به گزارش قدس آنلاین، «عارفه رضادوست» ۱۳ساله، یکی از بچههای گروه «دختران خورشید» مشهد است که در فصل گذشته برنامه عصر جدید تواناییهای خود و تیمش را به رخ دیگران کشانده و توانستند تا مرحله نیمه نهایی بالا بروند.
او که دارنده انواع مدال ورزشی است، طی گفتوگویی با خبرنگار ما در مورد مشکلات پیشرویش و ادامه مسیر حرفهای آن میگوید: از چهار سالگی ورزش باشگاهی را در رشته ژیمناستیک شروع کردم و سه سال است به صورت حرفهای کار میکنم.
عارفه رضادوست که در سال تحصیلی جدید وارد کلاس هفتم میشود، ادامه میدهد: رشته تربیتبدنی را دوست دارم و از کودکی به ژیمناستیک علاقهمند بودم. برای همین زیر نظر یک استاد خانم تمرینهایم را ادامه دادم.
ماجرای ۸ مدال
این دختر پر تلاش بیان میکند: در این چند سال ورزش حرفهای توانستم هشت مدال کسب کنم که ۶ مدالش طلا بود. همچنین یک مقام دومی دارم. یک مدال هم در مسابقات ناحیه ۷ آموزش و پرورش کسب کردم.
او که حالا علاوه بر ورزش، در مدرسه نیز شاگرد ممتاز است و هنر نقاشی و مهارت زبان انگلیسی را به صورت جدی دنبال میکند، خاطر نشان میسازد: درس خواندن را بسیار دوست دارم. امیدوارم در آینده بتوانم رشته تربیت بدنی را بگذرانم و بعدها نیز مربیگری را به صورت حرفهای برای بچهها انجام دهم و مدالهای جهانی بدست بیاورم تا موجب افتخار کشورم بشوم. در حال حاضر با توجه به اینکه سال آینده انتخابیه مسابقات کشوری است، تمرینهایم را آغاز کردهام و امیدوارم جزو دو نفر انتخابی باشم.
قهرمانی با دستان خالی از امکانات
او در مورد کمبود امکانات ورزشی میگوید: در محدوده منزل ما که در بولوار توس مشهد است، باشگاههای ورزشی مجهزی وجود ندارد. باشگاه شهرداری هم که از بقیه بهتر است، متأسفانه به وسایل ورزشی مناسب مجهز نیست. بچههای زیادی هستند که دوست دارند ورزش کنند؛ ولی همه نمیتوانند برای ورزش حرفهای به باشگاههای مجهز بقیه مناطق شهر بروند.
حضور در «عصر جدید»
او درباره راهیابیاش به برنامه عصر جدید نیز توضیح میدهد: چند ماه پیش یکی از استادانم مرا به گروه «دختران خورشید» معرفی کرد و حرکتها را اجرا کردم و خوشبختانه پذیرفته شدم.
مسئول گروه آقای پرداختی بود و من دو ماه به صورت فشرده تمرینهای جدی را برای اجرا در برنامه عصر جدید به همراه گروه انجام دادم. وی در خصوص تمرینها برای حضور در برنامه عصر جدید نیز میگوید: هر روز از ساعت ۲ الی ۷ بعدازظهر برای آمادگی حضور در برنامه تمرین میکردیم و دو ماه این ماجرا طول کشید.
در ادامه این ورزشکار به خبرنگار ما میگوید: در منطقه زندگی ما برخی باشگاهها خصوصی و تعدادی هم زیرزمینی است که فاقد وسایل ورزشی است. این مکانها دارای سقفهای کوتاه هستند و حرکات ژیمناستیک وقتی به صورت حرفهای انجام میشوند، ارتفاع دو تا سه متر ابتداییترین نیاز این ورزش است. اگر اینگونه نباشد ممکن است بچهها حین تمرین به سقف برخورد کنند و دچار آسیب جدی شوند. پس در عمل امکان ورزش حرفهای در این سالنها وجود ندارد.
