اگر قیصر امین پور در سال ۸۶ پای از این جهان خاکی نکشیده بود، دوم اردیبهشت امسال ۶۴ ساله میشد. او مانند دوست شاعر و رفیق همیشگیاش سید حسن حسینی در اوج شکوفایی و بالندگی هنری به دلیل بیماری درگذشت و طبیعتاً این دریغ که چرا او عمری به کمال و طولانی نداشت و آثار و نوشتههای بیشتری از خود به یادگار نگذاشت با دوستداران شعر خواهد بود. اما به هرحال این جبر زندگی آدمیزاد است و با تقدیر مرگ نمیتوان چون و چرا کرد. در مورد قیصر و شاعران و هنرمندانی مانند او البته جای این شادی و خوشحالی همیشگی هست که او در همان دوران نسبتاً کوتاه زندگی خود توانسته است تأثیری عمیق و ماندگار بر شعر امروز و فردای ایران بگذارد.
نامی بلند در شعر
قیصر در عرصه شعر، نامی بلند و قابل احترام است. او شاعری است با تجربههای مختلف و متنوع که در همه آنها سربلند بیرون آمده است. او در شمار کسانی است که دوران باشکوه و ماندگار تجدید حیات رباعی را در روزگار ما رقم زدند. غزلهایی که او از کتاب اول تا آخرش منتشر کرد، جزو بهترین نمونههای غزل امروز ایران است و چندین غزل خوب از او به یادگار مانده است که بسیاری از آنان در ذهن و زبان دوستداران غزل، جاوادنه شده است. از دیگر سوی او در حوزه شعر نوجوان نیز یکی از مهمترین نامهاست و بدون یادکردن از تجربههای درخشانش در این حوزه نمیتوان از شعر نوجوان که بعد ازانقلاب حیاتی دیگرگون و جوششی کم نظیر یافت یاد کرد. همین گونه است نیماییهای قیصر که بازهم از بهترین شعرهایی است که در این قالب نوشته شده است. حتی قیصر با وجود اینکه ترانه سرایی و تصنیف سرایی را به صورتی بسیار محدود تجربه کرد، سراینده گروهی از ترانههای بسیار پر شنونده و خاطره ساز برای نسل امروز است.
پاسخ به پرسش های اساسی
اما در این نوشتار میخواهیم بیشتر درباره وجهی از زندگی و آثار او بنویسیم که زیر سایه شخصیت شاعرانه اش، پنهان مانده است.این وجه از زندگی قیصر، وجه علمی و دانشگاهی اوست. قیصر امین پور در سال ۱۳۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران قبول شد اما چند سال بعد، این رشته را رها کرد و به دنبال تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی رفت و تا کسب مدرک دکترا بخاطر دفاع از رساله ای با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی پیش رفت. بعد از آن بود که به عنوان استاد و عضو هیأت علمیدانشگاه تهران و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی انتخاب شد. او در دوران تدریس خود یکی از محبوب ترین استادان دانشگاه تهران بود و این، به خاطر مهربانی و انسان دوستی ذاتی، روحیات شاعرانه و سواد و احاطه بی نظیرش بر مباحث ادبی بود. امین پور بعدها رساله خود را با اصلاحات و اضافاتی به عنوان یک کتاب مستقل در انتشارات علمیو فرهنگی منتشر کرد.
اگر این کتاب را خوانده باشید، متوجه میشوید که قیصر در این کتاب، وجهی کاملاً علمیدارد. با بی طرفی کامل دیدگاههای محتلف ومتضاد را بررسی میکند، آنها را در ترازوی نقد قرار میدهد و خود میان دیدگاههای مختلف داوری میکند اما این داوری مستند و براساس روش شناسی علمیاست. کمتر منبع مهمیرا میتوان سراغ گرفت که قیصر ندیده باشد و سعی کرده است دامنه پژوهش خود را محدود به منابع فارسی نکند و از دیدگاههای روز نقد ادبی بهره ببرد.از بحث روش شناسی مهمتر، بحث انتخاب موضوع است یعنی اینکه ما در ادبیات خود باید به سنتهای هزارساله مان پایبند باشیم یا در را برای هرتجربه تازه ای به نام نوآوری باز کنیم، موضوع مهمیاست که دغدغه هر شاعر فارسی زبان است اما قیصر به جای پاسخهای احساسی و حکمهای کلی و بی مبنا، سعی کرده است به این پرسش مهم و سخت پاسخی عالمانه بدهد.
آیا شاعران کودکند؟
از جنس همین سوالها برای شاعر بخصوص شاعری که در حوزه کودک و نوجوان هم کار کرده است، این سوال است که شعر بازگشت به کودکی ست یا شاعران مانند کودکانی ساده دل در روزگار سخت و صعب جهان هستند؟ بازهم به این سوال میتوان پاسخهایی شاعرانه و زیبا داد اما قیصر به دنبال پاسخی علمی و دقیق به این سؤال است. نخست سعی میکند تعریفها و مبناهایش را روشن کند. برای روشن شدن بحث از دانشهای روز مانند روان شناسی کمک میگیرد و با ارجاع به اشعار شاعران میکوشد نشانههایی برای قیاس همانندی تفکر کودک و تخیل شاعر بیابد اما در این میان دچار ذوق زدگی بی دلیل نمیشود و با حفظ تحفظ علمیبیان میکند که هنوز زمان برای رسیدن به پاسخی دقیق و کامل نرسیده است و نمیتوان نظر قاطع داد که شعر الزاماً بازگشت به کودکی ست و به تعریفی جامع و مانع رسید که شعر چیست.
از قیصر همچنین مباحثی در کلاسهای مختلفش به جای مانده است از جمله درس گفتارهای او درباره شعر معاصر که در خانه شاعران ایران بیان کرده است. او در این نشستها با بیان تاریخ شکل گیری شعر معاصر و چگونگی رسیدن به تجربههای شعری نیما، جریانهای مختلف شعری امروز را بیان و درباره هرکدام و ضعف و قوتهایشان بحث کرده است. به هرروی به نظر میرسد به همان اندازه که قیصر شاعر میتوانست، شعرهای تازه بگوید و ادبیات این سرزمین را غنی تر کند؛ قیصر ادیب هم میتوانست پرسشهای مهم در حوزه شعر و ادبیات را با پاسخهایی عالمانه جواب دهد.
نظر شما