اکبر منانی که یکی از بازماندگان این نسل طلایی است و کار حرفهای دوبله را از دهه ۴۰ آغاز کرده است نسبت به وضعیت کنونی دوبله و صداپیشگان گلایههایی دارد. او که در فیلمها، مجموعهها و انیمیشنهای بسیاری صداپیشگی داشته مثل پوآرو (به جای هرکول پوآرو)، پرستاران (به جای فرانک)، بهترین سالهای زندگی ما (به جای فردریک مارچ)، زبلخان (به جای زبلخان)، ماجراهای گالیور (به جای گلام با تکیهکلام من میدونم) به خبرنگار ما میگوید: هنرپیشهها چون جلو دوربین هستند و دیده میشوند، طرفدار پیدا میکنند اما گویندهها چون پشت دوربیناند و دیده نمیشوند، مهجور ماندهاند.
نقش دوبلور در خلق شخصیتهای ماندگار
به گفته اکبر منانی، بسیاری از هنرپیشههایی که در گذشته، عشق دوبله داشتند پس از ورود به این عرصه دیدند که جایی در این کار ندارند مثل مرحوم خسرو شکیبایی که وارد عرصه دوبله شد و با وجود صدای خاصی که داشت اما جایگاهی در دوبله پیدا نکرد و در بازیگری به شهرت رسید.
وی با اشاره به اهمیت نقش گویندگان و دوبلورها در زنده کردن نقشها و شخصیتهای فیلمهای ماندگار در ذهن مردم خاطرنشان میکند: در بسیاری از فیلمها و سریالهای خاطرهانگیز، گوینده و دوبلور، یک شخصیت را زنده میکند. من هنرپیشههایی را میشناختم که فن بیان و صدای خوبی نداشتند ولی بازیگری جلو دوربین را بلد بودند. حتی بازیگری جایزه میگرفت که گوینده به جای آن هنرپیشه در نقشی حرف زده بود و اگر دوبلور نبود، آن نقش آن قدر دیده نمیشد که بازیگرش جایزه بگیرد.
جای خالی صداهای اثرگذار
این دوبلور پیشکسوت با بیان اینکه نام هنرپیشهها در تیتراژ سریالها میآید ولی نامی از گوینده و دوبلور در تیتراژ فیلمها و سریالها نمیبینیم، عنوان میکند: دوبلور به شخصیتهای فیلمها و سریالها جلا میدهد و آنها را زنده میکند. گوینده به فیلم جان میبخشد و اثری را زنده میکند. تماشای فیلمهای ایرانی برای من خیلی جذاب نیست چون بازیگران، صداهای محکم و اثرگذاری ندارند.
وی با اشاره به دشواریهای کار دوبله در فیلمها و سریالهای ایرانی و خارجی و حساسیت کار صداپیشگان خاطرنشان میکند: یک گوینده سالها زحمت میکشد تا در کارش حرفهای شود، ببینید دوبلورهای قدیمی ما در چه نقشهایی از فیلمهای ایرانی و خارجی صحبت کرده و آن نقش را در ذهن مخاطب ماندگار کردهاند. اگر نقشی در ذهن مردم ثبت شده، بخش مهمی از این اثرگذاری به خاطر صداهای تأثیرگذار آن شخصیتها بوده است.
او اضافه میکند: رسانهها به بهانههای مختلف سراغ هنرپیشههای تازهکار میروند ولی هیچ خبری از گویندههای قدیمی و حرفهای نمیگیرند. وقتی دوبلوری میمیرد، تازه یادشان میافتد که فلانی هم بوده و چقدر برایمان خاطرهسازی کرده است، چرا تا وقتی زنده هستیم کسی سراغی از ما نمیگیرد؟
منانی با بیان اینکه صداپیشگی در آثار سینمایی و تلویزیونی یعنی بازیگری پشت دوربین، خاطرنشان میکند: هنرپیشه بازیاش را جلو دوربین دارد و تمام میشود ولی گوینده باید همان حس و فضا را درک کند و تمام آن حس را به صدایش منتقل کند.
