تحولات منطقه

۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۲
کد خبر: ۸۶۶۱۲۸

سهراب انتظاری بازیکن پیشین تیم پرسپولیس معتقد است که این تیم کار سخت‌تری نسبت به سایر مدعیان برای قهرمانی دارد.

جدایی از پرسپولیس برایم مرگ زودرس بود
زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، پرسپولیس و استقلال یکی از حساس‌ترین دربی‌های چندسال اخیر را برگزار خواهند کرد. دو تیم محبوب پایتخت در کورس قهرمانی قرار دارند و اختلاف یک‌امتیازی آن‌ها باعث شده تا دربی ۱۰۰ یکی از حساس‌ترین بازی‌های این تیم لقب بگیرد. سرخابی‌ها در حالی در صدر جدول قرار دارند که بین آن‌ها سپاهان قرار دارد که منتظر نتیجه این دیدار مهم است. گفتنی است که دربی شماره ۱۰۰ تا حدود زیادی تکلیف تیم قهرمان را مشخص خواهد کرد. به همین دلیل به سراغ سهراب انتظاری بازیکن اسبق پرسپولیس رفتیم و با او درباره این بازی بسیار حساس گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید:

شما یکی از بازیکنانی بودید که با گل‌زنی به پرسپولیس حسابی معروف شدید و سپس به این تیم پیوستید
در جام حذفی با پرسپولیس بازی داشتیم که مسابقات آن سال رفت و برگشت بود. از اتفاقات نادر فوتبال ایران هم بود که ساعت ۱۰ صبح به میدان رفتیم. بازیکنان پرسپولبیس نصفشان در زمین خواب بودند. جو آن بازی هم ما را گرفته بود. در بازی رفت با وجود این‌که باختیم اما خیلی خوب بازی کردم. حتی علی پروین و ناصر ابراهیمی در مصاحبه‌اشان عنوان کردند که شماره ۱۰ شموشک خیلی ما را اذیت کرد. این صحبت‌ها برای من آن‌قدر باارزش بود که من هنوز تیکه‌های بریده‌شده آن روزنامه را دارم. پس از آن هم در بازی برگشت ۲ گل در نیمه اول به پرسپولیس زدم که متاسفانه آن اتفاق ناگوار افتاد و بخشی از ورزشگاه متقی ساری فرو ریخت. ۲ روز بعد از آن مسابقه ناصر ابرهیمی به من زنگ زد و پیشنهاد حضور در پرسپولیس را داد.

چه واکنشی به این پیشنهاد داشتی؟
در آن زمان وضعیت به نحوی بود که نمی‌توانستی روی موبایل‌ها شماره طرف مقابلی که با تو تماس گرفته را ببینید. ناصر ابراهیمی به من زنگ و گفت که تو را پسندیدیم. فکر کردم من‌را سر کار گذاشتند. فردای آن روز فرد دیگری زنگ زد و گفت از دفتر علی پروین است. بعد دوباره ناصر ابراهیمی تلفن را گرفت و گفت شوخی نمی‌کند. من هم گفتم اگر شوخی نیست تلفن را به علی پروین بدهید. او گوشی را گرفت و گفت «پسر پاشو بیا تهران»؛ من این موضوع را با خانواده در میان گذاشتم. برادرم گفت فوقش می‌رویم تهران گشتی می‌زنیم و اگر سره کاری بود باز می‌گردیم.

پس راهی تهران شدید؟
خلاصه با برادرم و یکی از دوستانم به آدرسی که داده بودند رفتیم. من آن‌جا علی پروین را دیدم. او به من گفت تو بودی ۲ گل به ما زدی؟ سپس گفت ناهار با ما باش و برگه قرارداد را مقابلم گذاشت. من چیزی نمی‌توانستم بگویم. همش فکر می‌کردم خواب هستم. تنها برگه را امضا کردم و گفتم لباس نیاوردم. او گفت برو وسایلت را بردار و شنبه بیا سره تمرین.

در مورد مسائل مالی صحبت نکردی؟
حتی نمی‌توانستم به غیر کاری که پروین می‌گوید اقدام دیگری انجام دهم چه برسد که بخواهم در مورد مسائل مالی صحبت کنم. حتی یادم رفته بود که با شموشک یک سال دیگر قرارداد دارم.

