به گزارش قدس آنلاین، نامِ کِنِدی در چند دهه گذشته با سیاست و اتفاقات تاثیرگذار و تراژیک در آمریکا گره خورده است. چه دوران ریاست جمهوری جان اف کندی که از ۱۹۶۱ شروع و دو سال بعد با ترور او ایالات متحده را در بهت فرو برد، و چه برادرش رابرت معروف به بابی که او نیز دهه‌ها در سنای آمریکا حضور داشت و او نیز ترور شد، تنها دو نمونه از اتفاقاتی بود که پیرامون این خانواده پرنفوذ به وقوع پیوسته است. بعد از سال‌ها که کمتر نامی از کندی‌ها می‌شنیدیم، اکنون رابرت اف کندی پسر پدر همنامش و برادرزاده رئیس جمهور سابق، دوباره نام خود را بر سر زبان‌ها انداخته است. او که ۶۹ سال دارد مدت‌هاست برای خود در حوزه وکالت نامی دست و پا کرده و البته در کنار آن خود را به عنوان یکی از نظریه‌پردازان مشهور تئوری توطئه مخصوصاً در حوزه دارو و واکسن مطرح کرده است. او یکی از نامزدهای حزب دموکرات برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ خواهد بود اما رقابت سختی برای برگزیده شدن دارد. در زیر صحبت‌های اخیر او در پادکست «جو روگان» که در حوزه‌های مختلف، از برنامه‌هایش اگر رئیس جمهور آمریکا شود برای پایان دادن به جنگ‌افروزی‌های این کشور، تا توطئه‌هایی که به گفته او شرکت‌های داروسازی و واکسن‌سازی پیاده می‌کنند را با هم می‌خوانیم:

در گذشته به عنوان وکیل حوزه محیط زیست فعالیت داشتی اما بعد از مدتی تمرکز خود را در مقابله با فساد شرکت‌های داروسازی قرار دادی. این فرآیند چگونه رخ داد؟

من تا اواسط دهه سال ۲۰۰۰ به عنوان وکیل حوزه محیط زیست فعالیت داشتم، اما یک روز، خانواده نگرانی به نزد من آمدند و تحقیقات پیرامون واکسنی را برایم آوردند که تفاوت‌های بزرگی با نظریه‌های علمی در خصوص واکسن‌ها و صحبت‌هایی که آژانس‌های سلامت عمومی در آن رابطه ارائه می‌کردند داشت. من پیش از این به تاثیرات پیدا شدن جیوه در ماهی‌هایی که از رودخانه‌های آلوده گرفته می‌شدند می‌پرداختم و تصمیم گرفتم که اثرات این ماده در واکسن‌هایی به کودکان می‌زنند را بررسی کنم. وقتی به نزد مسئولان رده بالای صنعت سلامت رفتم، متوجه شدم در میان آن‌ها افراد کمی هستند که حتی ابتدایی‌ترین تحقیقات پیرامون واکسن‌ها را مطالعه کرده باشند و این افراد تنها همان صحبت‌های قدیمی در مورد واکسن‌ها که شنیده بودند را تکرار می‌کردند. برای من سوال بود که چگونه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های ایالات متحده توصیه می‌کند که زنان باردار ماهی تُن مصرف نکنند که احتمال قرار گرفتن در معرض جیوه آن‌ها را تهدید نکند، اما در عین حال هر سه ماه تزریق واکسن‌های آنفلونزا را انجام دهند که حاوی مقادیر زیادی از جیوه است؟ جیوه هزار برابر سمی‌تر از سرب است. برخی از واکسن‌ها افراد را در مقابل برخی از بیماری‌ها محافظت می‌کنند، اما سیستم مقاومت بدن انسان را در همین راستا از بین می‌برند و باعث می‌شود بدن نتواند بیماری‌های خفیف دیگر را به خوبی شکست دهد.

