قصه مدیریت باشگاه استقلال در دوره حضور مصطفی آجورلو به عنوان مدیرعامل آبیپوشان همانند قصههای هزار و یک شب هرگز تکراری نمیشود؛ چون هر روز قصه و داستانی جدید برای مخاطب روایت میشود که با ماجرای روز قبل کاملاً تفاوت دارد.
مدیرعامل سابق استقلال که چندی پیش در ضیافتی خصوصی در جمع لیدرهای باشگاه استقلال مدعی شده بود حاضر است در راه استقلال شهید شود، حالا با افشای اسناد و مدارک دوران مدیریتیاش مشخص شده او استقلال را به معنای واقعی کلمه ذبح کرد.
ایجاد هزینههای سنگین، ریخت و پاشهای فراوان به بهانه جذب بازیکن و مربی و تجهیز کمپ تنها بخش کوچکی از عملکرد سؤالبرانگیز مدیرعامل سابق آبیهاست که امروز به صورت محدود و جزئی از زبان مسئولان سازمان خصوصیسازی و برخی منابع خبری به بیرون درز پیدا کرده، ولی هنوز هیچ کس به شکل کامل نمیداند آجورلو در استقلال چه کرده و چه هزینههایی بابت تصمیمگیری او و نزدیکانش به استقلال تحمیل شده است!
افزایش نرخ قراردادها، عدم پرداخت مطالبات بازیکنان فعلی و سابق و از همه مهمتر بلاتکلیفی بدهی مربیان و بازیکنان خارجی استقلال همگی از شاهکارهای دوران مدیریت آجورلو در استقلال است که همچنان به عنوان یک تهدید جدی منافع استقلال را با خطری بزرگ رو به رو ساخته؛ اما جالب اینجاست هنوز هیچ دستگاهی بابت این اتفاقات یقه مدیرعامل سابق را نگرفته و او همانند یک مدیر موفق در قاب تلویزیون ظاهر میشود تا دوباره حرفهای خندهدارخود را تکرار کند. این در حالی است که هوادارانی که سهام باشگاه استقلال را به دلیل عاشقی خود خریدهاند، متضرر اصلی این بیتدبیریها هستند و شوربختانه بسیاری از این هواداران امروز به دلیل مشکلات اقتصادی حتی به نان شب خود هم محتاج هستند.
البته که مصطفی آجورلو در خلق این حجم از ناکامی به تنهایی مقصر نیست، به همان اندازه که او در پیدایش وضعیت موجود مقصر است افرادی نظیر محمد مؤمنی، حجت کریمی، پرویز مظلومی، مهدی افضلی به عنوان رئیس هیئت مدیره نیز باید در جای خود پاسخگو باشند که چگونه مدیرعامل این مجموعه بدون هماهنگی و مصوبه قانونی چنین رفتاری را مرتکب شده است.
همچنین حمید سجادی به عنوان رئیس مجمع باشگاه استقلال نیز باید پاسخگوی انتخاب اشتباه مصطفی آجورلو به عنوان مدیرعامل استقلال باشد؛ چون او در وهله نخست این گزینه را برای مدیریت استقلال معرفی کرد.
اما جدا از این اتفاقات و مطالبه جدی برای برخورد با متخلفان، یک سؤال کلیدی برای افکارعمومی به وجود آمده که آیا اصلاً در چنین مجموعههایی موضوعی به نام نظارت وجود دارد یا خیر؟!
طبیعتاً اگر نظارتی در کار بود مصطفی آجورلو به عنوان مدیرعامل استقلال هرگز قادر به انجام چنین رفتاری نبود؛ اما وقتی مدیرعامل به شکل محیرالعقولی به قدرتی ماورایی دست پیدا میکند و همزمان به عنوان رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل مشغول فعالیت می شود، طبیعی است هیئت مدیره نه تنها حرفی برای گفتن ندارد، بلکه آنها صرفاً برای خوردن چای و شیرینی جلسات خود را تشکیل میدهند!
مدیریت مصطفی آجورلو و نمونههایی مشابه وی در حوزه ورزش این حقیقت را به اثبات میرساند که در ساختار مدیریتی فوتبال و ورزش ایران ضوابط حکمفرما نیست، بلکه همه چیز به صورت رابطه ای در حال اداره شدن است و طبیعتاً در این مدل مدیریتی وقوع تخلفات سریالی کاملاً امکان پذیر است و پس از مدتی نسبتاً کوتاه یک مدیر رکورد تخلفات ریز و درشت را میشکند تا همه را غافلگیر کند.
مطمئناً اگر در فوتبال اروپا یک مدیر چنین رفتاری را مرتکب شود و چنین لطمات جبرانناپذیری را به پیکره یک باشگاه وارد کند این مدیر به دلیل سوءمدیریت به دادگاه معرفی خواهد شد تا پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشد؛ اما در فوتبال ایران نه تنها اتفاقی برای این فرد ناکام رخ نمیدهد، بلکه پس از مدتی او در پستی دیگر مشغول فعالیت خواهد شد، بدون اینکه سرزنش و توبیخی در کار باشد.
نظر شما