تحولات منطقه

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۰
کد خبر: ۸۷۰۸۰۶

این بنگاه تعطیل باشد بهتر است

دکتر رضا غلامی، اقتصاددان

این روزها بسیار شنیده می­شود که برخی بنگاه­های راکد به مدار تولید بازگشته اند، آیا این اخبار شما را مسرور می کند؟ من معتقدم که این اخبار جز در موارد معدود خوشحال کننده نیست، چون مردم باید هزینه‌ ناکارایی بنگاه‌های متوقف شده را بپردازند.

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

این روزها بسیار شنیده می­شود که برخی بنگاه­های راکد و متوقف به مدار تولید بازگشته اند، آیا این اخبار همیشه شما را مسرور می کند؟ من معتقدم که این اخبار جز در موارد معدودی خوشحال کننده نیستند، و در موارد دیگر که عمدتاً این مواردی هستند که ذکر می کنم ما نگران و ناراحت می‌شویم، چون مردم باید هزینه‌ ناکارایی بنگاه‌های متوقف شده را پرداخت کنند. توضیح اینکه بنگاه‌ها به دلایل متعددی متوقف و از مدار تولید خارج می شوند، بعضی از این دلایل اقتصادی هستند، بعضی از این دلایل خانوادگی و بعضی بحران‌هایی هستند که خارج از کنترل صاحب بنگاه است.

از دلایل اقتصادی می توان به استهلاک بالای تجهیزات، مدیریت نامناسب بنگاه و از دست دادن بازار اشاره کرد. دعوای بین ورثه و شرکاء نیز از دلایل خانوادگی تعطیلی یک بنگاه هستند. وقوع حوادث طبیعی از سیل گرفته تا زلزله یا آتش سوزی نیز از علل دیگر خارج شدن یک بنگاه از مدار تولید هستند که از اختیار بنگاه خارج است. در بین دلایل تعطیلی بنگاه­های تولیدی موارد دوم و سوم که ذکر شد کم شمار هستند. در این موارد بنگاه می‌تواند بعد از مدتی به مدار برگردد. دولت هم می تواند از طریق سیستم قضایی یا شوراهای حل اختلاف در سازمان‌های اقتصادی استان‌ها ورثه را مدیریت کند، بین شرکا آشتی برقرار کند و یا تسهیلاتی بدهد که هزینه بحران‌ها کاهش پیدا کند و بنگاه به مدار تولید برگردد.

اما عمده احیاهایی که دارد اتفاق می افتد، مربوط به بنگاه‌هایی هستند که به دلایل اقتصادی از مدار تولید خارج شدند. بازگشت این بنگاه‌ها به مدار تولید عملا هزینه‌هایی را بر کشور تحمیل می کند و این هزینه‌ها را مردم باید بپردازند. به همین علت این بنگاه‌ها نباید به سادگی  به مدار تولید بازگردند. باید به دقت بررسی شوند. 

بنگاهی که تجهیزاتش مستهلک است، یعنی در طول زمان سیستم مدیریت آن بنگاه نتوانسته هزینه‌ استهلاک را جایگزین کند و منابع مربوط به این کار را هدر داده است. این بنگاه امروز ناکاراست و مدیریت ضعیفی دارد، این بنگاه اگر با همان ترکیب به مدار تولید برگردد بدان معناست که هزینه‌ی ناکارآیی اش را به مردم منتقل می­کند، قیمت تمام شده تولید محصول بالا می رود و مردم باید قیمت بالاتری برای کالای مذکور بپردازند. یک مثال ساده می­زنم. فرض کنید صد عدد اتوبوس داریم که در یک مسیر مسافران را جابه‌جا می‌کنند. دو عدد از این اتوبوس‌ها به هر دلیلی آسیب شدیدی دیده و متحمل هزینه شده و از مدار خارج شده و هر روز هزینه  تازه ای دارد. 98 اتوبوس دیگر اما سالم و نو در مدار هستند. اگر ما اصرار داشته باشیم که این دو اتوبوس فرسوده را به خطوط خدمات دهی برگردانیم، باید برای جبران هزینه ها قیمت بلیط را برای آنها بالاتر تعیین کنیم. متعاقبا وقتی قیمت بلیط برای این دو اتوبوس بالا می رود یعنی برای همه‌ اتوبوس‌های دیگر هم قیمت بالا خواهد رفت. بعبارتی همه مشتریان و مسافران با قیمت بالاتر جریمه می‌شوند تا دو تا اتوبوس ناکارا در مدار باقی بمانند.

متاسفانه در مورد بنگاه‌های متعددی در کشور  مصداق پیدا می کند، دولت وقتی وارد یک استانی می شود و یه بنگاه ناکارا را به مدار تولید برمی گرداند، عملا دارد به همه‌ بنگاه‌های موجود کارا یک امتیاز ویژه‌ای می دهد و پولش را از جیب مصرف‌کننده برمی‌دارد و این نگران­کننده است . در این موارد باید به دقت بررسی کنیم و هزینه تمام شده را مدیریت کنیم و اگر در مجموع دیدیم با احیا یک واحد تولیدی متوقف یا راکد منافع جامعه آسیب می‌بیند بگذاریم آن بنگاه همچنان تعطیل باشد چرا که این امر برای اقتصاد کشور بهتر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.