فکر می‌کنی چگونه شرکت‌های تولیدکننده دارو از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند؟

این نکته برای من قابل توجه است که هیچ واکسنی به درستی آزمون‌های کنترل دارویی را پشت سر نمی‌گذارد. واکسن‌ها تنها بخش‌های پزشکی هستند که از گذراندن چنین آزمون‌هایی پیش از گرفتن مجوز معاف هستند. شرکت‌های تولید واکسن در سال ۱۹۸۶ به نزد مسئولان دولت ریگان رفتند و درخواست گرفتن معافیت کامل در این حوزه را ارائه دادند و تهدید کردند اگر چنین مجوزی نگیرند، ساخت واکسن‌ها را متوقف خواهند کرد. زمانی که از آن‌ها پرسیده شد چرا فقط واکسن‌های بی‌خطر تولید نمی‌کنید؟ آن‌ها در پاسخ گفتند که واکسن‌ها به شکلی اجتناب‌ناپذیر بی‌خطر نیستند. جالب است که آن‌ها با این نظریه توانستند این مجوز را از رئیس‌جمهور و کنگره دریافت کنند. بر طبق تحقیقات مرکز لازاروس، گزارش‌ها در خصوص واکسن‌های مضر کمتر از یک درصد بوده و در حالی که مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها اعلام کرده که از هر یک میلیون بیمار یک نفر از واکسن‌ها آسیب دیده، تیم تحقیقاتی لازاروس متوجه شده که از هر ۳۷ کودک، یک نفر آسیب‌های مربوط به واکسن را متحمل شده است. ضمن اینکه من از تحقیقات دیگری که در سال ۱۹۷۷ انجام شده مطلع هستم که اعلام کرده کمتر از یک درصد کاهش مرگ‌های عفونی به دلیل تزریق واکسن بوده و این تحقیق تا اواسط دهه ۱۹۸۰ در دانشگاه‌های پزشکی تدریس می‌شده است. دولت فدرال ۷۶ میلیون کودک را مجبور می‌کند تا هر سال واکسن بزنند که باعث می‌شود هزینه‌های تبلیغاتی شرکت‌های تولیدکننده واکسن به شدت کاهش یابد. وقتی یک شرکت تولیدکننده واکسن جدول زمان‌بندی برای تزریق واکسن به کودکان را به دست می‌آورد مانند این است که یک میلیارد دلار پول نقد را برای خود چاپ کند.

از چه زمانی این تب تولید واکسن اوج گرفت و چه مضراتی داشت؟

حدود سال ۱۹۸۹ شرکت‌های تولیدکننده واکسن برای گرفتن زمانبندی تزریق واکسن با یکدیگر مسابقه گذاشته بودند که من نام آن را تب طلای تولیدکننده‌های واکسن گذاشته‌ام. آن‌ها شروع به تولید واکسن برای همه چیز کردند. بعد از این تب طلا ما شاهد انفجار بیماری‌های مزمن مخصوصا اوتیسم بودیم. آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا در تحقیقات خود اعلام کرده که همه‌گیری بیماری اوتیسم از سال ۱۹۸۹ آغاز شده که همزمانی آن می‌تواند نکته‌آموز باشد. انستیتو ملی سلامت آمریکا در همین میان شروع به تحقیق در رابطه با ارتباط این موضوع با یکدیگر کرد. اولین داده‌های آنان نشان داد که شاهد رشد ۱۱۳۵ درصدی خطر اوتیسم در میان کودکانی بودیم که تعدادی واکسن را دریافت کرده بودند، نسبت به کودکانی که واکسینه نشده بودند. عدد ۲ در این تحقیقات به عنوان عامل قطعی یک بیماری شناخته می‌شود؛ جالب است بدانید که مصرف یک بسته سیگار در روز و ارتباط آن با سرطان ریه عدد ۱۰ را گرفته و ارتباط واکسن و بیماری اوتیسم در این تحقیق نمره ۱۱.۳۵ را دریافت کرده است. ما در دهه ۶۰ شاهد این بودیم که ۶ درصد از آمریکایی‌ها بیماری‌های مزمن دارند. در نسل من حدود یک در ده هزار نفر اوتیسم داشتند اما در نسل بچه‌های من این رقم یک در ۳۴ بوده است. شاید گفته شود که این افزایش آمار به خاطر تشخیص بیشتر آن در این دوره است اما اگر به داده‌های مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها نگاه کنیم میبینیم که این افزایش به صورت سال به سال چشمگیر است. شاید اکنون واکسن‌ها کمتر جیوه داشته باشند اما همچنان دارای آلومینیوم و دیگر اجرام مشابه هستند.

