به گزارش قدس آنلاین، وقتی صحبت از فرهنگ و هویت ایرانی میشود بدون تردید فرش یکی از نمادهای بارزی است که این فرهنگ و هویت را نمایان میکند. صنعتی که با بافت «پازیریک»، قدیمیترین فرش جهان در ایران در ۵۰۰ سال پیش از میلاد حضرت مسیح گره خورده است.
با این حال، صنعت فرش دستباف که در طول چند قرن اخیر نقش تعیینکنندهای در اقتصاد بسیاری از خانوادههای ایرانی داشته این روزها حال و روز خوشی ندارد.
فعلاً فرشهایم را نمیفروشم
استاد اصغر اصلاحی از معدود افرادی است که علاوه بر فروش و صادرات، دستی هم در تولید فرشهای نفیس دارد. از ۱۵سالگی حرفه خیاطی را رها کرده و به قالیبافی رو آورده است. از طریق استادان قدیمی، گره زدن، نقشهکشی فرش و دیگر فوت و فنهای این حرفه را فرا گرفته و در طبقه سوم بازار فرش تهران در منطقه۱۲ و در کنار حجرهاش یک کارگاه تولید فرش نفیس ریزبافت راه انداخته اما پس از چند سال فعالیت، ابتدا آن را به کرج و سپس به زادگاهش در مراغه منتقل کرده است.
اصلاحی به ما میگوید: تولید فرش دستباف در کشور گران تمام میشود؛ برای مثال هزینه تمامشده هر متر مربع فرش ریزبافت ابریشم تبریز حدود ۸۰میلیون تومان است؛ یعنی برای تولید چنین فرش ۶ متری که حدود سه سال هم طول میکشد ۴۸۰میلیون هزینه میشود. از سوی دیگر، این محصول باید با قیمت مناسب عرضه شود تا هم تولیدکننده و هم افراد دیگری که در این چرخه فعال هستند مثل قالیبافان، رنگرزها و غیره از آن سود ببرند؛ اما در بخش عرضه، گره افتاده است. درواقع تولیدکننده، زمان و هزینه زیادی برای تولید فرش دستباف صرف میکند؛ اما نمیتواند آن را بفروشد چون به دلیل تحریم، صادرات چندانی در این حوزه نداریم و در داخل هم مردم ما چندان توان خرید آن را ندارند.
وی با اشاره به اینکه سطح تولید کارگاهش از ۲۰ تا ۲۵ متر فرش نفیس در دهه ۷۰ اکنون به ۳-۲ متر مربع رسیده، میگوید: به خاطر تورم بالا و بیثباتی بازار، اکنون نه فرش میخرم و نه میفروشم. منتظرم بازار کمی ثبات پیدا کند چون اگر فرشهای تولیدیام را بفروشم مجبورم برای تولید آن، هزینه بیشتری بپردازم.
وی در خصوص دستمزد قالیبافان هم میگوید: دستمزدها توافقی است، با وجود این، قبلاً دستمزد فرشبافها بر اساس قابال بوده (هر ۱۴ هزار گره یک قابال است) بعد حقوقها به صورت رجی محاسبه میشد و اکنون هم به صورت گرهی حساب میشود که هر گره در فرش ریزبافت ابریشم برای کارگر حدود ۴۰تومان درمیآید. معمولاً یک کارگر ساده با هشت ساعت کار روزی ۳۰۰هزار تومان و کارگر ماهر هم حدود ۴۰۰هزار تومان دریافتی دارد.
