به گزارش قدس خراسان، امر فرهنگی مسئلهای است که در جامعه مدعی زیاد دارد؛ اما با وجود همه مدعیان پر سروصدا، در بسیاری از موارد، به خصوص در مسائلی که مورد حملات رسانهای و تبلیغاتی قرار داریم، کار فرهنگی ما بیاثر یا الکن باقی میماند.
بیتوجهی به علوم انسانی در فعالیتهای تربیتی و فرهنگی، به خصوص فعالیتهایی که از سوی مردم انجام میشود، گاهی آسیبهایی وارد میکند که جبرانپذیر نیست.
علوم انسانی و فرهنگ، پیوند جدا نشدنی دارند
محسن اصغری نکاح، روانشناس، دانشیار و مدیر فرهنگی و فعالیتهای داوطلبانه دانشگاه فردوسی در خصوص اهمیت استفاده از روانشناسی و علوم انسانی برای نهادینه کردن فرهنگ صحیح در جامعه بیان کرد: علوم انسانی و به صورت خاص روانشناسی با مسائل فرهنگی گره خورده است. این علم از بُعد یافتههای زیستی، عصبی و جسمانی جهانشمول بوده؛ اما بیشک پیادهسازی این یافتهها در جوامع، نیازمند مناسبسازی فرهنگی است.
اصغری نکاح با اشاره به تعریف انسان در مراجع علمی و تخصصی خاطرنشان کرد: انسان را موجودی با ابعاد شناختی، هیجانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی درنظر میگیرند و در واقع فرهنگ و معنویت هم جزئی از حضور انسان در جهان شمرده میشود؛ اما چالش خیلی بزرگی که امروزه جهان با آن مواجه است، غلبه فرهنگ غربی است که نگاه انسانمحور محدودی دارد.
این روانشناس ادامه داد: از این رو علومی مثل روانشناسی، جامعهشناسی و اقتصاد به فرهنگ غرب وابسته شدهاند و استفاده از آنها در جامعه و پیادهسازیشان نیازمند یک مناسبسازی فرهنگی است. این نیاز به شدت در جامعه ما احساس میشود. برای مثال، خیلیها از من درخواست میکنند مشاوری متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی معرفی کنم. بنابراین، این دغدغه در بین مردم نیز احساس میشود.
انسانشناسی ریشه اصلی کار فرهنگی است
وی با اشاره به برخی الزامات روانشناختی برای کار فرهنگی و تربیتی در جامعه بیان کرد: انسانشناسی، ریشه اساسی کار فرهنگی و تربیتی است. اگر ما بخواهیم بدون دریافت مناسبی از شخصیت انسانها کار کنیم، فعالیت ما محدود و آسیبآفرین میشود؛ اما نباید فراموش کنیم که در حال حاضر جامعه غرب در ابعاد مختلف، مسائلی را به جهان تحمیل میکند. حتی در بعضی از همان جوامع غربی افرادی با منطق و عقل در مورد آسیبزا بودن برخی مسائل مثل همجنسگرایی استدلال میکنند؛ اما متأسفانه آنقدر صدای رسانههای غرب بلند است که در این میان، برخی مطالب شبه علمی هم به نام روانشناسی و علوم انسانی ترویج میشوند و صدای صاحبنظران به گوش مردم نمیرسد؛ ولی راه بنیادی کار فرهنگی برای مقابله با این حملات رسانهای این است که انسانشناسی را درست تبیین کنیم.
مدیر فرهنگی دانشگاه فردوسی افزود: متأسفانه انسانشناسی در آموزشهای دانشگاهی ما مغفول مانده و به همین خاطر خطاها به مرور افزایش پیدا میکنند. به طور مثال، یک دیدگاه اجتماعی راه افتاد با شعار «بدن من، انتخاب من». این جمله بسیار جذابی برای جوانان است؛ اما متأسفانه کار را به جایی رسانده که افراد برای حقی که متصور میشوند، دست به عملهای زیبایی زیادی میزنند و گاهی به خود آسیب میرسانند. این یک انسانشناسی غلط است که به جوامع تحمیل میشود.