بارها در گذشته تاکید کردی که اعتماد به متخصصان این حوزه اشتباه است؛ چه دلیلی برای آن داری؟

اینکه می‌گویند باید به متخصصان این حوزه اعتماد کنیم، جزوی از علم نیست بلکه دقیقا خلاف علم است. این را دارند شبیه به آموزه‌های دینی می کنند. اگر شما به متخصصان پول زیاد بدهید آن‌ها هرچه که شما بخواهید را خواهند گفت. دوران ما کسی آلرژی نداشت اما اکنون بیشتر بچه‌های من آلرژی دارند. این به خاطر وجود آلومینیوم در واکسن ها است، چون در طراحی واکسن‌ها برای واکنش شدیدتر بدن به اجرام خارجی از آلومینیوم استفاده می‌شود. البته در خصوص صحبت‌هایم در مورد علت بروز بیماری‌های مزمن به خاطر واکسن باید بگویم که وجود بیماری‌های مزمن فقط به دلیل زدن واکسن نیست، بلکه کودکان ما در ظرفی از سموم مختلف زندگی می‌کنند. بیماری‌های همه‌گیر از ژن‌های انسان به وجود نمی‌آیند بلکه قرار گرفتن در معرض چیزهای مختلف سمی مثل گلیفوسات که برای کنترل علف‌های هرز در کشاورزی استفاده می‌شود، آفت کش‌ها، پرفلوئورواکتانوئیک اسید که در بسته‌بندی‌های پلاستیکی وجود دارد، موبایل‌ها و امواج باعث ضعف ما شده است.

چه درس‌هایی از پدر و عمویت گرفته‌ای؟

اصلی‌ترین نقاط قوت عموی من یعنی جان اف کندی قدرت انتقال فکر و حس کنجکاوی او بود. در مورد پدرم هم باید بگویم، دو هفته قبل از این که ترور شود به من کتاب رُمانی هدیه داد با عنوان «طاعون» نوشته آلبر کامو که این کتاب تاثیر بسیار زیادی روی من گذاشت. من فکر می‌کنم پدرم بعد از ترور برادرش توانست با این کتاب بخشی از معنای زندگی را درک کند. کامو و اندیشه‌های اگزیستانسیالیستی و رواقی‌گری او می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد. این جمله از مارک تواین را نیز بسیار دوست دارم که می‌گوید: «گول زدن یک فرد آسان‌تر از آن است که او را قانع کنیم که گول خورده است.» همینطور معتقدم که برای برگرداندن نظم به این جهان پر آشوب نیازمند فداکاری هستیم.

نظرت درباره مصونیت طبیعی چیست؟

به نظر من برای بیماری‌های عفونی سخت است که بتوانند یک فرد سالم را از بین ببرند. راه‌هایی به جز واکسن برای بالا بردن سیستم امنیت بدن وجود دارد که شامل ورزش، داشتن تغذیه سالم و مصرف ویتامین هاست. بسیاری از شرکت‌های تولیدکننده واکسن تلاش می‌کنند تا جلوی تولید آیورمکتین‌ها یا داروهای ضد عفونت انگلی را بگیرند، چون می‌دانند اگر چنین داروهایی وجود داشته باشند ضرورت و فوریت استفاده از واکسن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگر دارویی در داروخانه‌ها باشد که بتواند به شکل موثر ویروس یا بیماری را درمان کند، یک واکسن نمی‌تواند مجوز فوریت تزریق را دریافت کند. هر قرص داروهای ضد عفونت انگلی نیم سنت قیمت دارند و یک شرکت ۲۰۰ میلیارد دلاری تولید واکسن اگر چنین داروهایی جواب بدهد نابود خواهد شد. موسسه خیریه بیل گیتس سالانه با ارسال این داروها میلیون‌ها نفر را در آفریقا در مقابل مالاریا محافظت می‌کند.

