تحولات لبنان و فلسطین

این روزها «زن، زندگی،آزادی» پرده از نقاب انداخته و مردم دریافته‌اند که این اعتراضات آغشته به خون پاسخگوی مطالباتشان نیست و از نسخه خشونت و تحریم و جنگ براندازان، آزادی بیرون نمی آید.

خشونتی که گریبان زن، زندگی و آزادی را گرفت/ قاتلانی که مدیحه سرایی می‌کنند!

به گزارش قدس آنلاین، اعتراضاتی که در پی برخی مطالبات اجتماعی با مرگ مهسا امینی در کشور شکل گرفت با موج سواری بیگانگان و نسخه پیچی اپوزیسیون خارج نشنین از مسیر اصلی خود منحرف شد و سعی کردند با ترویج خشونت این اعتراضات را به سمت شورش و جنگ خیابانی هدایت کنند. تا جائیکه رسانه‌های لندن نشنین با خشونت‌ورزی عیان به صورت صریح و آشکار به مخاطبان خود «دستور حمله و کشتن پلیس و مأموران امنیتی» دادند. آنها با ترویج بی اخلاقی، خشونت‌طلبی بی حد و مرزی سعی کردند جوانان را به خیابان‌ها بکشاند و هرج‌ومرج طلبی را مساوی با تحرکات اعتراضی جلوه دادند. آنچنان که اکثر کسانی که به اتهام شورش علیه امنیت ملی و جنایت دستگیر شده‌اند، ادعا می‌کنند تحت تأثیر آنچه در فضای مجازی و رسانه‌های ضد جمهوری اسلامی منتشر شده قرار گرفته‌اند و با محتوای آنها تهییج شده‌اند که دست به چنین اقداماتی بزنند. نمونه این خشونت طلبی عریان حمله به روح الله عجمیان شهید مدافع امنیت بود که به روایت قاتلاش به فجیع‌ترین روش ممکن به شهادت رسید.

دستگاه قضائی کشور بعد از فاصله کوتاهی تمام این افراد را دستگیر کرد و رسیدگی به پرونده آنها در سه جلسه دادگاه علنی رقم خورد. امروز (سه‌شنبه ۱۵ آذر ماه) حکم دادگاه برای متهمان این پرونده صادر شده است. براساس احکام صادره ۵ نفر از متهمان به اتهام «افساد فی الارض» به اعدام و ۱۱ متهم دیگر از جمله سه جوان کمتر از ۱۸ سال به حبس‌های طویل‌المدت محکوم شدند.

خشونت عریان «زن زندگی آزادی»/ وقتی قاتلان مدیحه‌سرا می شوند

البته پرونده‌ای که پانزده نفر در آن دست داشته باشند، پرونده‌ای که از «مشت و لگد» گرفته تا «چوب و چاقو و سنگ و بلوک سیمانی و پنجه‌بوکس» آلت آن شده باشد صرفاً پرونده یک جرم نیست، پرونده جنایتی عمدی است که هر چه متهمان جزئیات بیشتری از آن را بازگو کردند، باور آنچه اتفاق افتاده سخت‌تر شد.

در سه جلسه‌ای از دادگاه عاملان شهادت «روح‌الله عجمیان» برگزار شد، «افساد فی‌الارض»، «جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد» و «اخلال شدید در نظم عمومی و ناامنی در کشور» مهم‌ترین اتهامات علیه این پانزده نفر بود؛ اما خواندن این عبارات و اصطلاحات حقوقی و قضائی از اعترافات متهمان، اعترافات آنها و حکم نهایی دادگاه، تصویر درستی از آنچه ۱۲ آبان رخ داده را عیان نمی‌کند.

حقیقت این جنایت آنجا آشکار می‌شود که متهمان پرونده، جزئیات نحوه ضرب و شتم این جوان دهه هفتادی را بازگو می‌کنند. حقیقت آنجایی آشکار می‌شود که یکی از پانزده متهم، دست چپ را روی شانه شهید بیندازد و با یک سنگ طوری به سرش ضربه بزند که سنگ از شدت ضربه در دستش خرد شود؛ باز هم دلش راضی نشود، جوان بی‌حال که روی زمین افتاد، با مشت به سر شکسته‌اش سه ضربه دیگر بکوبد.

«قتل» در لغت، به معنای «کُشتن یا گرفتن جان» است؛ اما اینکه قاتل روی پهلو و شکم مقتول بالا و پایین بپرد در حروف محدود واژه «قتل» نمی‌گنجد. کدام واژه حقوقی و قضائی زجرکش کردن را در میان اتهامات در نظر می‌گیرد؟ در میان قوانین نوشته و نانوشته، نام کسی که منتظر می‌ماند اطراف مضروب خلوت شود تا بتواند با خیال راحت، ضربه محکمی بزند، چیست؟ مضروب سه ضربه چاقو خورده باشد، مچ پاهایش را بگیرند و روی آسفالت بکشانند و وقتی در حین کشاندنِ پیکر نیمه‌جان، کفش از پایش دربیاید، کفش را بردارند و به سر و صورت زخمی و خون‌آلودش بکوبند؛ مصداق کدام قسم از اعتراضاتی است که در راستای شعار «زن، زندگی، آزادی» آغاز شده و جان گرفته است؟

متهم دیگری می‌گوید «چاقو» را به نیت کندن خاک اطراف مزار پدرش همراه خود داشته تا آنجا گل بکارد. اما به جای خاک قبرستان، چاقو سه مرتبه بدن «روح‌الله عجمیان» را زیر و رو می‌کند. از پشت کتف راست، ضربه چاقوی دیگری وارد بدن مضروب شده است. این یکی کار متهم دیگری است؛ یک جوان هفده ساله که ضربه اول را که به کتف عجمیان می‌زند، قانع نمی‌شود و برای ضربه دوم چاقو را به سمت کتف شهید می‌برد، اما دست متهم دیگری که پیکر رو به احتضار را بر زمین می‌کشانده، زخمی می‌کند. گویا بر خلاف آن ضرب‌المثل معروف، چاقو دسته خودش را بریده است. دستی که بریده شد، دست چپ «حمید قره‌حسنلو» بود. متهم ۵۳ ساله‌ای که پزشک است.

