به گزارش قدس آنلاین، داوود صبوری تهیه کننده فیلم اتاقک گلی در خصوص زمان اکران فیلم گفت که فعلا به دنبال این هستیم که ببینیم شرط پخش فیلم چگونه است و چه فیلمهایی با چه ژانرهایی برای پخش آماده است تا زمان مناسب را برای اکران در نظر بگیریم. البته زمان مورد نظر ما برای اکران فیلم اتاقک گلی بعد از ماه رمضان و در فصل بهار تا تابستان است.
او درباره پیشبینیاش از اکران فیلم دفاع مقدسی اتاقک گلی با توجه به اقبال بهتر مردم از فیلمهای کمدی گفت: از چند منظر میتوان به این موضوع نگاه کرد. یکی اینکه این یک فیلم دفاع مقدسی و البته مردمی است یعنی با نگاه مردمی ساخته شده است و قطعاً باید روی آن تبلیغ لازم شود تا مردم بدانند که این فیلم ۱۰۰ درصد جنگی نیست بلکه در آن زندگی، روستا و فضای غیر جنگی هست. لازمه این موضوع تبلیغ مناسب از طرق گوناگون است.
وی ادامه داد: دوم اینکه تجربه اکرانها نشان داده است که مردم در عید از فیلمهای کمدی استقبال میکنند که البته اقتصاد سینما هم همین را میخواهد اما، با نگاهی به اکران فیلمهای دفاع مقدس میتوان به این رسید که ظرفیت و مخاطب جدیدی به سینما اضافه شده است که این موضوع با موقعیت مهدی تجربه شد و به نظرم اکران موفقی داشت و گفت که می توان در کنار فیلم کمدی، فیلم غیر کمدی هم داشه باشیم.
این تهیهکننده سینما در واکنش به اینکه در فیلم چهرههای مشهور بازیگری حضور ندارند و آیا این یک تهدید برای فیلم محسوب میشوند یا خیر گفت: فکر می کنم که این یک نقطه فرصت است که می توانیم از این برای قوت فیلم استفاده کنیم. چون شخصیتهای در فیلم نماد شهدا هستند و مردم باید با آنها همذات پنداری کنند. تماشاگران فیلم که شهید را از نزدیک ندیدهاند، زمانی که بازیگری را میبینند که به شخصیت واقعی و عادی یک شهید قرابت دارد، با او درگیر میشود.
او توضیح داد: اگر سلبریتی را به عنوان یک شهید در فیلم بیاورم و او حتی برای تکریم خودش در جمع خانواده شهدا نیاید چه میشود؟ شاهدیم که این اتفاق برای برخی فیلمهای دفاع مقدسی رخ داده که به عقیده من فیلم و ماهیت آن را نابود میکند. اعتقادم این است و دفعههای بعد هم برای فیلمهای شهدا و دفاع مقدس از بازیگران مشهور دعوت نمیکنم. روی این موضوعات حساسم که نکند خدایی ناکرده به شهید و خانواده شهید بهخاطر این نیامدنها بیاحترامی نشود. شهید چه گناهی کرده است؟
صبوری گفت: به نظرم بازی تورج الوند در فیلم عالی بود و این را نه به خاطر اینکه تهیه کننده فیلم باشم میگویم بلکه دیگران نیز این موضوع را گفتند. به نظرم سیمرغ میتوانست نصیب الوند شود.
این سینماگر درخصوص روند تولید و تهیه این فیلم دفاع مقدسی گفت: از ابتدا عقیدهام بر این بود که این فیلم باید در محل عملیات و درگیری ساخته شود. برخی از دوستانم گفتند که اطراف تهران فیلم را بساز اما گفتم که نه باید در همانجا باشد. باید مردم همانجا و با همان لباس و گویش در فیلم حضور داشته باشند تا همه چیز شبیه و نزدیک به واقعیت باشد. اگر به چهره و گویش فریدون حامدی (پدر خزال) دقت کنیم میبینیم که یک چهره کرد واقعی است که نمیتوان آن را در تهران پیدا کرد. درختهای بلوط و فضای طبیعی و روستایی بسیار به روستای حسن آباد که در واقعیت بود نزدیک است. در نمای POV ما همه جاده را میبینیم که از نظر زیبایی واقعا خوب از آب درآمده است. همه اینها به جذب مخاطب کمک میکند.