شما خود را به عنوان یکی از طرفداران شکایت از شرکت فایزر نیز مطرح کرده‌ای؟

اینجا باید در مورد یک تحقیق صحبت کنیم و آن هم تزریق واکسن فایزر به یک گروه ۲۲ هزار نفری و تزریق ۲۲ هزار واکسن نمای دیگر به گروه دیگری است. نتایج این واکسن‌ها نشان داد که نیاز تزریق به واکسن برای نجات جان افراد یک به ۲۲ هزار است. گروهی که به آن‌ها واکسن واقعی تزریق شد ۲۱ درصد بیشتر امکان قرار گرفتن در معرض بیماری‌های مختلف مرگبار را داشتند و این افراد ۴۰۰ درصد بیشتر امکان سکته قلبی در طی شش ماه بعد از آن داشتند. در طول مدت این فرآیند پس از تزریقات، یک نفر که واکسن واقعی تزریق کرده بود به خاطر کووید از دنیا رفت و شاهد مرگ دو نفر به دلیل کووید از میان گروهی بودیم که دارونما به آن‌ها تزریق شده بود. فایزر از همین نتیجه استفاده کرد و به جامعه اعلام کرد که تزریقاتش ۱۰۰ درصد تاثیر بیشتری دارد، چون دو نفر نسبت به یک نفر آمار ۱۰۰ درصد بیشتر را نشان می‌دهد! این تحقیقات از جامعیت خوبی برخوردار نبود و نمی‌توان از داده آن به نتیجه خاصی رسید.

با این توصیفات چه برنامه‌ای برای مقابله با آن‌ها داری؟

من فکر می‌کنم گزینه مناسبی برای مقابله با فساد در صنعت داروسازی هستم چون زمان زیادی را صرف روشنگری و نوشتن در مورد این آژانس‌ها کرده‌ام. من افرادی که می‌توانند به حل این مشکل کمک کنند را می‌شناسم و با افرادی که باعث این فساد هستند و باید از این سمت‌ها خارج شوند نیز آشنایی دارم. ۵۰ درصد بودجه سازمان غذا و داروی آمریکا را شرکت‌های داروسازی تامین می کنند، و این سازمان برای ما کار نمی‌کند و برای شرکت‌های داروسازی کار می کند. من نخواهم گذاشت این قضیه ادامه پیدا کند.

با تبلیغات این شرکت‌ها نیز مشکل زیادی داری. نظرت در این مورد چیست؟

این شرکت‌ها جنبه تجارت و مال‌اندوزی را بر وظیفه اصلی خود یعنی تامین سلامت برای جامعه اولویت داده‌اند و باید این قضیه پایان یابد. من به شدت می‌خواهم که این شرکت‌ها نتوانند در تلویزیون تبلیغات خود را نمایش دهند. فقط دو کشور در جهان هستند که به شرکت‌های داروسازی اجازه تبلیغ تلویزیونی می‌دهند که یکی نیوزیلند و دیگری ایالات متحده است. به همین خاطر است که آمریکایی‌ها سه تا چهار برابر بیشتر از اروپایی‌ها دارو مصرف می‌کنند. این داروها سومین عامل مرگ آمریکایی‌ها بعد از سرطان و سکته قلبی هستند. این داروها ما را سالم‌تر نمی‌کنند. مردم ما سالانه ۴.۳ تریلیون دلار را صرف خرید این داروها می‌کنند که بیشتر از هر کشور دیگری است و نسبت به هر کشور دیگری تاثیرات منفی سلامت بیشتری بر مردم داشته است. آمریکا حتی از کشورهایی مثل مغولستان، کاستاریکا و کوبا نیز در خصوص نتایج سلامت عمومی پایینتر است. اگر من رئیس جمهور شوم در همان روز اول دستور خواهم داد تا جلوی تبلیغات تلویزیونی شرکت‌های داروسازی گرفته شود.

