به گزارش خبرنگار قدس خراسان آنلاین، شماره ناآشنایی روی تلفن همراهم میافتد و با کنجکاوی به خاطر شماره عجیب و غریبی که میبینم با بلهای جواب میدهم، صدایم در پیام خشک و قاطع ضبط شدهای گم میشود، همزمان با پیام صوتی، ذهنم به آدرس مرکز همایشها و نمایشگاههای آستان قدس رضوی در پارکینگ شماره سه حرم میدود. محلی که قرار است همه کسانی که دستی بر فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی دارند نمایشگاه "همافزایی فعالان فرهنگی و اجتماعی استان خراسان رضوی" را در دو روز آخر سومین هفته از آبان ماه با مشارکت آستان قدس رضوی رقم بزنند.
فرهنگ استان در یک قاب
به نمایشگاه میرسم، غرفههای اول مربوط به رسانههای رسمی استان، از جمله قدس است، درست روبهروی غرفه رسانهها، در قاب دیوار اسامی 116 غرفه و جانمایی آنها دیده میشود، کنجکاوِ اسامی و حیطه فعالیتشان میشوم. با یک نگاه گذرا متوجه میشوم در کنار خیریهها، هنریها، فرهنگیها کسب و کارهای نوآور هم حضور دارند که همیشه برایم جذاب هستند.
غرفه به غرفه میروم، گویا خود شرکت کنندگان مخاطب اصلی این نمایشگاه هستند، هر کسی که دغدغه یا نیازی در حوزه فعالیتش دارد در حال گفتوگو با غرفهدار دیگری است که با شنیدن شرح خواستهها، توانایی و خواسته خود را مطرح میکند.
بعضی غرفهها مخاطب بیشتری دارند، جویا می شوم. پسر جوانی شرح میدهد که عضو هیئت توئیتریهای انقلابی است و در این نمایشگاه فرصتی پیش آمده تا دوستان فعال در فضای مجازیش را ببیند و از خوش و بش کردن با دوستانش که هم سنخ و هم فکر او در فضای مجازی هستند، خوشحال است. در بین جملاتش میگوید: "در فضای مجازی کاری نداشته باشی، کار دستت میدهند!". ذهنم درگیر جملهاش میشود و چند بار آن را مرور میکنم و میفهمم در این فضای افسارگسیخته اگر هدف مشخص نداشته باشی در مسیری میروی که مقصدِ تو نیست و مقصودِ دیگران است.
همتی از جنس اراده
هنوز ذهنم حوالی کارآفرینی و نوآوری است. جلوتر میروم و در اوسط نمایشگاه کلمه باغداری نظرم را جلب میکند، چندین مراجعه کننده در حال گفتوگو هستند و یکی، دوتایشان هم بروشوری را ورق میزنند و مطالعه میکنند. هنوز ارتباط غرفه را با نمایشگاه درک نکردهام. یک نفر مرا به خانمی معرفی میکند تا توضیحات بیشتری بشنوم، اعظم سعیدی از روستای بازفر رشتخوار وقتی از کانون بانوان روستایشان میگوید، میفهمم کارشان کارستان است، از آن دست کارهایی که حال دل آدم از همت و اراده یک جمع زنانه خوب میشود.
او ادامه میدهد: علاوه بر کارهای فرهنگی، در روستایمان تولید نخ ابریشم وجود داشت و با راهاندازی کانون بانوان روستایمان از سال 98 وارد جریان اشتغالزایی برای بانوان روستا شدیم، اوایل کارمان را با 20 دار قالی شروع کردیم و الان 100 دار قالی داریم که توسط زنان روستا با همان نخهای ابریشم، قالی ابریشمی بافته میشود و به راحتی میفروشیم.
سعیدی با شرح بقیه فعالیتشان در روستای 5هزار نفری بازفر عنوان میکند: نصف جمعیت روستای ما زنان هستند و بجز قالیبافی، سایر هنرها، کارگاههای خیاطی و گلیمبافی را راهاندازی کردهایم و با توجه به وجود دام و کشاورزی، کارخانه لبنیات کوچکی زدهایم و شیر و ماست تولید میکنیم و به شهرستانها از جمله مشهد میفرستیم، زنان روستای ما طوری توانمند شدهاند که گاهی بیشترین درآمدزایی را در خانوادههایشان دارند.
حلقه گمشده
عناوین غرفهها و شرح کارهایشان این سوال را برایم پررنگ میکند که این حضور و همافزایی فعالان فرهنگی و اجتماعی استان خراسان رضوی در چه قالبی رخ میدهد؟
با همین سوال سراغ یکی از غرفهدارها میروم، امیرحسین خوشمحبت که مسئول یکی از غرفههای نمایشگاه است در جوابم میگوید: نمایشگاه از صبح ساعت 9 شروع شده و من سه ساعتی میشود که حضور دارم، به دوستانم میگفتم که خدا را شکر همه فعالان فرهنگی مطرح حضور دارند اما سوالم این است تجلی این حضور ما در کف جامعه چطور خواهد بود یا چطور میتوانیم اثرگذار باشیم؟ بعضی اسامی و عنوانها آنقدر بزرگ است که مخاطبانش را نخبگان فرهنگی شکل میدهند اما برای اثرگذاری ما با توجه به وقایع اخیر در کف جامعه چه برنامهای وجود دارد و بازدهی در کجا دیده میشود؟
او ادامه میدهد: همین همافزایی کار قشنگی است، اگر نمایشگاه در این جهت باشد که از موازیکاریها جلوگیری شود و برنامههای فرهنگی بهتر طراحی شود عالی است، اما من به شخصه دغدغه ارتباط با نوجوانان دهه 80 را دارم و میخواهم بدانم برای این نسل هم خروجی داریم و میتوانیم حلقه ارتباطی با این نسل را مفید ایجاد کنیم؟
کار فرهنگی یعنی اثرگذاری
دغدغه نوجوانان من را به سمت غرفه "مهتدی" که جامعه هدفش دختران نوجوان است میبرد. مسئول غرفه با خوشروئی جواب سوالاتم را میدهد و از سبک تربیتی میگوید که هدفش تربیت نوجوانی با فکر آزاد است که از بندهای ذهنی در موقعیتهای مختلف رها شده است و با خودشناسی بهترین تصمیم را میگیرد.
الهام غفاری ادامه میدهد: موسسه مطالعاتی فرهنگی ما دنبال نتیجهگرایی نیست و محور فعالیتها اثرگذاری بر نسل نوجوان است. در حوادث اخیر جلسات پرسش و پاسخ برگزار کردیم و حتی معاون آقای قالیباف هم در جمع دختران نوجوان ما حضور پیدا کردند و دغدغههایشان را شنیدند که به نظرم اتفاق مفیدی بود.
حوادث اخیر جامعه و دغدغه خانواده بیشتر برایم پررنگ میشود و جای خالی این گفتمان بین نسلی را به شدت احساس میکنم. فضایی که باید بزرگترین نتیجه یک همافزایی فرهنگی بین تمامی فعالان فرهنگی، اجتماعی باشد، چیزی که شاید هدف برگزارکنندگان نمایشگاه باشد.
گزارش از طاهره فجرداودلی
انتهای پیام
نظر شما