دردسرهای تأمین هزینه ورزش حرفهای
عاطفه شمسی، مادر عارفه هم میگوید: چندین سال است که مجبورم دخترم را به هیئت ژیمناستیک در بولوار سجاد ببرم؛ زیرا آنجا دارای امکانات ورزشی کامل و حرفهای است؛ اما متأسفانه شهریهاش بالاست. بچهها در مراحل حرفهای برای ورزش نیاز به مربی حرفهای دارند. مربیان سرشناس در حاشیه شهر نداریم. شاید چون دستمزدها پایین است و آنها نیز مشکلات خودشان را دارند. چندین سال است روزهای زوج برای بردن عارفه به بولوار سجاد باید چند اتوبوس عوض کنم. گاهی تمریناتش سنگین است که برای برگشت، توان پیاده آمدن تا ایستگاه اتوبوس را ندارد. اینها مشکلات کمبود امکانات است. به طور قطع این مشکل بسیاری از مادران و دخترانی است که در حاشیه شهر زندگی میکنند و فرزندشان علاقهمند به ورزش حرفهای است. من فقط هر ماه ۲۰۰ هزار تومان باید هزینه شارژ منکارت اتوبوس پرداخت کنم.
علاوه بر آن هر ماه ۸۰۰ هزار تومان هزینه تمرین در باشگاه خصوصی را پرداخت میکنیم و از سوی دیگر ۴۵۰ هزار تومان هم برای شرکت در تمرینهای هیئت ژیمناستیک میپردازیم. کاش هیئت مذکور از کسانی مانند فرزند من که استعداد قهرمانی دارند و برای مسابقات آماده میشوند، هزینهای دریافت نکند؛ اما هیئت هیچ همکاری نمیکند.
او با بیان آنکه همسرش کارگر ساختمانی است و دچار آسیب دیسک کمر نیز هست، اظهار میکند: متأسفانه همسرم توان کار مداوم را ندارد و من هم برای تأمین هزینهها و تا جایی که ممکن باشد با انجام کارهای هنری در منزل، او را همراهی میکنم. برای مثال چند روز پیش حین تمرینها، مچ دست عارفه آسیب دید و برای خرید یک چسب مخصوص و سایر هزینههای درمانی باید چندین روز تلاش کنیم و این موارد در تمرینهای ورزشی بچهها بارها تکرار میشود.
حمایتهایی که نیست
وی خاطر نشان میسازد: از سوی برنامه عصر جدید مبلغ جزئی به اعضای تیم دختران خورشید اهدا شد که در ادامه به ما اعلام کردند این هدیه به سرپرست گروه تحویل داده شده است. پس از بازگشت گروه از هیچ سازمان یا نهادی حمایت ندیدیم. فقط حامی مالی گروه که یک واحد تولیدی بود، هزینه رفت و برگشت اعضای تیم ۳۳نفره را پرداخت کرد.
شهرداری نیز قرار حمایت داشت که از آن هم خبری نشد؛ اما ما دست کم خواستار تأمین زیرساختهای ورزشی در حاشیه شهر هستیم.
این مادر تصریح میکند: آموزش و پرورش نیز میتواند از دانشآموزان ورزشکار حمایتهایی را داشته باشد. برای مثال، عارفه علاوه بر ورزش در درس نیز بسیار ممتاز است و برای ادامه تحصیل به یکی از مدرسههای نمونه خواهد رفت؛ اما هزینه ورودی آن ۳ میلیون تومان است. تا الان به دلیل کرونا کلاسها مجازی بود؛ اما سال تحصیلی جدید برای رفت و آمد به منطقه سکونت ما سرویس نمیدهند و باید به محل جدیدی نقلمکان کنیم تا سرویس مدرسه به ما بدهند.
وی در پایان میافزاید: چشمانداز دخترم تحصیلات دانشگاهی در رشته تربیت بدنی و مربیگری است. از طرفی به دلیل برخی مشکلات، دخترم باید رشته ورزشیاش را عوض کند. رشتههای مشابه هم هزینههای زیادی دارند و هر کدام درد سرخودش را دارد.
خبرنگار: سرور یزدی
نظر شما