انتقادات زیادی از شما به دلیل انتقادهایت از واکسن‌ها صورت گرفته؛ در مقابل این انتقادات چه صحبتی داری؟

مشکلاتی که من به دلیل انتقادات متحمل می‌شوم نسبت به مشکلاتی که برای کودکان به خاطر واکسن‌ها به وقوع پیوسته چیزی نیست. چندین دوست من کودکانی داشتند که تحت تاثیر شدید این واکسن‌ها قرار گرفتند و دیگر زندگی آن‌ها مثل قبل نخواهد شد. آن‌ها پیش از دریافت واکسن کاملا سالم بودند اما بعد از دریافت واکسن در دو سالگی، دچار مشکل شده‌اند. مشکلاتی که برای من پیش آمده نسبت به مشکلاتی که برای این کودکان و خانواده‌هایشان به وقوع پیوسته هیچ است.

چرا می‌خواهی برای ریاست جمهوری آمریکا نامزد شوی؟

من زمانی در این کشور رشد کردم که آمریکا در دوره کامیابی خود بود. آمریکا در آن زمان یک ماشین اقتصادی برای دموکراسی محسوب می‌شد و طبقه متوسط موفقی داشتیم که در مسیر پیشرفت بودند، ضمن اینکه بیشتر ثروتی که در جهان وجود داشت در آمریکا بود. بعد از جنگ جهانی دوم برای بقیه دنیا آمریکا کشوری محبوب بود. من می‌خواهم کودکانم در جهانی بزرگ شوند که همان عشق و غرور نسبت به این کشور وجود داشته باشد. در حال حاضر فکر نمی‌کنم هیچکدام از دو حزب سیاسی آمریکا ما را به این مسیر هدایت کنند. این دو حزب راه خود را گم کرده‌اند، حزب دموکرات به حزب جنگ، سانسور و شرکت‌های داروسازی تبدیل شده است. این احزاب به طبقه متوسط آمریکا پشت کرده‌اند، که مهمترین طبقه برای ثبات و حمایت از دموکراسی محسوب می‌شود. ما شاهد بی‌عدالتی شدید در ثروت هستیم که ضربه بدی به طبقه متوسط زده و این برای دموکراسی بسیار مضر است. طبقه متوسط در این جامعه از بین رفته و هیچکس درباره آن صحبت نمی‌کند. اصلاً ترامپ به این دلیل آنقدر محبوب شد چون او تنها فردی بود که در خصوص طبقه متوسطی که احساس کنار گذاشته شدن داشت، صحبت می‌کرد.

پدرت نیز نامزد ریاست جمهوری سال ۱۹۶۸ بود. او از لحاظ سیاسی چه تاثیری روی شما برای نامزدی انتخابات می‌گذارد؟

