تحولات منطقه

آخرین بیانیه خانه سینما متن کوتاهی دارد، با این حال اکثر رسانه‌ها و اهالی فرهنگ آن  را بیانیه ای تند و غیرمنتظره ارزیابی کردند. برخی از سینماگران عضو خانه سینما و حتی صنوف سینمایی از انتشار آن اظهار بی اطلاعی کردند و از موضع گیری صریح این بیانیه ابراز شگفتی و حتی نگرانی کردند.  

دعوت به اعتصاب از سوی خانه سینما سئوال برانگیز است
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، تا آنجا که نگارنده مطلع است ظاهراً عصر روز دوشنبه ۳۰ آبان حدود ۴۰ نفر از سینماگران و عمدتاً بازیگران و به ویژه بازیگران زن سینما در محل خانه سینما تجمع می کنند و از اعضای هیات مدیره خانه سینما می خواهند در خصوص وقایع اخیر و بازداشت خانم کتایون ریاحی و هنگامه قاضیانی موضع صریح گرفته و بیانیه صادر نمایند. در واقع نگارش این بیانیه را باید حاصل اعتراض و فشار اعضای ذی نفوذ و تاثیرگذار خانه بر مدیریت خانه سینما دانست. با این که متن بیانیه آنقدر کوتاه است که بتوان بند بند آن را مورد نقد و بررسی قرار داد، اما نگارنده ترجیح می دهد تا این بیانیه را با چند پرسش از نویسندگان آن مورد بررسی قرار دهد.

اولین بند بیانیه اعتراض خانه سینما به ادامه خشونت های ماه های اخیر است. سئوال نخست، آیا اساسنامه خانه سینما به عنوان قانون و میثاق این نهاد صنفی، فرهنگی و هنری این اجازه را به صنوف خود داده است که با این نوع تعابیر سیاسی وارد عرصه غیر صنفی شوند؟ قطعا خیر.

در این بیانیه آمده است چنانچه دو بازیگر زن پیش گفته آزاد نشوند، صنوف سینمایی اعتصاب خواهند کرد. طبق ماده ۱۲ اساسنامه خانه سینما یکی از پیش شرط های عضویت در خانه سینما، التزام عملی به قانون اساسی و اصل ولایت فقیه است. رفتار هنجارشکنانه ی این دو بازیگر زن عملاً نشان می دهد که طبق این بند اساسنامه خانه سینما این دو صلاحیت لازم را برای عضویت در این نهاد صنفی ندارند. بنابراین، سئوال دوم و مهم این است که هیات مدیره خانه سینما بر چه اساس و قانونی این دو بازیگر زن و همه زنان عضو خانه سینما که حجاب از سر برداشتند و مغایر با بند ۱۲ اساسنامه عمل کردند را همچنان عضو خانه سینما تلقی می کند؟

مدیریت خانه سینما درباره ی تهدید به اعتصاب سینماگران کشورلازم است به چند سئوال دیگر پاسخ دهد. بسیار واضح و روشن است که تصمیم گیری در خصوص چنین امر مهمی مانند اعتصاب سینمای کشور که معیشت همه صنوف سینمایی کشور به آن وابسته است باید کاملاً اجماعی و با مشارکت همه صنوف سینمایی انجام پذیرد، آیا چنین اتفاقی رخ داده است؟ بنده اطلاع موثق دارم که تعدادی از صنوف اصولاً از محتوای بیانیه و نحوه ی انتشار آن کاملاً بی اطلاع بوده اند.

با توجه به فیلم های در دست تولید در کشور حداقل نیمی از صنوف خانه سینما این روزها درگیر این پروژه های سینمایی می باشند. اگر این افراد ناچار شوند با این بیانیه همراهی کنند، آیا خانه سینما پیش بینی لازم برای جبران خسارت دیدگان این پیشنهاد خام و نابخردانه را کرده است! در شرایطی که اکثریت اعضای ۶ هزار نفری صنوف سال هاست مشکل کار و معیشت دارند، آیا تحریک به اعتصاب می تواند عقلانی و حتی انسانی باشد؟

دعوت به اعتصاب از سوی خانه سینما تنها سه روز بعد از فراخوان اعتصاب سراسری اصناف کشور از سوی اغتشاشگران که خوشبختانه با بی توجهی و عدم اقبال بازاریان و صنوف کشور روبرو شد کمی سئوال برانگیز است! برخی انتشار این بیانیه را طرحی برای دامن زدن و شعله ور کردن اغتشاشات اخیر دانستند که خوشبختانه این روزها در حال فروکش کردن است.