این مساله مشکل‌ساز نشد؟
پس از آن که به پرسپولیس رفتم شموشک گفت که ۵۰میلیون برای رضایتنامه می‌خواهد. علی پروین گفت این پول بسیار زیاد است و ما نمی‌توانیم آن را پرداخت کنیم. حتی ناصر ابراهیمی چند بار جلسه برگزار کرد اما آن‌ها راضی نمی‌شدند. به علی پروین گفتم این موضوع را حل می‌کنم. علی پروین ۲۵میلیون تومان نقد به من داد که تا آن زمان این مقدار پول را از نزدیک ندیده بودم. خلاصبه با توجه به روابط نزدیکی که با مسئولان شموشک داشتم با مبلغ بسیار کمتر توانستم رضایتم را بگیرم. در بازگشت به علی پروین گفتم که توانستم با مبلغ کمتری رضایت بگیرم و این هم باقی پول. پروین در جواب گفت که باقی‌اش برای خودت. زحمت کشیدی و برو با آن پول خانه بخر. من باورم نمی‌شد و فکر کردم می‌خواستند من را امتحان کنند. همین‌طور که رو به عقب می‌رفتم مسئول دفتر علی پروین من را صدا زد و من گفتم بیا پول را بگیر.

در آن فصل مهاجمان نامدار زیادی در پرسپولیس بودند. به عنوان یک بازیکن جوان از نیمکت‌نشینی هراس نداشتی؟
آن زمان برای یک جوان شهرستانی رسیدن به پرسپولیس واقعا کار سختی بود. من گفتم تا اینجا آمدم و باید تلاش کنم. زمانی که عضو شموشک بودم، ۴ سال هر روز از بابل تا نوشهر می‌رفتم. سختی زیاد کشیده بودم. می‌دانستم که رسیدن به پیراهن پرسپولیس سخت است و حفظ آن سخت‌تر. پس باید بیشتر تلاش می‌کردم و خدا را شکر در مدتی که در پرسپولیس بودم هیچ‌گاه نیمکت‌نشین محض نبودم. حتی با وجود حضور مهاجمان نامی، علی پروین در اولین بازی رسمی من را فیکس بازی داد. پروین واقعا در حقم پدری کرد.

بهترین گلی که برای پرسپولیس زدی چه گلی بود؟
هر گل برای پرسپولیس حس خودش را دارد و شیرین است اما شیرین‌ترین خاطره امن مربوط به یک بازی در اهواز می‌شود. فصل اول مسابقات لیگ برتر بود. چند بازی نتایج خوبی نگرفته بودیم و استقلال که با ما در کورس قهرمانی بود، در حال جمع‌آوری امتیازات بود. در آن زمان بین تیم شایعه شده بود که به خاطر این‌که شوکی وارد شود، قرار است ناصر خان ابراهیمی را اخراج کنند. همه بازیکنان او را دوست داشتند. در نیمه اول بازی با تساوی دنبال شد. علی پروین بر خلاف همیشه بین ۲ نیمه با بازیکنان خیلی آرام صحبت کرد و برخی مسائل را گوشزد کرد. هنگامی که داشتیم برای حضور در زمین خود را آماده می‌کردیم، ناصر ابراهیمی من را کنار کشید و گفت چشم امیدم به تو است.

چه اتفاقی در آن بازی رخ داد؟
از خدا خواستم که من را پیش او شرمنده نکند. در آن زمان یحیی گل‌محمدی، نعیم سعداوی مدافعان فولاد و ابراهیم میرزاپور هم که دوران اوجش را پشت سر می‌گذاشت، دروازه‌بان آن تیم بود و گرمای هوای اهواز هم سختی کار را چند برابر کرد. در ابتدای نیمه دوم موفق شدم گل قشنگی بزنم اما دقایقی بعد فولاد از روی ضربه ایستگاهی گل تساوی را زد. از طرفی به گوش ما رسید که استقلال هم بازی‌اش را برده است. در طول بازی مدام نگاهم به ناصر ابراهیمی بود. بازی در ثانیه‌های پایانی رو به اتمام بود که به خودم آمدم دیدم پشت مدافعان فولاد توپ به من رسیده است. چشمان را بستم و فقط ضربه زدم که توپ از بین پاهای میرزاپور رد شد و به گل تبدیل شد. آن گل واقعا به من چسبید و به نظر خودم همان باعث شد تا انگیزه‌مان را برای قهرمانی از دست ندهیم و در آخرین بازی هم با گل ابراهیم اسدی قهرمان شویم.

از علی پروین صحبت کردی. خاطره جالبی از او داری؟
سال دومی بود که در پرسپولیس بودم. با ذوب‌آهن در ورزشگاه تختی بازی داشتیم و یکی از بهترین بازی‌های خودم را به نمایش گذاشتم. واقعا خوب بودم و با وجود شکست هم بهترین بازیکن زمین شدم. در پایان بازی اما علی پروین به من گفت چه طرز بازی کردن است. یک لحظه از زبانم در رفت و جواب دادم من که خوب بودم. دیگر علی پروین من را مورد لطف خود قرار داد و پس از دقایقی گفت هیچی نگو اخراجی!

