تحولات منطقه

۲۷ مهر ۱۴۰۱ - ۱۶:۰۳
کد خبر: ۸۲۱۳۴۸

قصه برنج الموت از نشای سبز تا شالیزارهای طلایی، قصه کار و تلاش خانم‌هاست.

خوشه‌های پاییز
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

از دور مه غلیظی بر فراز سرزمین الموت سنگر گرفته، اما ابرها نمی‌بارند.

چند ساعت بعد وقتی که مه را رد می‌کنم و جاده را به سمت بستر«شاهرود» پایین می‌روم، ماشین‌های باری که گونی‌های برنج حمل می‌کنند، در جاده بیشتر دیده می‌شوند. کمی پایین‌تر بوی برنج همراه با باد خنک تمام صورتم را پر می‌کند. شهرستان سفلی، شهرستان اولیا، سالار کیا، بهرام آباد، ده دوشاب، کتکان، پَررود، رجایی دشت، رازمیان و... از روستاهای الموت در حاشیه شاهرود هستند که کشت برنج در شالیزارهای آن‌ها جریان دارد.

از کنار بعضی از روستاها می‌گذرم و نرسیده به شالیزارها چند کارخانه شالیکوبی می‌بینم و خیلی زود در حاشیه جاده، کنار شالیزارها در نزدیکترین فاصله با شاهرود هستم. رودخانه نسبت به سال‌های قبل خیلی کم آب شده؛ اما از زمین‌های مرزبندی شده معلوم است که هنوز آب شاهرود و چشمه‌ها برای شالیکاری کفاف می‌دهد؛ شالی‌هایی که این‌جا در کوهستان الموت، دیرتر از گیلان و مازندران خوشه می‌بندد و محصول می‌دهد.

خوشه‌های پاییز

قصه سبز شدن

«شیرعلی نوروزی» ساکن رازمیان و ۷۳ ساله است. او که اصالتا اهل پراچان بوده و از جوانی ساکن رازمیان شده است، همراه با همسرش؛ «ماه باجی»، پسرها و عروسشان در حال جمع کردن کَلوش‌های به جا مانده بعد از برداشت برنج هستند. می‌گویند هم زمین برای سال بعد و شالیکاری آماده می‌شود و هم این کلوش‌ها خوراک زمستانی گاو و گوسفندانشان می‌شود.

از شیرعلی درباره برنج کاری می‌پرسم و او دقیق و باحوصله برایم توضیح می‌دهد: «اینجا در روستاهای قشلاقی نسبت به روستاهای کوهستانی و ییلاقی بهار زودتر می‌آید. به این خاطر اینجا همین که ۱۳ روز از عید گذشت، خانم‌ها بذر برنج را با آب می‌شویند و تا سه روز بعد در تشت‌های بزرگ خیس نگه می‌دارند»

از مقدار بذر خیس شده می‌پرسم و شیرعلی اینطور پاسخ می‌دهد: «مقدارش بستگی به زمین دارد؛ اما به طور معمول هر صد متر زمین به ۱ کیلو بذر نیاز دارد.» البته تاکید می‌کند که عواملی مثل؛ خاک، آب، زمین، منطقه گرم و سرد و... تعیین کننده‌اند.

خوشه‌های پاییز

ماه باجی ادامه صحبت را می‌گیرد و تعریف می‌کند: «بعد از۳ از روز که بذر را از آب درآوردیم، در کنج خانه؛ زیر پتو و نایلون، طوری که گرم باشد، بذرها را تا ۳ یا ۴ روز نگه می‌داریم تا که شیف بزند.» آنطورکه او توضیح می‌دهد شیف زدن یعنی سبز شدن بذر.

ماه باجی می‌گوید: «بعد از آن کف سینی‌ها را به اندازه یک بند انگشت خاک می‌ریزیم و بذر جوانه زده را در سینی می‌پاشیم.»

