تحولات منطقه

غرب نه‌تنها ارزش ذاتی زن را مورد توجه قرار نمی‌دهد، بلکه در ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز از آن به‌عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف خود استفاده می‌کند.

استاد دانشگاه اندونزی: زن در نگاه غرب، فاقد ارزش ذاتی است/ بازی خطرناک غرب با واژگان آزادی و حقوق‌بشر
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، منزلت و جایگاه زن در جوامع غربی، یکی از دغدغه‌های مهم افراد مستقل و آزاده در مواجهه با نگاه ابزاری آمریکا و کشورهای اروپایی نسبت به زنان محسوب می‌شود. در ماورای ادعای دولتمردان و رسانه‌های غربی نسبت به مقولاتی مانند حقوق زنان و آزادی‌بیان، آمارها و واقعیاتی ازجمله تشدید قتل و آزار آنها قابل مشاهده و تحلیل است. توجه به این حقایق، اصلی‌ترین پیش‌شرط در مواجهه با جنگ شناختی غرب علیه کشورهایی مانند ایران محسوب می‌شود.

روزنامه جام جم در این خصوص از طریق رایزنی جمهوری اسلامی ایران در اندونزی و با تلاش این مجموعه، گفت‌وگویی با دکتر تیامریه قبطیه، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه بینوس اندونزی صورت داده است.

اخیرا ایران، با لابی آمریکا و کشورهای غربی ازجمله انگلیس و فرانسه از کمیسیون زنان سازمان ملل متحد اخراج شد. ریشه این اقدام و هم‌افزایی بازیگران غربی در تقابل با جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

هر کشوری قوانین خاص خود را دارد. اطلاعاتی که از جایگاه زنان ایران دارم خلاف این اتهاماتی است که به‌صورت مداوم از سوی غرب وارد می‌شود. ورود زنان در بسیاری از محافل علمی و... همیشه با حمایت دولت ایران صورت می‌گیرد و مقامات ایرانی در بسیاری از برنامه‌ها به‌دنبال کرامت و ارزش زن هستند. ایران کشوری است که در راستای حفظ کرامت زنان ایرانی قوانین خاصی دارد. بنابراین وقتی ایران می‌خواهد قوانین خود را اجرا کند دیگر کشورها باید به آن احترام بگذارند. این قوانین، حدود و ثغور مشخصی داشته و مبتنی بر اسناد و قوانین کلان است.

به نظر شما چرا اقدام آمریکا و شرکای غربی آن در بستر شورای امنیت سازمان ملل متحد رخ داده است؟ آیا غرب قادر خواهد بود روایت سخیف و ابزاری خود نسبت به زنان را در بستر نهادهای بین‌المللی به دیگران تحمیل کند؟

من این را بیشتر اقدام سیاسی صاحبان حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران می‌دانم. بدیهی است که ایران در حلقه اتحاد آنها (بازیگران غربی) نیست. بنابراین، آمریکا و غرب برای تقابل و مواجهه با ایران و انتقام از ملت و نظام آن از هر بستری استفاده می‌کنند. بدیهی است که غرب در هیچ حوزه‌ای حق تحمیل الگوهای خود به دیگر کشورها و بازیگران بین‌المللی را ندارد. ضمن آن‌که اساسا نمی‌توان مولفه‌ای به نام ارزش را در غرب متصور بود.

آنچه غربی‌ها به‌عنوان ارزش یاد می‌کنند، درحقیقت همان منافع سیاسی کوتاه‌مدت یا بلندمدت آنهاست که در بزنگاه‌ها متبلور می‌شود. به‌عنوان فردی که در حوزه حقوق زنان مطالعات و پژوهش‌های گسترده‌ای صورت داده‌اید، وضعیت زنان و احترام به کرامت ذاتی آنها را در غرب چگونه تحلیل می‌کنید؟

در مورد نقض حقوق زنان در غرب ترجیح می‌دهم اساسا سخنی نگویم زیرا ما در این حوزه با نوعی فاجعه مواجه هستیم. در مقوله آزادی زنان در غرب، اساسا کرامت آنها اصالت و موضوعیتی ندارد. به اعتقاد من زن در بسیاری از کشورهای غربی به‌عنوان کالای تبلیغاتی و تهی است و کرامتی در آن دیده نمی‌شود. آیا واقعا این آزادی است؟ موضوع مهم‌تر این‌که سیاستمداران غربی نیز نسبت به تناقضات رفتاری و گفتاری خود در این خصوص مواجه هستند. آنها از نام حقوق‌بشر برای منافع ملی خود استفاده می‌کنند.

این منافع ملی هدف نهایی اقتصاد است. آنها باید از نظر اقتصادی قوی باشند تا بر قدرت نظامی و فناوری تأثیر بگذارند و کشورهای دیگر دنباله‌روی ایشان باشند. پس اگر کشورهایی باشند که در صف منافع ملی خود قرار نگیرند یا «خار آنها» شوند، برای کاهش قدرت مانور مخالفان خود از مسائل حقوق‌بشری استفاده می‌کنند.

در این معادله، جایگاه زن کاملا مخدوش است. یعنی غرب نه‌تنها ارزش ذاتی زن را مورد توجه قرار نمی‌دهد، بلکه در ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز از آن به‌عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف خود استفاده می‌کند. بازی خطرناک غرب با واژگانی مانند آزادی و حقوق‌بشر، برای جهانیان غیرقابل‌تحمل شده است. مثلا دولت فرانسه در واکنش به موضوع شارلی‌ابدو به‌دلیل حمایت از آزادی‌بیان، یکطرفه رفته است. درحالی‌که آزادی‌بیان به معنای حمله به آزادی‌بیان گروه‌ها و ادیان دیگر نیست. قطعا مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان به پیامبر گرامی اسلام(ص) احترام می‌گذارند. درهمین‌حال، نقض حقوق‌بشر در غرب به‌راحتی از سوی صاحبان قدرت در این کشورها و سازمان‌های بین‌المللی نادیده گرفته می‌شود. به‌عنوان‌مثال در آمریکا، پرونده «زندگی سیاهپوستان مهم است» جهان را تکان داد و اعتراضات، اقشار مختلف را به لرزه درآورد. سیاهپوستان زیادی در آمریکا کشته شده‌اند، از جورج فلوید آخرین مورد گرفته تا مایکل براون، تامیر رایس و... آیا در اینجا نقض حقوق‌بشر صورت نگرفته است؟ در این صورت، چرا سازمان‌های بین‌المللی اساسا ورودی به این پرونده‌ها پیدا نمی‌کنند؟

منبع: خبرگزاری فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.