در بخشی از این بیانیه آمده است: خانه سینما اتهام هایی نظیر اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی، نشر اکاذیب و همراهی با رسانه های بیگانه که به سینماگران منتسب می شود را غیر واقعی می داند.

مواضع و مطالب سینماگران در صدها توئیت و پست هایشان در خصوص اعتراضات و اغتشاشات ماه های اخیر در فضای مجازی موجود است. کافی است نگاهی به این مطالب بیندازید، نگارنده به چند نمونه از این پست ها در ادامه اشاره می کند:

خانم معتمد آریا در یک پیام تصویری بسیار احساسی! خود را مادر سارینا اسماعیل زاده که در اعتراضات توسط پلیس کشته شده است! معرفی می کند، این در حالی است که مادر سارینا در مصاحبه با رسانه ملی تلویحاً به خودکشی دخترش اشاره کرد و گفت: «دخترم از ارتفاع سقوط کرده است.» دو روز بعد از این مصاحبه، رضا کیانیان در پستی عجیب، تامل برانگیز و غیر واقعی!! نوشت:«مادر سارینا اسماعیل زاده دختر ۱۶ ساله کرجی که با ضربه باطوم سرکوب گران به سرش جان باخته بود به علت عدم تحمل مصیبت خودکشی کرد!! و جان باخت»

خانم هنگامه قاضیانی در پستی جمهوری اسلامی را حکومت کودک کُش می نامد و در پست دیگری مصداق این کودک کُشی را همین مرحومه سارینای ۱۶ ساله معرفی می کند!

خانم شبنم فرشادجو جزو اولین بازیگران زنی که حجاب از سر بر داشته است در پستی بسیار ناجوانمردانه تصویر سرباز قهرمانی را که در واقع تروریستی اهواز سال ۹۷ دختر بچه ای را نجات می دهد به عنوان تصویری از پلیسی که دختربچه ای را در اغتشاشات اخیر بازداشت کرده است، جا می زند!! خانم پانته آ بهرام تصویری از چهره خود را که مورد ضرب و شتم قرار گرفته است بدون هیچ توضیحی درپروفایلش بازنشرمی دهد۔ خیلی زوداین
تصویربا عنوان تنبیه بدنی هنرمندان دراطلاعات و شکنجه پانته آ بهرام به صورت وسیعی درشبکه های مجازی بازنشرمی شود۔ بعد از مدتی خانم بهرام در کمال خونسردی! اعلام می کند این عکس قدیمی است وآن را تنها برای همدردی با زنان گذاشته است! هشتگ معروف زن، زندگی، آزادی که دراکثر پست های سینماگران باز نشر می شود، نخستین بار توسط عبدالله اوجالان رهبر تجزیه طلب کردستان با هدف شکل گیری کردستان مستقل و آزاد مطرح شده است بازنشراین شعارتجزیه طلبانه ازسوی جماعتی که خود را شیفته ایران بزرگ ویکپارچه می دانند جای شگفتی ندارد؟!

نمونه های پیشگفته تنها بخش بسیار کوچکی از صدها پستی است که برخی از سینماگران در دوماه اخیر منتشر ساخته اند۔ آیا این گونه مطالب مصداق «تشویش اذهان عمومی»، انشراکاذیب» و «همراهی با رسانه های بیگانه» نیست؟ اگر نیست پس چیست؟ آیا این گونه مطالب درشرایط اعتراض باعث تحریک جوانان خام واحساسی نمی شود که امثال آرمان علی وردی را در شهرک اکباتان سلاخی و به شهادت رساندند؟ به نظرمی رسد این گونه موضع گیری های غیرمعمول، واکنش های تند و مطالب بعضاً غیرواقعی برخی از سینماگران در دوماهه اخیر از یک تحلیل وارزیابی غلط ناشی می شود۔ آنها تصور می کنند از عمر جمهوری اسلامی چند صباح دیگر باقی نمانده است۔ ازاین رو۔ ازهم اکنون به پیشواز رژیم آتی رفته اند! مناسب است این عزیزان تاریخ پرفرازو نشیب انقلاب اسلامی را کمی مطالعه کنند یا چشم از صفحه گوشی های خود بردارند و واقعیت امروز هزار شهر ایران عزیز را ببینند. این همه عربده و تندی و ناسازی چیست؟ نه همه همره و هم قافله و هم زادند؟ (مولانا)

منبع: خبرگزاری ایرنا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.