جوانه زدن؛ کاری زنانه

شیرعلی وقتی از منظره ردیف شدن سینی‌ها کنار هم و آوردنشان تا سر زمین می‌گوید چشمانش برق می‌زند او ادامه می‌دهد: «سینی بذرهای سبز شده و بلند را در «کیل»ها یا همان زمینی که از قبل شخم خورده می‌ریزیم و بعد هم زمین را دوباره شخم می‌زنیم. ۳ روز بعد علف کش می‌ریزیم. زمین که خوب آب گرفت و پر از آب شد، دستگاه می‌آوریم و این بار علف‌های هرزِ مقاوم در برابر علف کش را جدا می‌کنیم.» شیرعلی اشاره می‌کند که این کار را قبلا خانم‌ها با دست انجام می‌دادند و ماه باجی تائید می‌کند که «در قدیم بیشتر وقت‌ها یک ماه تمام، هر روز چند ساعت پاهایمان در آب بود و پشتمان خم و با دست علف‌های هرز زمین را می‌کندیم که جان زمین را نگیرند؛ اما الان دستگاه، علف‌ها را می‌کند و کار را راحت کرده است.»

شیرعلی میان صحبتش با لبخند می‌گوید «بِرَنج» و توضیح می‌دهد: «خیلی رنج و زحمت دارد. مثلا آب زمین اگر زیادتر از ۳-۴ سانتیمتر باشد شیف خفه می‌شود.»

لبخند روی لبش می‌آید وقتی ادامه می‌دهد: «بعد از مرحله نشا زدن، هر روز زمین قشنگتر می‌شه.» و با آب و تاب توصیف می‌کند وقتی را که سرِ سبزِ نشاها از زمین غرق در آب بیرون می‌زند و نشان از تازگی و باروری دارد.

شیرعلی، شالی‌کاری را کاری زنانه می‌داند: «مردان فقط زمین را آماده می‌کنند. چیدن بذر و خیس کردن آن و سبز شدنش همیشه با زنان بوده» ماه باجی هم می‌گوید که سختترین مرحله کار همین سبز شدن شلتوک است: «ممکن است به هزار دلیل سبز نشود و محصول یک سال و حاصل درآمد یک سال یک خانواده از دست برود. خیلی سخت است و این قسمت کار نگرانی زیادی برای خانم‌ها دارد»

خوشه‌های پاییز

شوق محصول نو

کمی بالاتر در داخل روستای «شهرستان سفلی» قدم می‌زنم. جلوی در منازل پر است از کیسه‌های پهن شده که رویشان شلتوک ریخته‌اند. هرکسی حاصل شالیزارش را آورده و زیر نور طلایی خورشید پهن کرده تا خشک شود.

همسایه‌ها با دیدن محصول نو به هم «مبارک باشه» می‌گویند.

حاج حسن و همسرش فریده زارعی، مویی سپید کرده‌اند ولی شلتوک را خودشان با دست و چنگک مقابل در منزلشان در هوای آزاد پهن می‌کنند. می‌گویند این روزها کارخانه‌ها هم دستگاه خشک کردن شالی دارند ولی بعضی اهالی ترجیح می‌دهند تا شالی را به شیوه سنتی و طبیعی خشک کنند. حاج حسن می گوید این ۲ تن شلتوک حاصل یک سال زحمت و کار او روی ۵۰۰۰ متر شالیزار است.

حالا پس از برداشت باید شلتوک را مقابل در خانه پهن کنند تا چند روز بماند و خشک شود.

خوشه‌های پاییز

فریده زارعی می‌گوید: «آفتاب اگر خوب باشه و هوا ابری نباشه ۲ روز بسه» بعد از این ۲-۳ روز، شلتوک را انبار می‌کنند و بعد در کارخانه‌ها شلتوک تبدیل به برنج می‌شود.

آنطور که آمارها نشان می‌دهند منطقه الموت غربی و شرقی در استان قزوین دارای ۳۷۵۰ هکتار شالیزار است و به گفته اهالی انواع برنجِ هاشمی، حسن سرا، علی کاظمی، طارم، موسی طارم، خنجری و... در الموت کشت می‌شود.

هر چند حالا دیگر بیشتر کارها با ماشین انجام می‌شود و دستی نیست؛ اما همچنان کار پر مشقتِ کشتِ برنجی که قوت غالب همه ما است؛ باری بر پشت خمیده‌ زن‌های خانواده است.

خبرنگار: نفیسه کلهر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.