وقتی پدرم برای انتخابات سال ۶۸ کاندید شد، یک اتحاد پوپولیستی میان جناح چپ و راست به وجود آورد. او می‌توانست این کار را انجام دهد چون با مردم صادق بود و حتی حقایقی را به آن‌ها می‌گفت که دوست نداشتند آن را بشنوند. روزی که او ترور شد، بیشتر آرای مناطق شهری ایالت کالیفرنیا و بیشتر آرای مناطق روستایی ایالت داکوتای جنوبی را برنده شده بود، که نشان دهنده احتمال بالای موفقیت او بود. مانند هر کشور، هر فرد نیز جنبه روشن و تاریکی دارد. برای سیاستمداران آسان‌تر است که بیشتر به جنبه‌های تاریک‌تر بپردازند، اما هر چند وقت یکبار، یک سیاستمدار مانند پدر یا عموی من، از راه می‌رسند که مردم را تشویق می‌کنند که فراتر از علایق شخصی خود را دیده و خود را بخشی از جامعه تصور کنند. برخی می‌گویند من به این دلیل نامزد می‌شوم که صدای خودم بر ضد شرکت‌های تولیدکننده واکسن را بیشتر به گوش برسانم، اما این درست نیست. من فقط زمانی در مورد واکسن‌ها صحبت می‌کنم که کسی در این باره از من سوال بپرسد. اما اگر بخواهم اصلی ترین دغددغه خودم را برای نامزدی انتخابات ۲۰۲۴ بیان کنم، بازسازی طبقه متوسط و خارج شدن از جنگ‌های همیشگی آمریکا خواهد بود.

در خصوص این خروج از جنگ‌های همیشگی یا ابدی بیشتر توضیح می‌دهی؟

همان نومحافظه‌کارانی که در خصوص سلاح‌های کشتارجمعی عراق برای حمله به این کشور دروغ گفتند، دوباره به دولت بایدن برکشته‌اند و در خصوص جنگ روسیه-اوکراین تصمیم می‌گیرند. مجموعه صنعتی-نظامی آمریکا به دلیل منافع خود تلاش دارند دائماً عنوان «خوبی در مقابل بدی» را مطرح کنند، که باعث می‌شود ما به جنگ‌های مختلف کشیده شویم. آمریکا باید به دنبال راه‌هایی برای ایجاد صلح در جنگ اوکراین با روسیه باشد تا به کشتار پایان دهد. آمریکا باید در میان این کشورها مثل یک فرد بالغ رفتار کرده و این سوال را مطرح کند که چگونه می‌توان جلوی این خونریزی را گرفت.

این سوال گاهی مطرح می‌شود که آمریکا چرا در حالی که مشکلات زیادی در خاک خود دارد، زمان زیادی را صرف تمرکز بر خارج از کشور می‌کند؟

دقیقاً. آمریکا خود را متعهد کرده که ۱۱۳ میلیارد دلار به اوکراین برای جنگ کمک کند. این در حالی است که ۵۷ درصد مردم آمریکا مبلغ هزار دلار برای مواقع اضطراری در اختیار ندارند. ۲۵ درصد آمریکایی‌ها گرسنه هستند و غذای کافی برای خوردن ندارند. اخیراً ۳۰ میلیون آمریکایی تماسی دریافت کردند که به آن‌ها گفته شده ۹۰ درصد کمک هزینه مواد غذایی آن‌ها کاهش پیدا کرده است. در همان ماهی که ۳۰ میلیون آمریکایی چنین تماسی دریافت کردند، دولت، ۳۰۰ میلیارد دلار پول چاپ کرد تا تواند بانک سیلیکون ولی را نجات دهد. ما پول زیادی برای مجموعه صنعت جنگی خود و نزدیکان به بانک‌ها که دچار مشکل می‌شوند داریم اما به مردم آمریکا گرسنگی می‌دهیم. آمریکا مبلغ ۱۶ تریلیون دلار به خاطر قرنطینه کووید هزینه کرد و چیزی عایدش نشد و هشت تریلیون دلار نیز برای جنگ اوکراین هزینه خواهیم کرد. همه این پول‌ها از هوا چاپ شده، پول‌هایی که به وسیله مالیات مخفی یا همان تورم از مردم گرفته خواهد شد. تورم کنونی، به شدت طبقه فقیر و متوسط آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است. قیمت مرغ، لبنیات و تخم مرغ در دو سال گذشته ۷۶ درصد بیشتر شده است، این در حالی است که ما هزینه ۸۰۰ پایگاه نظامی در خارج از آمریکا را تامین می‌کنیم. این جنگ‌ها برای کشور و برای کودکان ما خوب نیست. ۲۹ نظامی سابق هر روز در این کشور خودکشی می‌کنند. آمریکا باید به خانه برگردد، طبقه متوسط خود را بازسازی کند و سپس به دنبال پروژه قدرت اقتصادی خود برود.

