این روزها تعداد زیادی از سهامداران پیرو ترسی که در بازار ایجاد شد اقدام به برداشت سودشان کردند و اصطلاحا save profit یعنی ذخیره سود انجام دادند. این برداشت سود یک موج نزولی نسبتا با اهمیت در بازار ایجاد کرد. در این ریزش ها چند عامل دیگر نیز دخیل بودند که این روند را تشدید کردند. از نظر بنده مهمترین عاملی که این روند نزولی را تشدید کرد سیاستگذاری بسیار منفعلانه، از سمت سازمان بورس است. این سیاستگذاری منفعلانه نیز صرفا مربوط به این بازه زمانی خاص نیست.
این نکته حایز اهمیت است که بدانیم بازار سهام ما و اساسا اکوسیستم بازارهای مالی در کشور ما خیلی نتوانسته است، جایگاه خودش را بین سرمایهگذاران مختلف پیدا کند. ما در ابزارهای مالی کشورمان به هیچ وجه تنوع نداریم، یعنی سرمایهگذار نمیداند اگر تصمیم گرفت به هر دلیلی و به هر نحوی، در هر شرایطی سود خودش را از بازار بردارد این منابع را به کدام سمت ببرد.
اگر روی بازار مالی ما به لحاظ تنوع ابزارهای مالی کار شده و متنوع بود، قاعدتا سرمایهگذار وقتی که تصمیم می گرفت سود خودش از سهام برداشت بکند، اقلام دیگری را پیدا میکرد که پول را در ان ابزار سرمایه گذاری کند.
از طرف دیگر ما در کشور بازار آپشن یا بازار اختیار معامله را داریم که متاسفانه روی عمق آن و روی زیرساختهای فناوری اطلاعات آن هم به خوبی کار نشده است. همچنین برای این بازار گفتمان سازی هم نشده تا سرمایه گذاران این بازار را هم بشناسند و بدانند که چنین بازاری میتواند برای پوشش ریسک خرید سهام به کار بیاید و موثر باشد. مردم زمانی که سهامی را میخرند بایستی این را بدانند که ابزاری در بازار آپشن وجود دارد که میتواند مثل بیمه سهام عمل بکند.
در حالی که می توانستند با ابزار اختیار معامله هر زمانی که احساس کردند بازار ممکن است نزولی بشود از ریزش ها سود ببرند.
همچنین ابزاری در بازار آپشن وجود دارد که در زمانی که سرمایه گذاران احساس کردند بازار بورس ممکن است نزولی بشود به آنها کمک می کند که از نزول بازار سود ببرند.
البته متاسفانه وقتی که بازارهای مالی عمق پیدا نکرده و تنوع آن افزایش پیدا نکرده است، ما شاهد هستیم که وقتی که یک روند نزولی در بازار ایجاد میشود، این روند نزولی میتواندعمیقتر شده و به لحاظ زمانی فرسایشی تر شود و مشکلاتی را ایجاد بکند، لذا من تصور میکنم که عملکرد سازمان بورس، در این استراتژی که عرض کردم در سالهای گذشته خیلی مطلوب نبوده است. یعنی استراتژی که طی آن عمق بازار را زیاد کند و تنوع ابزارهای مالی در بازار سرمایه افزایش بدهد تا بتواند در مواردی که بازار نزولی می شود بازار را حفظ بکند و نزولی شدن بازار منجر به خروج پول از بازار نشود.
ممکن است ما حدود یک یا نهایتا دو ماه شاهد بازار خنثی باشیم، ولی قیمت سهام با توجه به متغیرهای کلان اقتصادی همچنان ارزنده است و ممکن ارزنده تر نیز بشود و پیش بینی می شود از یک بازه زمانی به بعد مجدد روند صعودی بورس ادامه پیدا کند.
به نظرمی رسد با این سطح تورم فعلی و با نگاه به متغیرهای کلان اقتصادی، روند رو به رشد سهام که در اواخر سال پیش شروع شد و باعث شد تا در آن زمان قیمت سهام بسیار ارزنده باشد دوباره به همان اندازه اتفاق بیفتد چرا که قیمت سهام همچنان هم به نسبت داراییهای دیگری که در کشور می شود خرید و فروش کرد اززندگی دارد و مستعد رشد هست.
باید در نظر داشت که متاسفانه اعتماد عمومی از بازار تا حدی سلب شده و عملکرد سیاستگذار برای سرمایه گذاران قابل پیشبینی نیست. این پیشبینی پذیر نبودن عملکرد سیاستگذاران در نهایت موجب تقویت ترس و خروج پول از بازار می شود و آن را تشدید میکند، لذا تحلیل بنده این هست که بازار ممکن است مدتی درجا بزند و بعد از اینکه مجدد اعتماد بازگشت و یا قیمت سهام ارزنده تر از شرایط فعلی شد، ما شاهد یک موج صعودی قویتر نسبت به گذشته در بازار باشیم.
نظر شما