مجبور شدم کارگاهم را تعطیل کنم
سید قاسم موسوی همدانی، یکی از ۱۰ تولیدکننده باکیفیت فرش دستباف کشور است. او هم از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۸۷ در بازار تهران کارگاه تولید فرش داشته و پس از آن، کارگاهش را به قم منتقل کرده، اما با شیوع ویروس کرونا و افزایش تورم مجبور به تعطیلی آن شده است. آقای موسوی به ما میگوید: میانگین هزینه تمامشده یک فرش ۱۲متری دستباف معمولی -نه هنری- ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان است. هزینه تولید فرش فقط مواد اولیه فرش و دستمزد قالیبافان نیست؛ هزینههای جانبی دیگری مثل رنگرزی، پرداخت، شورش و چلهکشی فرش هم دارد. ضمن اینکه نباید از هزینه آب، برق و گاز کارگاه غافل شویم. در نتیجه قالی حداقل باید متری ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان به فروش برسد تا کمی صرفه اقتصادی داشته باشد؛ اما در حال حاضر فرش اگر به لحاظ طرح و نقشه خوب باشد و هیچ عیب و ایرادی نداشته باشد متری حدود هفت میلیون تومان به فروش میرسد که اصلاً برای تولیدکننده بهصرفه نیست.
وی میافزاید: فرش یک کالای تزئینی و لوکس محسوب میشود و اگر تولیدکننده به هر دلیلی از جمله تورم و نداشتن توان خرید مردم نتواند چند محصولش را بفروشد و روی دستش بماند آنوقت دیگر نمیتواند به کارش ادامه دهد. برای نمونه من با کاهش صادرات، تورم و رکود بازار داخلی نتوانستم تولیداتم را بفروشم و مجبور شدم کارگاهم را که ۷۰ نفر از آنجا نان میخوردند تعطیل کنم.
فرش گسترهای برای قاچاق
سید علی آلاحمد، عضو هیئت مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران هم بیشترین مشکل فعالان بخش یاد شده را در بخش تقاضای فرش میداند و به قدس میگوید: این صنعت در فروش محصول دچار آسیب شده است؛ یعنی مشکل اصلی کار اینجاست. چون هر زمانی سفارش و تقاضا بوده، بخش تولید راه افتاده؛ اما اگر آن طرف راه نیفتد، هر تلاشی برای بهبود وضعیت فعالان این عرصه صورت گیرد چندان فایدهای ندارد.
وی از قانون کار به عنوان مانع اصلی شکلگیری تولید متمرکز فرش در ایران یاد میکند و میگوید: براساس این قانون اگر در یک واحد تولیدی بیش از پنج نفر مشغول کار باشند کارفرما باید برای بیمه آنها اقدام کند و بر اساس پایه حقوق تعیین شده از سوی دولت به آنها دستمزد بپردازد؛ این درحالی است که دستمزد بافنده فرش بر اساس میزان مهارت و تعداد گرهی که میزنند محاسبه و پرداخت میشود و اگر بافنده ماهر نباشد، دستمزد دریافتی او پایینتر از رقم قانون کار خواهد شد. از طرف دیگر، در بحث بیمه هم بیمه هدایتی قالیبافان را داریم و دیگر نیازی نیست آنها بیمه کارفرمایی شوند. چون در بیمه هدایتی قالیباف، سهم کارفرما کمتر است. قانون بیمه کارفرمایی موجب شده در ۱۰ سال اخیر تمام کارگاههای متمرکز تولید فرش در ایران تعطیل شوند و تکبافی رواج بیشتری یابد که نتیجه چنین چیزی این است که ما اکنون به جز در برخی مناطق، تولید فرش به صورت جفتی نداریم؛ ولی فرشهای تولید افغانستان و پاکستان این نقطه ضعف را ندارند.
آل احمد با اشاره به اینکه حدود یکمیلیون نفر در حوزه تولید و عرضه فرش دستی فعال هستند، میگوید: البته یک میلیون نفر هم آماده هستند به محض افزایش سفارش تولید فرش، وارد این عرصه شوند.
وی در خصوص آسیبهای جسمی حرفه قالیبافی هم میگوید: اگر نقشه قالی و صندلی بافت، استاندارد باشد و بافنده هم بر اساس اصول کار کند هیچ آسیبی نمیبیند.
خبرنگار: محمود مصدق
نظر شما