تحولات لبنان و فلسطین

کاربرد انرژی هسته‌ای در ایران اگرچه تنها محدود به استفاده‌های صلح‌آمیز است، اما یک بعد دیگر آن که صرف نظر نکردنی است ابزار قدرت شدن در افزایش بازدارندگی است.

توان هسته‌ای چگونه از مؤلفه‌های قدرت ملی حفاظت می‌کند؟

به گزارش قدس آنلاین، روز ۲۰ فروردین در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز ملی فناوری هسته‌ای نام گرفته است. از ۲۰ فروردین ماه سال ۸۵ و اعلام دستاوردهای هسته‌ای قابل توجه در آن روز، این نام به تقویم رسمی اضافه شد و  هر ساله، مراسم جشنی در این روز برگزار و دستاوردهای هسته‌ای جدید رونمایی می‌شود.

کاربرد انرژی هسته‌ای در ایران اگرچه تنها بخاطر دریافت انرژی، تامین برق و تولید دارو و زمینه‌های تجاری و اقتصادی استفاده می‌شود، اما یک بعد دیگر آن که غیرقابل چشم پوشی است ابزار قدرت شدن آن در افزایش توان بازدارندگی است.

اگر نگاهی به تاریخ روابط بین‌الملل تا قبل از جنگ جهانی بیندازیم، عمده مطالب آن مطالعه‌ی جنگ‌هایی بود که بر سر افزایش قدرت صورت می‌گرفت و دولت‌ها در راستای افزایش قدرت خود، در صورتی که در بررسی هزینه-فایده حمله نظامی، فایده بیشتری احساس می‌کردند جنگ را مجاز می‌شمردند.

بعد از جنگ جهانی اول در ۱۹۱۹ که یک جنگ ویرانگر و گسترده در ابعاد وسیع بود، تسلط اندیشه‌های صلح‌گرا بر جلوگیری از وقوع جنگ برای ایجاد صلح پایدار بود؛ تشکیل سازمان جامعه ملل برای جلوگیری از جنگ بود اما به فاصله ۲۰ سال، جنگ جهانی دوم به وقوع می‌پیوندد که بین ۶ الی ۷ میلیون کشته داشت و ابعاد آن فراتر از جنگ اول بین‌الملل بود. 

سال پایانی جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۵، بمب اتم کالایی بود که به بازار آلات نظامی اضافه شد و نشان داد می‌تواند کل زیست بوم بشر را تغییر دهد و آن قدر ضرر دارد که اگر دو بازیگر هسته‌ای وارد جنگ شوند، طرفین جنگ و تمام محیط پیرامونی خود را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

در حقیقت حادثه هیروشیما و ناکازاکی در پایان جنگ جهانی دوم نشان داد با منطقه هزینه - فایده که کشورها سود و زیان جنگ را می‌سنجند، دو قدرت هسته‌ای بعید است رویاروی هم قرار بگیرند چرا که منطق باخت-باخت در میان است و این نبرد برنده‌ای نخواهد داشت؛ بهمین دلیل بود که در دوران جنگ سرد آمریکا و شوروی از رویارویی مستقیم پرهیز می‌کردند یا اخیراً، ناتو در عرصه اوکراین از رویارویی مستقیم با روسیه پرهیز می‌کند و حتی از اعلام منطقه پرواز ممنوع بر آسمان این کشور خودداری کرد.  

با ظهور سلاح هسته‌ای از زمان جنگ جهانی دوم، بین هیچ دو کشور هسته‌ای جنگ صورت نگرفته است؛ هرچند در عرصه‌های منطقه‌ای و موشکی و تجاری رقابت‌های خود را دارند و از بعد فروپاشی شوروی، الگوی بازدارندگی هسته‌ای همچنان پابرجاست.

برای آنکه اهمیت موضوع را برای ایران بفهمیم، باید به جنگ تحمیلی خودمان نگاهی کنیم. به محض شروع انقلاب اسلامی، ما با توطئه‌ها و جنگ‌های مختلفی روبه‌رو بودیم. بعد از انقلاب اسلامی، جنگ با عراق که بیشتر کشورهای دنیا با او همکاری می‌کردند، نشان داد که ما باید برای بقاء و امنیت خودمان بازدارندگی را در حوزه‌های مختلف افزایش دهیم. 

بعد از پایان جنگ و روی کار آمدن دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، وی در صدد ارتباط با کشورهای اروپایی برمی‌آید و تلاش می‌کند گفتمان تنش‌زدایی را دنبال کند؛ گفتمانی که در دولت  سید محمد خاتمی  پررنگ‌تر شد و وی تلاش کرد تا ارتباط ایران با سایر کشورهای غربی را بیشتر کند اما در همان زمان برخی کشورها به سمت هسته‌ای شدن پیش رفتند. در اوایل دهه ۱۳۷۰ چین خود را به قدرت هسته‌ای تبدیل کرد؛ هسته‌ای شدن چین موجب شد تا آمریکا برای جلوگیری از اتحاد شوروی و چین، به سمت دوستی با چین برود. 

هند نیز بعنوان همسایه چین برای جلوگیری از هرگونه تهدیدی از جانب همسایه شمالی خود به سمت هسته‌ای شدن رفت؛ به تبع آن پاکستان هم بعنوان دشمن هند برای جلوگیری از خطر احتمالی فورا خود را به قدرت هسته‌ای تبدیل کرد.

بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۰ و در دوران تنش زدایی در سیاست خارجه و در سالی که از طرف سازمان ملل به احترام سخنرانی آقای خاتمی در مجمع عمومی این سازمان سال گفت‌وگوی تمدن‌ها نام گرفته بود، ۱۱ سپتامبر بهانه‌ای شد تا آمریکا به دو کشور در همسایگی ایران حمله کند. جورج بوش رئیس جمهور جمهوری‌خواه ایالات متحده در ۹ بهمن ۱۳۸۰ در سخنرانی کنگره، ایران، کره شمالی و عراق را محور شرارت و خطری برای صلح بین‌الملل معرفی می‌کند و حمله آمریکا به عراق ۱۴ ماه بعد از این سخنرانی در سال ۲۰۰۳ اتفاق می‌افتد.

تهدیدات حمله آمریکا به ایران در آن زمان جدی می‌شود و منطق تنش‌زدایی و تلاش‌های سیاست‌خارجه تاحد زیادی رنگ می‌بازد و مانند زمان جنگ به ما نشان می‌دهد باید بازدارندگی را جدی گرفت. جمهوری اسلامی با افزایش قدرت موشکی و نفوذ منطقه‌ای و همراهی متحدانش بازدارندگی را بالا برد اما در همان دوران بازدارندگی هسته‌ای اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا کرد و موقعیت جغرافیایی ایران به ما تحمیل می‌کرد صنعت هسته‌ای را جدی بگیریم. 

سیاست کلان و قطعی جمهوری اسلامی نساختن بمب هسته‌ای است و تاکنون هم این را اثبات کرده است ولی همین میزان استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای نیز در قدرت بازدارندگی نقش مهمی دارد و اهمیت آن در این است که غیر از اصالتش، در مواردی هم به عنوان بازدارنده دشمن برای ورود به حوزه‌های دیگر محسوب می‌شود تا در سایر حوزه‌های بازدارندگی مانند موشکی و منطقه‌ای وارد نشویم؛ این نشان می‌دهد که انرژی هسته‌ای علاوه بر مصارف در حوزه‌های تأمین برق و یا دارو، در حوزه بازدارندگی برای ما اثر دارد و کالای گران‌بهایی است و ارتباط مستقیم با امنیت ما دارد.

به تعبیر علی‌اکبر صالحی رئیس سابق سازمان انرژی هسته‌ای، بهترین نوع چالش ایران و آمریکا چالش هسته‌ای بود چون یک سابقه فنی دارد: "در امور فنی علمی دودوتا چهارتاست اما در امور دیگر می تواند دودوتا هرعددی باشد... وقتی مساله از نوع فنی است یک راه حلی برایش پیدا می‌شود اما اگر قرار شود چالش از نوع سیاسی یا دموکراسی و حقوق بشر داشته باشیم چه طور می‌خواهیم حلش کنیم؟"

از سوی دیگر، ما در منطقه‌ای عادی نیستیم و رقیبی داریم که ابرقدرت است و احساس بقاء و امنیت در این منطقه به ما چیزهایی را  تحمیل می‌کند؛ برای مثال اسرائیل بمب هسته‌ای دارد، عربستان بیش از ۱۱۰ میلیارد ریال سلاح و تسلیحات می‌خرد، ترکیه عضو ناتو است، گروه‌های تکفیری فعال هستند، آمریکا در کشورهای مختلف پیرامون ما پایگاه نظامی دارد و در منطقه حساس غرب آسیا، الگوی رقابت ما بحث هسته‌ای است. 

اهمیت توان هسته‌ای در برجام نیز خود را به خوبی نشان داد؛ در بند اول برجام نوشته شده بود که جمهوری اسلامی از داشتن هرگونه ادوات هسته‌ای محروم می‌شود. این بند نشان می‌دهد که برجام یک توافق‌نامه امنیتی و کنترل تسلیحات بود و به قول اوباما، پایه‌ای برای توافقات بعدی بود و بعد از روی کار آمدن ترامپ، ۱۲ شرط برای ایران برشمردند که خلع سلاح هسته‌ای و مذاکره بر سر موشک و قدرت منطقه‌ای را عنوان کردند. 

با روی کار آمدن بایدن، آمریکا به دنبال این بود که به محض احیای برجام، مذاکرات بر سر موشکی و هسته‌ای را آغاز کند که ایران با محدود کردن دسترسی‌های آژانس تلاش کرد تا مذاکرات در راستای برجام باشد.

برخلاف باور عده‌ای در داخل کشور که انرژی هسته‌ای را بیهوده و پرهزینه می‌دانند، اگر انرژی هسته‌ای در طول این سالها بطور کامل داده می‌شد، ما قطعا برای رفع تحریم‌ها مجبور بودیم در شرایط تهدید آمیز منطقه از نظر موشکی و پهپادی خودمان را خلع سلاح کنیم.

در سالهای اخیر با توجه به افزایش بازدارندگی ما در حوزه موشکی، پهپادی و منطقه‌ای و خروج نیروهای آمریکا از منطقه و نظم جدید جهانی که در حال شکل‌گیری است، نشان می‌دهد نیازمند ایجاد بازدارندگی از نوع ساخت بمب هسته‌ای مانند برخی دیگر از کشورها که به این سمت حرکت کردند نیستیم اما باید دانست که این بازدارندگی مرهون داشتن صنعت هسته‌ای بود که با مذاکره بر سر آن از ورود به حوزه موشکی و منطقه‌ای جلوگیری شد و کالای گران‌بهایی به نام هسته‌ای داشتیم که چانه‌زنی بر سر آن شکل گرفت و ابزاری بود که مانع از کنترل تسلیحات ایران می‌شد.

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری تسنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.