او هم حتماً مثل هر پزشک دیگری در سوگندنامه‌ای که خوانده به کتاب آسمانی خود، قسم یاد کرده که همواره حدود الهی، احکام مقدس دینی و اصول حرفه‌ای و قانونی را در انجام وظایف انسانی و پزشکی نسبت به بیماران و خانواده آنها، فارغ از ملیت، نژاد، عقاید سیاسی و دینی، جنسیت و موقعیت اجتماعی‌شان، رعایت کند و حفظ و ارتقای سالمت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی بیماران، خانواده‌هایشان و آحاد مردم جامعه را مسئولیت اساسی خویش بداند و آن را بر منافع مادی و نفسانی خویش ترجیح دهند.

اما این پزشک با درآمد ماهانه ۵۰ تا صد میلیون تومان که نسبت به آخرین آمار تورم، شاید چند متر بالاتر از خط فقر زندگی می‌کرده به پیکر روح‌الله عجمیان لگد زده است؛ به پیکر جوانی که کارگر روزمزد بود و شغل ثابتی نداشت. قره‌حسنلو در شرایطی که به عنوان یک پزشک و بر اساس رسالت شغلی خود، باید برای نجات جان مضروب تلاش می‌کرد یا دست کم جمعیت را از ادامه خشونت بازمی‌داشت، پیکر او را بر زمین کشاند و از لحظات حمله دیگران به شهید، فیلمبرداری کرد.

خشونت عریان «زن زندگی آزادی»/ وقتی قاتلان مدیحه‌سرا می شوند

همه این وقایع در نگاه رسانه‌های غربی، اخلاقی است! کارشناس ایران‌اینترنشنال در یکی از گفتگوهای زنده این رسانه، بدون آنکه در انتخاب کلمات خود فیلتری داشته باشد و سعی کند محتوای خشونت‌زا را در لفافه بپیچد، هرگونه بی‌اخلاقی را عادی‌سازی می‌کند و می‌گوید: «درباره اعتراضات در ایران در زمان جنگ نمی‌توان به خصوصیات اخلاقی پایبند بود».

آنها معتقدند آنچه بر سر عجمیان‌ها آمده، نه تنها کاری غیرانسانی نیست؛ بلکه کاملاً اخلاقی است و اینگونه بی‌پرده مردم عادی را به قتل و کشتار دعوت می‌کنند: «کشتن مأمور، اخلاقی است و اگر بتوانی و مأمور را نکُشی، این کاری غیراخلاقی است!» ‏تاریخ فراموش‬ نمی‌کند ترویج خشونت و نفرت روح‌الله عجمیان کارگر گچ‌کاری را زیر ضربات پانزده نفر، ذره ذره به شهادت رساندند.

حالا احکام دادگاه برای متهمانی که در این پرونده دست داشته‌اند، صادر و اطلاع‌رسانی شده است، اما همه آنچه تا این لحظه در جلسات دادگاه رسیدگی به پرونده قتل روح‌الله عجمیان گذشت و همه تصاویری که از واقعه تلخ ۱۲ آبان و اغتشاشات کرج منتشر شد، روضه مجسمی بود که ایران را به یاد یک روضه مشترک و سوزناک می‌اندازد. «غریب گیر آوردنت!»

اما این اولین بار نیست که براندازان، این چنین افسار پاره می‌کنند و دست به ارعاب در خیابان و قداره‌بندی علیه مدافعان امنیت می‌زنند. حمله به آرمان علی‌وردی نمونه دیگری از جنایت هولناک اغتشاشاگران بود که همگی در بازجویی‌ها مدعی شدند تحت تأثیر فضای مجازی و جنگ رسانه‌ای بیگانگان قرار گرفته و فریب خورده‌اند. همچنین در غرب کشور نیز صحنه‌های وحشی‌گری براندازان نمود خاصی به خود گرفت؛ مانند حمله به یک پاسدار در مهاباد و تعرض به منزل و اعضای خانواده او. سر دادن شعارهای مستهجن در اغتشاشات و هتک حرمت از افراد، اقدام دیگر هنجارشکنان بود. شعارهای چاله میدانی که نه تنها کف خیابان بلکه دانشگاه‌ها که اساساً باید محیطی روادار باشد را نیز در نوردید.

اما این روزها که با فراخوان اعتصاب مواجه هستیم می‌بینیم که جنبش «زن، زندگی، آزادی» پرده از نقاب انداخته و مردم هرچندکه معترض هم باشند دریافته اند که این اعتراضات آغشته به خون و خشونت پاسخگوی مطالباتشان نیست و کسانیکه برایشان نسخه خشونت و تحریم و جنگ می‌پیچند هرگز آزادی نتیجه آن نخواهد بود.

منبع: خبرگزاری مهر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.