به گزارش قدس خراسان، از آن دسته معلمهاست که در ۲۲ سالگی پس از طی دوره سربازی در سپاهدانش، در حکومت طاغوت رسماً معلم میشود. او که پیش از انقلاب سربازی خود را با عنوان سپاهیان دانش در روستاها و درس دادن و سواد آموختن به بچهها و دیگر اهالی روستا با تشکیل کلاس درس تجربه کرده بود در سال ۱۳۴۴ به گفته خودش به کسوت معلمی مفتخر میشود.
این معلم مشهدی که در آستانه روز معلم با او به گفتوگو نشستیم، همسایه و هممحلهای دوران نوجوانی و جوانی رهبر معظم انقلاب در مشهد است. خودش میگوید: خانه پدری ما در کوچه ارگ سابق و کوچه آیتالله خامنهای جدید در همسایگی منزل پدر بزرگوار رهبری بود و از این نظر بچهمحل بودیم، خاطرم میآید والده مکرمه رهبری در همان سالها یکی از افراد ثابت روضهخوانی شبهای چهارشنبه در منزل مادرم بودند.
موسویان که نزدیکی با رهبری را یکی از خوشبختیهای زندگی خودش میداند ادامه میدهد: حضرت آقا که ازدواج کرده بودند و در کوچه بازار سرشور ساکن شدند من هم متأهل شدم و در نزدیکی خانه ایشان یعنی منزل مادری خودم ساکن و دوباره هممحلهای شدیم.
سخنرانیهای رهبری را ضبط میکردم
این انقلابی مشهدی دوران همسایگی خودش را همزمان با انتقالش به مشهد ذکر میکند و در یادآوری آن توضیح میدهد: پس از چند سال معلمی در روستاهای خراسان که گاهی هم مدیر، هم معلم و همهکاره یک دبستان بودم پس از خدمت در شهرهای مختلف خراسان به مشهد منتقل شدم و به عنوان دبیر و معاون مدارس راهنمایی به خدمت مشغول شدم.
وی با یادآوری امام جماعتی رهبری در آن روزها و منبر رفتنشان در مسجد امام حسن مجتبی(ع) بیان میکند: موضوع سخنرانی ایشان «علل انگیزش انبیا(ع)» بود و من یک ضبط صوت بزرگ سونی نوار حلقهای داشتم که سخنان ایشان را ضبط میکردم.
موسویان مفاهیم سخنرانی را مطالبی انقلابی و ضدرژیم شاهنشاهی عنوان میکند و میگوید: من مشتاق بودم سخنان ایشان را به گوش دوستان برسانم و بعضی از انقلابیون مشهدی شب به خانه ما میآمدند و سخنرانی
رهبر معظمانقلاب را در نوارهای کاست ضبط میکردند و به شهرهای دیگر از جمله تهران میفرستادند و در همان ایام بود که ساواک رهبری را ممنوعالمنبر و به جنوب تبعید کرد.
کمیته پنج نفره مدیریت آموزش و پرورش
وی با یادآوری روزهای اوجگیری انقلاب بیان میکند: رهبری، شهید هاشمینژاد و مرحوم آیتالله طبسی هدایت انقلابیون مختلف از جمله معلمان را در آن روزها به دست گرفته بودند و با راهنماییهایشان ما هم در منطقه آموزش و پرورش تبادکان یک کمیته پنج نفره منتخب معلمان را تشکیل دادیم و امور آموزش و پرورش را به دست گرفتیم.
این معلم انقلابی یادآوری میکند: پس از پیروزی انقلاب چون بیشتر مسئولان ادارههای آموزش و پرورش انقلابی نبودند به ما تکلیف شد از کادر آموزشی به کادر اداری منتقل شویم و با توجه به علاقه و آمادگی خودم به بخش امور تربیتی وارد شدم و به عنوان کارشناس و کارشناس مسئول اردوها و اردوگاهها در فعالیتهای گروهی، هلال احمر و پیشتازان به خدمت ادامه دادم.
موسویان میگوید: همزمان با این سِمت، در دوران دفاع مقدس مسئولیت ستاد پشتیبانی جنگ اداره کل آموزش و پرورش خراسان بزرگ هم به این کمترین محول شد. در خاطرم هست پیش از سرنگونی معمر محمد ابومنیار قذافی به خصوص در زمان هشت سال دفاع مقدس، روابط ایران با لیبی خوب شده بود و در همان ایام رهبر لیبی اقدام به برگزاری اردوی جامبوری پیشاهنگان کشورهای اسلامی کرد.
همراهی جوانان عرب با برنامههای فرهنگی ایران
وی با بیان اینکه قذافی از سازمان پیشاهنگی ایران هم دعوت کرده بود توضیح میدهد: آقای وزیری؛ رئیس سازمان ملی پیشاهنگی و جوانان شیر و خورشید که قائم مقام وزیر در این دو نهاد بود، آقای کلاهدوز که برادر شهید کلاهدوز بود و آقای پرورش که رئیس دفتر وزیر آموزش و پرورش بود از تهران به همراه من که کارشناس مسئول سازمان دانشآموزی و هلال احمر شیر و خورشید و مسئول اردوگاههای خراسان بودم چهار نفری برای شرکت در اجتماع جهانی پیشاهنگان کشورهای اسلامی عازم طرابلس پایتخت لیبی شدیم.
این معلم انقلابی یادآوری میکند: از هر کشور یک گروه پیشاهنگ حدوداً بیست و چند نفره شرکت کرده بودند ولی از ایران وزیر آموزش و پرورش مرحوم پرورش اجازه نداده بود نوجوانان پیشاهنگ در این اجتماع با ما شرکت کنند و فقط با اعزام چهار مسئول موافقت کرد.
