تحولات منطقه

۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۹
کد خبر: ۸۸۰۳۳۸

تئوری سازش؛ ترکمانچای قرن ۲۱

علی سروش، عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع)

تلاش‌های جناب ظریف اتفاق جدیدی نیست.

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

در اوایل دهه ۹۰ و در ابتدای جنگ سوریه خاطرم هست دوستان آقای ظریف و تیم حسن روحانی در قالب مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص چگونه در تلاش برای تئوریزه کردن سازش در جنگ سوریه و تسلیم سوریه به داعش و عقبه اصلی آن یعنی ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی بودند که اگر مردان میدان نبودند این تفکر همان سال اول سوریه را تقدیم کرده بود تا به تعبیر جناب ظریف «سازش» محقق شود و امروز نه تنها سوریه و سواحل مدیترانه عمق استراتژیک ایران نبود که عراق هم با همان منطق «سازش» تقدیم شده بود و اکنون اگر نگوییم با رژیم صهیونیستی حداقل با داعش همسایه بودیم.

اساساً این تفکرنشان داده است جز «سازش» ایده و راهبرد دیگری ندارد و تعجب نیست که این روزها ظریف در انزوای خود دست به دامان ترکمانچای شود تا در دوران جدید و شکوفایی قدرت و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، دست سازش را باز دراز کند.

تئوری ترکمانچای، حرف نویی نیست و گفتمان قالب جریان روشنفکرانی به‌خصوص پیش از انقلاب بوده است که البته جناب ظریف زحمت کشیده‌اند و تلاش کرده‌اند آن را تئوریزه کنند. مبتنی بر این تئوری اساساً امام خمینی(ره) نمی‌بایست انقلاب و صدور انقلاب می‌کرد و همان مسیر ۵۰۰ سال گذشته را می‌پیمود و به تعبیر یادداشت ایشان؛ انقلاب اسلامی نیز چیزی جز «حدیث آرزومندی رهبران» نبوده است. مبتنی براین گفتمان در برابر حمله ارتش بعث عراق چون «بنی صدر» باید راهبرد «زمین بدهیم و زمان بگیریم» را اجرا می‌کردیم و خرمشهر را چون ترکمانچای می‌دادیم برای تحقق اصل «سازش» . بلی این تفکر همیشه راضی به «دست‌کم قسمتی از سرزمین تازه از دست رفته» بوده و هست.

تئوری ترکمانچای تجربه جدیدی هم نیست، مذاکرات پساترکمانچایی چون «برجام»، «کمپ دیوید» و «شرم الشیخ» و بسیاری دیگر از مذاکرات سال‌های گذشته در منطقه با همین منطق صورت گرفته است. جالب آنجاست که آقای ظریف هشت سال مقدرات دستگاه دیپلماسی کشور را در دست داشت، حتی برای تحقق این تئوری خود نه تنها دسترسی‌های بی‌سابقه‌ای به بازرسان و نفوذی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داد و یکجانبه رآکتور اراک را پر و سانتریفیوژها را متوقف کرد، حتی حاضر شد برای تحقق راهبرد «سازش»کارانه خود  کشتی کمک‌های انسان‌دوستانه مردم ایران به مردم یمن را نیز از میانه اقیانوس با یک تلفن جان کری برگرداند و در نهایت «تقریباً هیچ» را نصیب ایران کند.

اما یک سؤال باقی می‌ماند که در یکی از بهترین شرایط منطقه‌ای که عربستان و کشورهای عرب در صف برقراری دیپلماتیک خود با جمهوری اسلامی ایران ایستاده‌اند و در حال فاصله‌گیری از ایالات متحده آمریکا هستند و در سطح جهانی ایران پس از ورود به «پیمان همکاری‌های شانگهای» در حال ورود به «گروه بریکس» است و از لحاظ نظامی نیز با موشک‌های هایپرسونیک که یکی یکی در حال رونمایی است در سطح مطلوب بازدارندگی قرار گرفته است و ... ظریف به عنوان یک دیپلمات سابقه‌دار چرا با نبش قبر ترکمانچای به دنبال گسترش گفتمان «سازش» و «ناامیدسازی» مردم است؟

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.