابان نامرئی میگوید که در معاهده سال ۵۱ دست داشتند. یکی از این افراد «جان لیلین» یهودی است که بعدها به خاطر تلاشهایش برای معاهده هیرمند توسط رئیس سازمان سیا مورد قدردانی قرار گرفت؛ معاهدهای که در آن حقابههامون در نظر گرفته نشده بود!
سیاست هیدروپلتیکی افغانستان در برابر ایران
افغانستان پس از سد کجکی، ساخت سد کمالخان را برنامهریزی کرد. با فاصله چند دهه، اشرف غنی نخستوزیر افغانستان با تجربه از گذشتگان خود، از آب بهرهبرداری سیاسی یا هیدروپلتیکی کرده و با افتتاح سد کمالخان از معامله آب با ایران سخن به میان آورد و در ازای آزادسازی آب به سمت ایران طلب نفت کرد.
سخنان اشرف غنی نوعی دهن کجی به مواضع ایران بوده و بازتاب گستردهای در شبکههای مجازی و فضای رسانهای ایجاد کرد اما با رویکرد محافظهکارانه دولت ایران مواجه شد.
نیت دولت افغانستان از احداث سد کمال خان برای اعمال سیاست علیه ایران و استفاده از آب به عنوان ابزار هیدروپلتیکی در آنجا بیشتر خود را نشان میدهد که در ساخت این سد طوری برنامهریزی شده که آب سرریز سد به جای جاری شدن به سمت ایران، با انحراف ۱۸۰ درجه به زمینهای شورهزار «گود زره» در زمینهای افغانستان هدایت شده و به هدر میرود! موضوعی که در تحقیقات میدانی اثر ساخته شده توسط محسن اسلامزاده به وضوح دیده میشود.
آزادسازی آب هیرمند؛ پرونده ناتمام
پس از آزادسازی موقت آب هیرمند در فصل پربارش توسط طالبان در سال گذشته، این روند تا به امروز ادامهدار نبوده و موضوع پرونده معاهده هیرمند همچنان به خاطر کارشکنی افغانستان و محافظهکاری دولت ایران مفتوح مانده است و هامون خشک نیز همچنان از سال ۵۱ به این طرف در انتظار رسیدن حقابه خویش وعملی شدن تعهدات افغانستان است.
با توجه به اینکه هامون یک تالاب بینالمللی بوده و مشمول قوانین مجامع بینالمللی است، ضرورت دارد نهادهای مختلف حاکمیتی در داخل کشور از جمله وزارت خارجه، سازمان محیط زیست، وزارت نیرو و مجلس با همافزایی به صورت جدی در راستای تحقق معاهده این تالاب بینالمللی قدم برداشته و از ظرفیتهای موجود دراین زمینه از جمله اشتراکات فرهنگی، دینی و ظرفیتهای محلی مانند مشارکت ریش سفیدان و رؤسای طوایف و قبایل شهرهای مرزی ایران و افغانستان بهره برده و این مشکل را برطرف نمایند. ظرفیتهایی که صحت و توانمندی آنها با بررسی و اهتمام گروه مستندساز میراب گردآوری شده و اعلام نظرهای صورت گرفته توسط برخی کارشناسان و مسئولان این حوزه نیز در فیلم گواه این مطلب است.
خبرنگار: سعیده سادات سیداختیاری
نظر شما