وی در خصوص همکاریهای صورت گرفته برای ادوات نظامی فیلم گفت که تنها در جادهای که منافقین در آن حضور دارند، ۷۰ تا نفربر و ماشین نظامی داشتیم. شاید جالب باشد که بدانید که این ماشینها دقیقاً همان خودروهایی هستند که منافقین از آن استفاده کرده بودند و بعد از عملیات مرصاد، در نمایشگاهها و دانشگاههای نظامی چهار استان شیراز، اصفهان، تهران و کرمان مورد استفاده قرار میگرفت. به شخصه با تحقیق آنها را پیدا کردم و با همکاری نهادهای مربوطه آنها را برای فیلمبرداری به اطراف جوانرود و روستا آوردم.
صبوری گفت: درنظر داشته باشید که برای هر تانک یک گروه محافظتی باید باشد تا در صورت هر اتفاق خطرناکی بتوانند اقدامات لازم را انجام دهند. تعداد زیادی ادوات جنگی اعم از ناریه، تیر، اسلحه، ماشین و ... در اختیار ما قرار داده شد. بیشترین اقدامات در این میان برای پایگاه هوانیروز ۴ شکاری اصفهان بود که با ما فوقالعاده همکاری داشتند. در کنار آن شهرک سینمایی دفاع مقدس ۵ ماه تمام ادوات نظامی و ۴۰ نفر از نیروهای خود را به صورت کاملاً رایگان در اختیار ما قرار داد که اگر قرار بود برای هر کدام از آنها هزینه کنیم باید چند میلیارد هزینه کرایه آنها میدادیم. همینطور ترابری سپاه آماد و پشتیبانی نیز با ما همکاری داشتند. انصافا برای تولید این فیلم هزینه و زحمت زیادی کشیده شده است.
او در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد که تنها باید از پشت صحنه این فیلم یک مستند ساخت. این موضوع را صرفا به خاطر سختیهای تولید نمیگویم بلکه زمانی که در حال تولید فیلم بودیم ایام ناآرامیها بود. شاید جالب باشد که دقیقا در مقابل محل اسکان فیلم ما معترضین مشغول شعار دادن و تظاهرات بودند که به نظر میرسد که باتوجه به ماهیت ضد منافقین فیلم، این تجمعات در آنجا بیمعنا نبود. به تعبیری ما در حال فیلمبرداری در یک جنگ بودیم و زمانی که برای استراحت برمیگشتیم در جنگ دیگری بودیم. سه بار پروژه ما در حین ساخت و در مجموع ۴۵ روز خوابید. یکبار که به تهران بازگشتیم، از ۱۵ نفر اعضای گروه ۳ نفر به محل فیلمبرداری بازگشتیم. شاید هر تهیهکننده و گروه فیلمسازی دیگری بود این پروژه را رها میکرد اما همه ما به خاطر رسالتی که احساس میکردیم کار را انجام دادیم.
داوود صبوری در پایان درباره هزینه تولید فیلم گفت که این فیلم به اندازه یک فیلم شهری بدون چهره هزینه داشته است. هیچ فیلم ملی که جزو حفظ آثار آن کشور است، در دنیا بدون حمایت ارگانها و نهادها ساخته نمیشود. چون که فیلم گیشهای و تجاری نیست. همانطور که برای تولید فیلمهای نظامی مانند نجات سرباز رایان پنتاگون کمک مالی میکند زیرا با چنین فیلمی رفتار ظالمانه خود را کاملاً پوشش میدهند. اما فیلمی مانند اتاقک گلی داستان ورود ۳۰ رزمنده برای نجات اهالی روستا است حتی اگر تعدادشان کم باشد. این همان شعار انسانی است که تنها در یکی از روزهای دفاع مقدس آن را میبینیم.
نظر شما