واقعا؟
بله. تمام روزنامه‌ها نوشتند که انتظاری اخراج شد. ناامید بودم و فردای آن روز به تمرین نرفتم و داشتم وسایلم را جمع می‌کردم تا به شهر خودمان بازگردم که دیدم محمود خوردبین زنگ زد و گفت چرا تمرین نیامدی؟ سپس علی پروین گوشی را گرفت و گفت بچه خودت را لوس نکن و به تمرین بیا. فردای آن روز نیم ساعت زودتر به تمرین رفتم که دیدم یک گل و شیرینی تدارکات تیم دست من داد و گفت پیش علی پروین برو. من هم این کار را انجام دادم که دیدم بهروز رهبری‌فرد از آن طرف زمین داد زد این حرکت فقط مخصوص من است. (با خنده)

چرا از پرسپولیس جدا شدی؟
در آن سال مدیر باشگاه، علی پروین را اخراج کرد. پس از اخراج پروین، هواداران بازیکنانی که به پروین وفادار بودیم را بیش از همه تشویق می‌کردند. این برای خیلی‌ها سنگین بود که چرا ما را تشویق می‌کنند. پس از این‌که آری‌هان سرمربی تیم شد، او سبک تمرینی خودش را داشت و تمرینات به‌شدت سنگینی را در نظر می‌گرفت که همین موضوع موجب شد تا بعد از اولین جلسه تمرینی او چند بازیکن را از تیم کنار بگذارد.

ولی آن زمان در تیم ماندنی شدی؟
من در بهترین فرم فوتبالی‌ام قرار داشتم و آری هان نظر مثبتی داشت. در آن مدت از بازیکنانی که علی پروینی بودند تنها من ماندنی شدم. همان سال یکی از بازیکنان قدیمی به کادر فنی اضافه شده بود و هواداران به خاطر این‌که او به کادر فنی جدید آمده بود، با او به مشکل خوردند. ما ۲ ماه سخت برای بازی با استقلال تمرین کردیم و من پیش خودم گفتم که این بهترین دربی من خواهد بود. ۳ روز قبل از بازی به اردو رفتیم. در آن‌جا اما اتفاق عجیبی رخ داد. آن فرد که به نظر می‌رسید، به خاطر تشویق هواداران با من خصومت شخصی پیدا کرده، در فوتبال درون تیمی من را بازی نداد. او گفت برو کنار زمین برای خودت روپایی بزن.

با این مساله کنار آمدی؟
این رفتار برایم که در بهترین فرم خودم قرار داشتم به‌شدت سنگین تمام شد و پس از تمرین دیگر نتوانستم جلوی خودم را بگیرم. پس از جدال لفظی با این فرد درگیری سنگین فیزیکی هم داشتم و سپس اردو را ترک کردم. ۳ روز بعد اما آری هان جلسه‌ای برگزار کرد و گفت که من به تو احتیاج دارم. یادم می‌آید حتی یک بازی دفاع چپ بازی کردم. در نهایت به خاطر حضور آن فرد در کادر فنی پرسپولیس از تیم جدا شدم. محمدحسن انصاری‌فرد خیلی تلاش کرد در تیم بمانم، اما به او گفتم که با حضور این فرد در کادر فنی نمی‌توانم به کار ادامه بدهم و این برای پرسپولیس هم بهتر است که بروم.

به خاطر آن درگیری پشیمان نیستی؟
جوان بودیم دیگر. واقعا رفتار درستی با من که در بهترین شرایط فوتبالی بودم صورت نگرفت. شاید اگر زمان به عقب برمی‌گشت، آن کار را نمی‌کردم.

پس از پرسپولیس دیگر نتوانستی درخشان ظاهر شوی؟
آن زمان در مصاحبه با یک خبرنگار گفتم که پیش از این فکر می‌کردم انسان‌ها یک‌بار می‌میرند اما جدایی از پرسپولیس مرگ زودرسی برایم بود. از طرفی آن‌قدر به خاطر جدایی از پرسپولیس فشار روی من بود که هنگامی که به راه‌آهن رفتم در یک سال دوبار مجبور شدم زانویم را عمل کنم.

آن زمان ترس شما از پرواز هم به سوژه جالبی میان پرسپولیسی‌ها تبدیل شده بود. ماجرا چه بود؟
از پرواز می‌ترسم. هر چه راه هم بود برای غلبه و درمان این ترس انجام دادم اما نتیجه نگرفتم. چندین بار دکتر رفتم اما نتوانستم بر این ترس غلبه کنم. حتی پس از جدایی از پرسپولیس هیچ‌گاه سوار هواپیما نشدم. همین موضوع هم از دید من باعث نابودی فوتبالم شد. تمام ایران را با ماشین شخصی خودم می‌رفتم. در تبریز و یزد هم بازی کردم اما تمام سفرها را با ماشین خودم انجام می‌دادم. به همین خاطر مسافت تمام شهرهای ایران را با یکدیگر حفظ هستم.

