آمنه مستقیمی: به مناسبت فرا رسیدن دهه امامت و ولایت و در بررسی بابی که امام رضا(ع) در توحید گشودهاند با آیتالله رحیم توکل، عضو مجلس خبرگان رهبری گفتگو کردهایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان میشود:
حدیث معروف سلسلةالذهب که امام رضا(ع) در نیشابور ایراد کردند چه اصلی را بیان میکند و بیتوجهی به این اصل در منظومه اعتقادی و فکری ما چه اثری بر جای میگذارد؟
امور عالم بر این منوال است که رسیدن به هر هدف و بهرهمندی از هر منفعتی شروط و موانعی دارد؛ امام رضا(ع) در این حدیث کلمه لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ را حصن حصین یعنی قلعه و پناه در مقابل عذاب الهی معرفی میکنند: «اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی» اما برای ورود و قرار گرفتن در این پناه شرط گذاشته و میفرمایند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» یعنی منِ امام معصوم شرط بهرهمندی از برکات توحید هستم.
این یعنی حتی اگر به اندازه نوح نبی(ع) که ۲۵۰۰ سال عمر کرد زندگی کنیم و در طول این ۲۵ قرن همه شبها به عبادت قیام برخیزیم و روزها روزهدار باشیم و هر سال به حج برویم و به اندازه کوه طلای ناب در راه خدا انفاق کنیم، اما به امامت و ولایت اعتقاد و ایمان و التزام نداشته باشیم، هیچ یک ذرهای ارزش ندارد. به عبارت دیگر، نمیتوان از توحید دم زد و «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» گفت اما ولایت و امامت را انکار کرد و نپذیرفت! انکار امامت، انکار رسالت است و انکار رسالت انکار خدای عالمیان که توحید را زیر سوال برده و خدشهدار میکند.
از این رو، امام رضا(ع) به عنوان عالم آلمحمد(ص) در این حدیث شریف امامت را رکنی اصلی در توحید معرفی میکنند؛ یعنی همان طور که استغفار یا دیگر اعمال شرایطی دارد توحید هم شروطی دارد و همان خدایی که میگوید نماز بدون وضو و پشت به قبله باطل است همان خدا همه اعمال بدون ولایت را باطل و بیاثر میداند.
بابی که امام رضا(ع) در زمینه توحید و امامت با حدیث سلسلةالذهب گشودند امروز چه گرههایی از ما باز میکند و رافع چه نیازهایی است؟ آیا امروز هم ولایت همان کارکردها را دارد؟
امام رضا(ع) در بیان این حدیث، آن را به زمان و مکان خاص مقید نکردهاند بلکه این شرط یعنی امامت و ولایت در همه زمانها و مکانها برای قرار گرفتن در پناه توحید جاری است و این شرط پس از امام رضا(ع) در دوران امام جواد(ع)، امامین عسکریین(ع) و امروز و در عصر غیبت امام زمان(عج) نیز غلبه و جریان دارد و تا قیامت به عنوان شرطی مطلق باقی است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: امت من بعد از من به ۷۳ فرقه تقسیم میشوند که تنها یک فرقه از آنها برحق است و باقی آنها در مسیر باطل حرکت میکنند. آن فرقه برحق هماناند که ولایت و امامت پس از رسول خدا(ص) را باور داشته و به آن ملتزم هستند.
امام رضا(ع) با استفاده از فضای مهیای حضور خود در مسیر هجرت از مدینه به خراسان، از تبیین استفاده و این حدیث را ایراد کردند، امروز ما چقدر به تبیین حقیقت این حدیث و مسئله امامت و ولایت به تأسی از سیره رضوی نیاز داریم؟
اینکه امام رضا(ع) امامت را شرط توحید معرفی کردهاند یعنی هر چه این مسیر را بپیماییم به مقصد نزدیک میشویم وگرنه با هر گام از مقصد توحید دورتر خواهیم شد. به فرموده حضرت ثامنالحجج(ع) مقصد سعادت راهی جز امامت ندارد و هر راهی که جز آن پیموده شود، باطل و بیراهه و محکوم به شکست است.
اینکه بسیاری حقیقت غدیر را گم کرده و آن را درک نکردهاند برای آن است که غدیر آنطور که باید و شاید، تبیین و نهادینه نشده است در حالی که باید حواسمان به ولایت و امامت باشد. این روزها که ایام دهه امامت و ولایت (فاصله بین عید قربان و غدیر) است اهل قلم و رسانه و هر که استعداد و ظرفیتی در این باره دارد با تأسی به سیره حضرت علیبن موسیالرضا(ع) عَلَم تبیین بردارد و از غدیر و امامت و نقشه راهی که خدا برای عالم و بشر از این طریق طراحی کرده است، بگوید.
حضرت ثامن الائمه(ع) در دفاع از امامت پس از پذیرش اجباری ولایتعهدی چه تدبیری کردند و این تدبیر چه تاثیری بر جای گذاشت؟
امام رضا(ع) در جو زمانی خاصی در دولت مأمون وادار به پذیرش ولایتعهدی شدند! مأمون از این اجبار دو هدف داشت نخست آنکه از جنگهای احتمالی علویون در امان باشد و دیگر اینکه با قبول ولایتعهدی از جانب حضرت رضا(ع)، امامت شیعه را زیر سوال ببرد اما عالم آلمحمد(ص) با تدابیر خود اهداف وی را نقشه برآب کردند مثل شروطی که برای پذیرش ولایتعهدی بیان کردند و تا جایی خلیفه را زیر سوال بردند که درصدد قتل حضرت(ع) برآمد! همین به شهادت رساندن امام رضا(ع) بود که پایههای حکومت مأمون عباسی را سست کرد و نهایتاً کار او را به نابودی کشاند. لذا امام رضا(ع) علاوه بر قول و نظر، در عمل نیز به گونهای عمل و تبیین کردند که حقیقت امامت عیان شود.
نظر شما