ضعف صدا در آثار تاریخی
نویسنده نخستین منبع مدون تاریخ دوبله ایران با عنوان «سرگذشت دوبله ایران و صداهای ماندگارش» که به چگونگی، چرایی و زمان ورود دوبله به ایران میپردازد در پاسخ به اینکه چرا در فیلم و سریالهای تاریخی، برخی از بازیگران برای تهیهکننده و کارگردان شرط میگذارند که روی صدایشان دوبله نباشد، پاسخ میدهد: متأسفانه بسیاری فکر میکنند که جامعالفن هستند در حالی که در گذشته، هنرپیشه به کارگردان پیشنهاد میداد که فلان گوینده، صداپیشه نقش من باشد. به یاد دارم هنرپیشههای معروف در قراردادشان مینوشتند که فلان آدم، صداپیشه نقش من باشد و جالب اینکه دستمزد صداپیشه بیشتر از هنرپیشه بود. شاید باور نکنید ولی واقعاً چنین بود چون صدا بود که شخصیت را زنده میکرد. صداپیشگان سبب شهرت آن شخصیت و نقش میشدند.
منانی میگوید: در آثار تاریخی، تأثیری که صداپیشه در دیده شدن نقشها دارد انکارناپذیر است. کارگردان باید تصمیم بگیرد که اگر صدای بازیگری در فیلم و سریال ننشسته از صداپیشه استفاده کند نه اینکه تن به خواسته بازیگر بدهد.
وی که صداپیشه چند نقش در سریال «مختارنامه» بوده است درباره اینکه یکی از شرطهای فریبرز عربنیا برای پذیرش نقش مختار این بوده که صدایش دوبله نشود، عنوان میکند: به نظرم یکی از ضعفهای سریال مختارنامه، صدای شخصیت مختار با بازی فریبرز عربنیا بود در حالی که اگر یک گوینده حرفهای به جای شخصیت مختار حرف میزد اثرگذاری این سریال بیشتر میشد. من هم شنیده بودم که ایشان اصرار داشت صدایش دوبله نشود در حالی که ضعف صدا را در این شخصیت میبینیم.
همه استاد گویندگی شدهاند!
منانی یکی از دلایل ماندگاری سریال «مردان آنجلس» را دوبلههای خوب آن دانسته و اضافه میکند: صداپیشههای خوب به این سریال، وزن و شأن خوبی دادهاند. در فیلمهای قدیمی، بازیگرانی جای نقشهایشان حرف میزنند که سابقه گویندگی و دوبله داشتند همچون خسرو شکیبایی که او هم صدای خاصی داشت و نمیتوانست مثل یک دوبلور حرفهای برای نقشهای متعدد، صداپیشگی کند.
وی خاطرنشان میکند: اکنون برخی از بازیگران اعتقاد دارند که فن بیان و صدای خوبی دارند و نمیخواهند صدایشان دوبله شود در حالی که بازیگری هم یک وجه هنری است و آنچه اهمیت دارد کیفیت خروجی کار است که مورد پسند مردم واقع شود.
این دوبلور پیشکسوت درباره اینکه آیا این موضوع به تعصب شخصی بازیگر روی صدایش برمیگردد یا هزینههای تولید، میگوید: به نظرم تعصب شخصی است وگرنه فیلمی که بودجه کلانی دارد با اضافه شدن دستمزد اندک صداپیشگان، تفاوت زیادی در هزینههای تولیدش ایجاد نمیشود. برخی بازیگران فکر میکنند همه چیز تمام هستند یا دورههای کوتاهمدت گویندگی را میگذرانند و تصور میکنند صدای آمادهای دارند در حالی که تجربه و تخصص در عرصه صداپیشگی بسیار مهم است و با گذراندن چند دوره کوتاهمدت هم بدست نمیآید.
او در پایان گلایه میکند: الان همه استاد گویندگی شدهاند در حالی که الفبای فن بیان و دوبله را نمیدانند! اینها از معضلات و آسیبهای عرصه گویندگی است.
خبرنگار: زهره کهندل
۲۳ مهر ۱۴۰۱ - ۰۴:۱۵
کد خبر: 820812
دوبله دیگر جایگاهی که در دهههای ۶۰ و ۷۰ در سینما و تلویزیون ایران داشت را ندارد و روند رو به نزولی را طی میکند کما اینکه از لشکر نسل طلایی صداپیشگان هم کم میشود و چندین پیشکوست تکرارنشدنی صداپیشگی را در سالهای اخیر از دست دادیم.
نظر شما