به این معنا که باید بین ۱۰ تا ۱۵ سال به ایران فرصت بدهیم به کشوری عادی و نرمال تبدیل شود؛ افسر انگلیسی گفته بود باید احتمال این تغییر را بالا ببریم.
دو هفته پس از اعلام نظر رئیس سرویس اطلاعاتی انگلیس، سعید حجاریان در مقالهای نوشت طرح دولت روحانی «نرمالیزاسیون» در ایران است. حجاریان گفته بود میتوان نام نرمال کردن را «هنجار سازی» یا «بهسامان کردن» نیز گذاشت؛ زیرا هدف نهایی تغییر در عادتهای عمومی است. حجاریان نوشته بود: « مثلاینکه در خیابان چمدانی پر از پول پیدا کنید که امری نادر است و به معجزه میماند؛ اما وقوع امر نادر، میتواند نشان از پیدایش آشوب باشد. وقتی محتشم کاشانی میگوید «گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب/کاشوب در تمامی ذرات عالم است» به این معناست که امری معجزه گونه اتفاق افتاده که همهچیز به حالت آشوبناک درآمده است».
در آن زمان تنها بهظاهر سیاسی یادداشت حجاریان توجه شده و به محتوای آن پرداخته نشد، بعدها حجاریان نرمالیزاسیون را مقدمه دموکراتیزه کردن خوانده و از آن تحت عنوان «اصلاحات ساختاری» یادکرد! از این نگاه مسائلی چون حجاب را باید مانند عادت فرض کرد و سعی کرد آن را تغییر داد.
در روانشناسی یکی از روشهای ترک عادت، نمایش خلقیات جدید است. پروژه تظاهر خیابانی روی مسائلی چون حجاب را نیز باید از همین زاویه نگریست، بر اساس این طرح اگر افراد بیحجاب در جامعه هدف، پخششده و خرق عادت کنند؛ بهتدریج امر موجود تغییر خواهد کرد.
البته اجرای طرح نرمالیزاسیون نیاز به نیروی میدانی تربیتشده و خلاق نیز داشت، ازاینرو برخی افراد مستعد از طریق پالایش در فضای مجازی جذبشده و با دریافت برخی مبالغ مورداستفاده قرار گرفتند.
خبرگزاری مشرق در روزهای گذشته با انتشار گزارشی در همین زمینه مینویسد: از سال ۱۳۹۶ به اینسو یک تبصره جدید به نرمالیزاسیون اجتماعی افزودهشده که بر اساس آن لازم است با افزایش کنش و واکنشهای اجتماعی در داخل، التهاب فضا بهتدریج بالا رفته و جامعه دوقطبی شود.
در این شرایط یک بخش در دفاع ارزشهای حاکم احساسی شده و درگیر میشود و بخش دیگر با عنوان دفاع از خود میتواند افکار عمومی را با خود همراه سازد. اجرای طرح «مردم علیه مردم» زدن یک تیر با دو هدف بود؛ دفاع از ارزشهای اجتماعی حاکم بر یک جامعه بهصورت خودجوش، ضریب هرجومرج و بیتوجهی به قانون را بالا میبرد.
ماجرای اتوبوس جنجالی را باید از همین زاویه بار دیگر تجزیهوتحلیل کرد: عامل میدانی در این ماجرا با کشف حجاب و تجاهر عمدی به سراغ یکی از شلوغترین مکانهای عمومی در مرکز شهر رفته و باهدف درگیر شدن و دوقطبی سازی کاذب سوژهیابی کرده و سپس با ایجاد کنش و واکنش در میان بخش خاکستری سعی کرده است افکار عمومی را بهسوی خود جلب کند.
دکتر مجید تفرشی در این باره مینویسد: «در بازگشت از سفری به دبی، در تهران نزدیک گیشه پلیس دو خانم، یکی دوربین موبایلش را باز کرد و دیگری عمداً روسریاش را کاملاً از سرش برداشت. منتظر بودیم بهمحض مواجهه با مأمور دعوا شود. مأمور بیاعتنا به بیحجابی خانم، گذرنامه را مهر زد و تمام. برخلاف انتظار، قصه در جهتی که میخواستند پیش نرفت...»
نظر شما