با این وجود این رسم ها هنوز در بین ما ارزشمندند و نشان دهنده دل های پاک مردمی هستند که دوست داشتند رمضان شان را با این آداب و رسوم پر بار تر کنند. آداب و رسومی که محور اصلی تمام آنها، انجام یک فریضه یا دستورالعمل شرعی است. به سراغ رسومات اهالی خراسان رفتیم تا ببینیم زیر سایه امام رضا(ع) رمضان را چطور می گذراندند. بیشتر گزارشهایی که درباره آداب و رسوم ایرانیان و از جمله اهالی مشهد در ماه مبارک رمضان داریم، توسط جهانگردان ثبت و ضبط شده است؛ افرادی مثل «شاردن»، «کمپفر»، «کاتوف»، «پترو دلاواله»، «فوروکاوا»، «ماساهارو» و «رنه دالمانی» که در دورههای مختلف تاریخی، از صفویه تا قاجار، گذرشان به ایران افتاده است و درباره آداب ماه رمضان در کشور ما، نوشته اند.
حضور در حرم رضوی
از ارادت مشهدی ها به صاحبخانه مهربانشان بعید نیست که با بهانه و بی بهانه هر صبح و شام خودشان را به آستان مبارکش برسانند و چند ساعتی را در جوارش به سر برند. به گفته قدیمی های مشهد اهالی شهر در گذشته های دور معمولا سحرهای ماه رمضان را غنیمت می دانستند و آن وقت که درهای حرم به روی مردم باز بوده است، یکی دوتا یا به صورت دسته جمعی تا وقت سحر در حرم مطهر می ماندند و اوقاتشان را با دعای و نیایش یا گعده های چند نفره می گذراندند. در این شب ها تا سحر، افراد با تجربه، مرشدی جمع را به عهده میگرفتند و با نقل خاطراتی از گذشته، جوانان را از عواقب غیبت و تهمت و بدبینی و گناه آگاه میکردند. این نشستها تا یک ساعت قبل از اذان صبح که روزهداران برای صرف سحری به خانههای خود بازمیگردند، ادامه داشته است.
قرآنخوانی در حرم مطهر
جلسات قرائت قرآن مشهدیها هم قدمتی بسیار طولانی دارد و احتمالاً از دوره صفویه به این سو، انسجام و نظم خاصی به خود گرفته است. این جلسات به دو دسته زنانه و مردانه تقسیم میشد و زمان برگزاری آنها عموماً پس از افطار بود. در جلسات قرآن، افزون بر تصحیح و آموزش تلاوت کلام خدا، تعلیم احکام شرعی نیز رواج داشت و طلاب علوم دینی مشهد مسئولیت این کار را عهدهدار بودند.
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
این آیین هنوز هم در بعضی از روستاهای خراسان مثل گناباد انجام میشود. این رسم در خراسان رضوی به شبخوانی معروف است و در سه مرحله با نواختن دهل و شیپور و ابوعطا خوانی انجام میشود. یکی از اشعار زیبا در مراسم شبخوانی این شعر است که میگوید «شب خیز که عاشقان به شب راز کنند، گرد در و بام دوست پرواز کنند، هر جا که دری بود به شب میبندند، الا در دوست را که شب باز کنند». آخرین مرحله از شبخوانی خواندن اذان بر روی یکی از بلندترین نقاط منطقه است. نواختن چوب بر حلبهای خالی هم از رسم های دیگر خراسانی هاست که به آن چلیکزنی میگوید. این رسم که از آیینهای قدیم مردمان این منطقه است به این شکل است که در هنگام سحر، فردی از اهالی که صدای دلنشینی دارد با چوبی در دست بر حلب میکوبد و مناجات و دعا میخواند تا اهالی محله از خواب بیدار شوند.
ترنابازی و گل ریزان
«ترنابازی» مراسمی مخصوص ماه مبارک رمضان است. عدهای از عیارها و قدیمیها دور هم جمع میشدند تا بازی را انجام دهند. هدف از این بازی گلریزان و جمعآوری پول برای نیازمندان و از کار افتادگان بوده است. ترنا یک پارچه است که به شکل گلوله بر سر پارچه دیگری بسته میشود و بر کف دست کسی که دزد شده میخورد و او یا باید درد را تحمل کند یا جریمهای که شاه برای او تعیین میکند را گردن بگیرد. این بازی روشی عام المنفعه برای جمع آوری کمک های مالی به نیازمندان محله ها بود.
پخت آش قل هوالله
زنان مشهدی مثل همه شهرهای ایران ماه رمضان قرآن روزانهشان را دور هم و در یک جلسه قرآن قرائت میکردند واین رسم همچنان ادامه دارد. در این جلسات یک نفر که بهتر از بقیه به تلاوت قرآن مسلط است به اعضای جلسه کمک می کند که قرائتشان بهتر شود. در روز آخر ماه رمضان هر کدام از زنان شرکت کننده در دوره قرآن مقداری آجیل یا شکلات باخودشان به جلسه می برند و در پایان به شکرانه تلاوت یک قرآن کامل در کنار هم به یمن تبرک بین همه پخش می کنند. کسی که سوره توحید را قرائت کند هم این اتفاق را به فال نیک می گیرد و همه را به آش قل هوالله مهمان می کند.
پخت نان جو
یکی از رسوم رایج مردم خراسان در تربتحیدریه در شبهای قدر، پخت نان جو است. مردم این دیار رسم دارند در سفره افطاری در شبهای قدر، نان جو داشته باشند. بیشتر از آنها، مقداری بیش از مصرف خود نان میپزند تا بتوانند نان جو به عنوان نذری به در خانه همسایگان ببرند یا در مسجد میان نمازگزاران توزیع کنند.
صدیقه سادات بهشتی
نظر شما