به دربی پیش رو بپردازیم، این بازی از حساسیت زیادی برخورد دار است و دو تیم در کورس قهرمانی قرار دارند
دربی همواره جذابیت‌های خاص خودش را دارد، اما این بار این بازی از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است. هر تیمی که در این دیدار بازنده شود از کورس قهرمانی عقب می‌ماند. بر همین اساس اگر دربی مساوی شود، ۲ تیم را از کورس قهرمانی عقب می‌اندازد و قهرمانی را تقدیم سپاهان می‌کنند.

همیشه در چند سال اخیر دو تیم سعی می‌کردند بااحتیاط بازی کنند اما امسال اگر بخواهند احتیاط کنند، احتمال دارد قافیه را به سپاهان ببازند
۲ تیم باید احتیاط را کنار بگذارند چرا که مساوی به دردشان نمی‌خورد و دو دستی قهرمانی را تقدیم سپاهان می‌کنند. امیدوارم بازی هجومی و تماشاگرپسندی را در دربی شاهد باشیم. متاسفانه در این مقطع زمانی این ۲ تیم به هم خوردند و بازنده دربی شانسی برای قهرمانی ندارد. ان‌شاالله بازیکنان پرسپولیس بتوانند یک بازی زیبا به نمایش بگذارند. آن‌ها با بردن مس کرمان شرایط روحی و روانی‌شان ایده‌آل است و امیدوارم دست پُر زمین مسابقه را ترک کنند. خداراشکر برخلاف سال‌های گذشته که شرایط یکی از این ۲ تیم مناسب نبود، اما در این دوره هر ۲ تیم شرایط خوبی دارند و بازیکنان از لحاظ روحی و روانی در سطح بالایی قرار دارند. تجربه نشان داده که این بازی با بازی‌های دیگر فرق می‌کند و به شرایط این دو تیم و جایگاه‌شان در جدول رده‌بندی ربطی ندارد.

همیشه می‌گویند دربی ربطی به شرایط تیم‌های در جدول ندارد و مربوط به همان روز است
در سال‌های گذشته اتفاق افتاده؛ تیمی که شرایط آرمانی خوبی نداشته، نتیجه بهتری در دربی گرفته است. هر تیمی که باتجربه‌تر عمل کند و از نظر روحی و روانی آماده باشد برنده دربی می‌شود. برخی از بازیکنان مثل سعید صادقی، دانیال اسماعیلی‌فر، مرتضی پورعلی‌گنجی و گئورگی گولسیانی با وجود این‌که در دور رفت لیگ برتر یک بار مقابل استقلال بازی کردند، اما برای نخستین بار است که با حضور تماشاگران در دربی بازی می‌کنند. به همین منظور با شرایط حضور هواداران آشنا نیستند و اولین بار است که دربی با حضور هواداران را تجربه می‌کنند. آن‌ها باید تمرکز خود را حفظ کرده و از تک موقعیت‌ها استفاده کنند.

استقلال در نیم‌فصل دوم حسابی متحول شده و پرسپولیس هم بعد از چند هفته افت دوباره روی دور برد افتاده است
در حال حاضر پرسپولیس و استقلال هر دو شرایط خوبی دارند. در چند هفته اخیر هافبک‌ها و مهاجمان پرسپولیس از جمله سعید صادقی، مهدی عبدی، مهدی ترابی و سروش رفیعی عملکرد خوبی داشتند. از آن طرف هم استقلال بازیکنان خوبی دارد و تماشاگرپسند بازی می‌کند و بازی‌های هر ۲ تیم پُرگل بوده است.

شما که سابقه بازی در دربی دارید، به بازیکنان پرسپولیس چه توصیه‌ای می‌کنید؟
بازیکنان پرسپولیس باید بدانند که ۴ فینال را پیش رو دارند و بازی به بازی تا پایان رقابت‌های لیگ برتر حرکت خواهند کرد. دیدار با استقلال اولین بازی فینال‌شان است و اگر در هر ۴ بازی برنده شوند، شانس قهرمانی‌شان بیشتر می‌شود. پیروزی مقابل استقلال کمتر از قهرمانی نیست و امیدوارم سرخ‌پوشان با ارائه یک بازی تماشایی و دیدنی، عیدی خوبی به هواداران خود بدهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.