بعضی آزادیها خلاف اصول علمی روانشناسی و بهداشت روانی است
اصغری نکاح با تأکید بر اینکه تحولات اجتماعی و فرهنگی را نمیشود با مقیاس کوچک بررسی کرد، متذکر شد: برای مثال در مسئله حجاب، فهم فرهنگی عمیق و اصیل این است که این اتفاق را ماحصل یک یا دو سال اخیر نبینیم و تحولات روانشناسی و اجتماعی جامعه را مورد بررسی قرار بدهیم. باید توجه کنیم که در جوامع دیگر چه اتفاقاتی رخ داده است.
در کشورهای غربی هم این سیر تغییرات قابل مشاهده است. در مورد حجاب و مسائل مشابه آن، باید توجه کنیم که ریشه آن افزون بر رسانه، به صورت بنیادیتر به بخشی از علوم انسانی غلطی برمیگردد که مفهوم نادرستی از انسان و حقوق انسان را مطرح میکنند. ما باید این را برای مردم تبیین کنیم که آزادیهای موهونی که ارکان خانواده را نشانه گرفته، کاملاً برخلاف اصول علمی روانشناسی و بهداشت روانی است.
ضرورت احترام در کار فرهنگی به طبیعت انسان
استاد دانشگاه فردوسی با اشاره به ضرورت استفاده از برخوردهای ایجابی برای فرهنگسازی در جامعه عنوان کرد: برخوردهای سلبی سهم اندکی در فرهنگسازی کشور دارد و تنها باید برای گروه اقلیتی که اثر مخرب در جامعه دارند مورد استفاده قرار بگیرد. از طرفی هرچه فضای تعامل، نقد و بررسی و فضای نظریهپردازی بیشتر شود، تأثیرگذاریهای فرهنگی هم بیشتر خواهد شد.
وی افزود: ما در کار و فعالیت تربیتی باید به طبیعت انسان و جامعه احترام بگذاریم. با تأمل در طبیعت انسان میتوانیم در مورد خیلی از مسائل تصمیم بگیریم؛ درواقع راهحل اصلی در کار فرهنگی، داشتن یک برهان عقلی با تکیه بر طبیعت بشر است.
اصغری نکاح خاطرنشان کرد: اگر ما انسان را همانطور که ادیان تعریف میکنند به درستی تبیین بکنیم، مسیر هموارتر خواهد شد. با در نظر گرفتن این موارد و داشتن مقیاسی بزرگتر در برخورد با مسائل فرهنگی، میتوانیم با چالشهای فرهنگی و اجتماعی پیش روی خود مقابله کنیم و راهکار ارائه بدهیم.
غربشناسی عمیق میتواند کار فرهنگی را اصیلتر کند
وی پیشنهاد و راهکار خود برای بهبود کار فرهنگی در کشور را اینطور بیان میکند: در حال حاضر بهترین کاری که یک فرهیخته فرهنگی میتواند انجام بدهد، شناخت دقیق و آسیبشناسی فرهنگ غرب است. هر چقدر غربشناسی ما تقویت شود، کار فرهنگی ما تأثیرگذارتر خواهد بود.
فعالان فرهنگی و افرادی که دغدغه فرهنگ و تربیت جامعه را دارند، با تکیه بر علوم انسانی ایرانیزه و اسلامیزه شده، به خصوص علوم روانشناسی یا جامعهشناسی میتوانند کاری اثرگذارتر و عمیقتر ارائه بدهند. همافزایی نخبگان علوم انسانی و فعالان فرهنگی در این زمینه میتواند اتفاقات خوبی را رقم بزند.
خبرنگار: محدثه مودی
نظر شما