وی با اشاره به اینکه در این اجتماع رسم بود هر کشوری برای خودش اردوگاهی برپا کند و برنامههای خاص خودش را به نمایش بگذارد، میگوید: ما چهار نفر در اردوگاه ایران که در ساحل دریای مدیترانه کنار سایر کشورهای اسلامی برپا کرده بودیم، نشسته بودیم که مسئول فرهنگی هنری اعلام کرد امشب ایران هم باید بالای سن برنامههای خودش را عرضه کند، آقای وزیری و کلاهدوز اعلام کردند بنویسید مجری برنامه ایران موسویان! خب من هم به خاطر اینکه ایران غایب نباشد به ناچار در کنار سایر نوجوانان پیشاهنگ کشورهای اسلامی در این برنامه شبانگاهی شرکت کردم.
موسویان با تأکید بر شلوغی و سر و صدا هنگام اجرای برنامه فرهنگی هر کشوری خاطرنشان میکند: معمولاً کار فرهنگی عربها موسیقی بود، حدود ۳ هزار جوان پیشاهنگ کشورهای اسلامی دور هم جمع میشدند و هر وقت نام کشوری میآمد و برنامهای داشت سر و صدا میکردند تا اینکه اسم ایران اعلام شد، در این موقع آنچنان سکوتی بر این ۳هزار جوان حاکم شد که مو بر بدنم سیخ شد، روی سن رفتم، سلام کردم و گفتم در پاسخ همه بگویید «نصر من الله و فتح غریب و بشر الصابرین.»
وی تأکید میکند: من حافظ قرآن نیستم اما در آن لحظه آیه ۳۴ سوره نمل را خدا بر زبانم جاری کرد که ترجمه آن میشد پادشاهان چون به دیاری حمله آورند و وارد شوند آنجا را ویران میکنند، خب انقلاب ما به رهبری امام خمینی(ره) شاه ویرانگر را سرنگون کرده بود و این آیه برای جوانان مسلمان عرب زبان خیلی معنی و مفهوم انقلابی داشت، خوب است یادآوری کنم تنها کشور اسلامی که در این اجتماع شرکت نکرده بود عراق بود زیرا قذافی مخالف جنگ صدام با ایران بود.
موسویان این طور روایت میکند که پس از تلاوت این آیه به عربی گفتم مسابقه، مسابقه، چون متوجه شده بودم که جوانان عرب دست زدن را خیلی دوست دارند. کل افراد حاضر و نشسته در جلسه را به دو قسمت تقسیم و به عربی اعلام کردم دست راست فرمانده سمت راست و دست چپ فرمانده گروه سمت چپ، با هر حرکت دست گروه مربوط باید یک دست بزنند و با دو حرکت دو دست و با تغییر دست مجری و تعداد حرکتها و با اشتباه گروهها شور و نشاط بسیار زیادی در محفل ایجاد شد.
«حرب، حرب، حتی النصر»
این معلم فرهنگی که تجربه سالها برنامههای اردویی در آن موقعیت به کمکش میآید ادامه میدهد: در همین حین سه شعار دادم که جوانان عرب حاضر در مراسم یکصدا با فریاد رسا پاسخ دادند، نخستین شعار «لاشرقیه، لاغربیه، جمهوری اسلامیه» بود، شعار بعدی «حرب، حرب، حتی النصر» و شعار آخرم هم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود که پس از این سه شعار و همراهی کوبنده جوانان حاضر در مراسم از سن پایین آمدم و شاهد بودم جوانانی که برای اجرای برنامه کشورهای دیگر خیلی تمایلی به تشویق آن کشورها نداشتند به افتخار ایران و انقلاب اسلامی دقایق زیادی با شور و شوق دست میزدند و آنجا نخستین بار احساس کردم انقلاب اسلامی ایران به رهبری بتشکن قرن امام خمینی(ره) در دنیا به خصوص کشورهای اسلامی چه کرده است.
وی که مسئول ستاد پشتیبانی جنگ اداره کل آموزش و پرورش خراسان بزرگ هم بوده با اشاره به فعالیتهای این ستاد بیان میکند: ارسال کاروانهای بزرگ اقلام و اجناس و مواد غذایی به جبههها که با همیاری دانشآموزان و اولیای آنها فراهم میشد، تشکیل مجتمعهای آموزشی در جبهه و اعزام دبیران و معلمان برای تدریس به دانشآموزان بسیجی که به جبههها رفته بودند از مهمترین دستاوردهای این ستاد بود.
موسویان که هشت کشور دنیا را دیده و عمر خود را صرف فعالیتهای فرهنگی کرده است میگوید: کشورهای پیشرفته در علوم و فنون بیش از هر مقامی، از نظر جایگاه اجتماعی، رفاه و معیشت به معلم توجه داشته و دارند اما در کشور ما با وجود اینکه انقلاب ما انقلاب فرهنگی بود عملاً به معلم، جایگاه و مسئولیت انسانسازی او توجه نشد و نتایج نامطلوبش اکنون هویدا شده است.
این معلم انقلابی مشهدی تأکید میکند: البته به خاطر ایمانی که در جان و دل معلمان ما جای دارد با تمام مشکلات سعی کردهاند بیش از دیگر اقشار به انقلاب اسلامی وفادار بوده و خدمت کنند.
خبرنگار: سیدمحمود موسویان
نظر شما