اهانت به مقدسات مسلمانان و هتک حرمت قرآن توسط گروههای نژادپرست و افراطی و ضددین، بهطور خاص در چند سال گذشته با درگیر شدن کشورهای غربی و اروپاییها با تبعات اقدامات خود در جنگافروزی و مداخله مستقیم و غیرمستقیم برای تغییر ژئوپلتیک غرب آسیا سبب شکلگیری سیل آوارگان و مهاجران از افغان و کرد و عرب گرفته تا آفریقایی تبارها بهسوی اروپا شد.
دولتهای اروپایی که در رسیدن به اهداف خود شکست خوردهاند حالا با آثار و تبعات آن ازجمله مشکلات اقتصادی و هزینههای سربار پذیرش میلیونها مهاجر، تضاد و تعارض فرهنگی و مذهبی و گاه در برخی مناطق تغییر و تحول بافت جمعیتی روبهرو شدهاند که مشکلات داخلی زیادی را برایشان به وجود آورده است که یکی از آنها قدرت گرفتن گروههای ناسیونالیست، افراطی، نژادپرست و بعضاً منتقد و مخالف گروه حاکم در قدرت است.
ازاینرو دولتهای اروپایی برای کاستن از فشار این گروهها و متقابلاً تنگ کردن فضا برای جمعیت مهاجر و آوارگان جنگهای
یک دهه گذشته در غرب آسیا از یکسو و تحریک فضا در کشورهای مسلمان برای بهرهبرداری از تنشهایی که ایجاد میشود برای سرباززدن و اخراج مسلمانان مهاجر، هرازچندگاهی با باز گذاشتن دست گروهها و افراد تندرو و ضد مذهب تلاش میکنند یک جنجال جدید به راه بیندازند.
این بار آنچه حائز توجه بیشتر است، نوع و سطح واکنش کشورهای اسلامی در سطح بینالمللی نسبت به این رویداد است تا آنجا که سبب شده سوئد سفرا و کارکنان سفارت خود را از برخی کشورها از جمله لبنان و عراق خارج کند.
اما مهمترین و بالاترین اقدام رسمی و دیپلماتیک تا این لحظه از سوی جمهوری اسلامی ایران و دولت عراق رقم خورده که بهنوعی کاهش سطح روابط دیپلماتیک دو کشور به کاردار با دستور خروج سفیر این کشور از سوی دولت بغداد و خودداری تهران از پذیرش سفیر جدید سوئد و متوقف کردن روند اعزام او به تهران است.
اقدامی که با حمایت و استقبال مردمی به عنوان مطالبه عمومی در دو کشور مواجه شده است. علاوه بر این، تهران اعلام کرد سفیر خود را نیز تا زمان نامعلوم به استکهلم اعزام نخواهد کرد. دیگر کشورهای اسلامی تاکنون حداکثر با احضار سفرای سوئد اعتراض خود را به استکهلم اعلام کرده و یا با ارسال یادداشتهای اعتراضی خواستار واکنش سازمان ملل و مجامع بینالمللی و اتحادیه اروپا نسبت به این اقدام شدهاند.
واکنشهایی که در ادوار گذشته و رویدادهای مشابه، حداکثر پاسخ کشورهای اسلامی در کنار موج اعتراضهای مردمی بوده و کشورهای اروپایی هیچگاه احساس نکردهاند هزینه چندانی برای این پروژهها دادهاند. ازاینرو اقدام ایران در کنار عراق در نپذیرفتن سفیر سوئد، رویدادی بسیار مهم و تأثیرگذار است؛ زیرا اولاً این پیام را دارد که دولت سوئد بهناچار با تبعات این رفتار خود مواجه خواهد شد و باید هزینه سنگینی بدهد، ثانیاً مدلی از واکنش مؤثر و کارآمد را به دیگر کشورهای اسلامی ارائه میدهد تا از این طریق سوئد را زیر فشار جدی بگذارند و ثالثاً ایران را در رأس جریان مقابله با پروژه اهانت به مقدسات قرار میدهد. از سوی دیگر این اتفاق یک تلنگر دیگر هم برای کشورهای غربی خواهد داشت.
کشورهای اروپایی در چند دهه گذشته قطع یا کاهش سطح روابط سیاسی خود با کشورهای اسلامی و محور مقاومت را بهعنوان یک ابزار فشار بهکار میگرفتند و همواره با تهدید به این موضوع، مشخصاً در مورد ایران از آن بهعنوان یک برگ برنده استفاده میکردند.
حال اقدام قاطعانه و از موضع قدرت تهران در نپذیرفتن سفیر یک کشور اروپایی بیانگر آناست برخی معادلات و محاسبات سیاسی و قدرت در جهان تغییر کرده و رفتارهای نژادپرستانه و ضداسلامی غربیها لزوماً بیپاسخ نخواهد ماند و با تأسی و پیوستن دیگر جوامع و کشورهای اسلامی میتواند از این هم فراتر برود.
نظر شما