این اندیشه‌های شما بسیار نزدیک به اندیشه‌های ضد جنگ عمویت یعنی جان اف کندی است.

عموی من از نقش سی‌آی‌ای در ساختن جنگ‌های جدید برای تامین مجموعه صنعتی نظامی آمریکا مطلع بود. او از حمایت نظامی در جریان بحران خلیج خوک‌ها سر باز زد؛ این زمانی اتفاق افتاد که سرویس‌های جاسوسی مشغول دروغ گفتن به او برای وارد کردن آمریکا به این جنگ بودند.  جان اف کندی می‌خواست سی‌آی‌ای را به گوهنه‌ای نابود کند که هزار تکه شود و آن را در باد رها کند. در اکتبر ۱۹۶۳ یعنی دو ماه قبل از ترورش، او یادداشت امنیت ملی نوشت که تمام سربازان آمریکایی را از ویتنام خارج کند. او با تاسیس ارتش صلح می‌دانست که تصویر ایده‌آل از آمریکا در گوشه کنار دنیا نباید یک سرباز با تفنگ باشد، بلکه باید ارتش صلحی باشد که مشغول درست کردن یک چاه آب در یک منطقه محروم باشد.

نگران نیستی که با این صحبت‌ها سرویس‌های امنیتی به سراغت بیایند؟

می‌دانم با این صحبت‌ها آژانس های امنیتی به سراغ من خواهند آمد اما باید مراقب باشم. من در جریان این خطر هستم البته به خاطر آن به هیچ عنوان ترسی ندارم. اما احمق هم نیستم و جنبه‌های پیشگیرانه از خطرات را رعایت خواهم کرد.

این نکته قابل توجه است که بیشتر مصاحبه‌های خود را در چارچوب رسانه‌های جدید مثل پادکست انجام می‌دهی.

من می‌دانم که بدون حمایت جریان اصلی رسانه نمی‌توانم در انتخابات پیروز شوم اما تصور می‌کنم که پادکست‌ها ظرفیت این را دارند که امسال سیاست را در این کشور تغییر دهند. در سال ۱۹۶۰ عموی من جان اف کندی موفق شد با سوار شدن بر موج جدیدی که گسترش تلویزیون در آمریکا تجربه می‌کرد از رقیب خود پیش بیفتد. یکی از دلایل اصلی پیروزی جان اف کندی در آن انتخابات، استفاده درست از قدرت تلویزیون بود و من امیدوارم همین کار را بتوانم با پادکست‌ها برای انتخابات سال ۲۰۲۴ انجام دهم. من معتقدم پادکست‌ها پتانسیل تغییرات انقلابی در سیاست آمریکا را دارند، چون برای اولین بار می‌توان خارج از جریان اصلی رسانه صحبت‌های خود را به گوش مردم برسانیم. مثلا سی‌ان‌ان هر شب حدود ۳۵۰ هزار بیننده دارد، برنامه تاکر کارلسون در فاکس نیوز، حدود ۴.۵ میلیون بیننده دارد، اما پادکست شما که با آن در حال مصاحبه هستم تا ۴۰ میلیون بیننده هم دارد. بعید است که من در مصاحبه‌ای دیگر مانند این شرکت کنم چون اینجا تنها جایی بود که می‌توانستم با خیال راحت نظراتم را در مورد واکسن‌ها بگویم بدون اینکه از سانسور شدن یا قطع شدن صحبت‌هایم توسط مجری بترسم.

منبع: پادکست The Joe Rogan Experience

مترجم: امیرمحمد سلطانپور